لاجوردی در طول سالهای زندان در رژیم شاه، ارتباط و همزیستی زیادی با اعضای سازمان مجاهدین خلق داشت و همین نزدیکی او را متوجه رگههای التقاط و انحراف این سازمان کرد تا اینکه در سال 54 و با علنی شدن انحراف سازمان و تغییر مشی آنها به مارکسیسم، این جبههبندی علنیتر شد.
شورای عالی قضایی، لاجوردی را احضار کرده و ضمن یک برخورد تند از او خواستند که استعفا بدهد ولی لاجوردی نپذیرفت گفت: «من استعفا نمیدهم، من را برکنار کنید.»
شهید اسدالله لاجوردی پس از انقلاب در دو مسئولیت اصلی خدمت کرد که عبارت بود از «دادستانی انقلاب تهران» (حدفاصل سال های 58 تا 63) و نیز ریاست سازمان زندانها (حدفاصل سالهای 68 تا 76).
او در این دو مقطع، خصوصا در سمت دادستانی مرکز، دست بر روی پروندههایی گذاشت که برخی از آنها جنجالی شد و روش آقای دادستان در برخورد با متهمین نیز به گونهای بود که دشمنیهای زیادی را علیه او برانگیخت.
در این گزارش، نگاهی کوتاه و گذرا خواهیم داشت به کارنامه شهید سید اسدالله لاجوردی در سالهای پس از انقلاب تا شهادت وی.
بخش اول این گزارش درخصوص عملکرد مبارزاتی شهید لاجوردی در سالهای پیش از انقلاب را میتوانید از اینجا بخوانید.
کمیته استقبال از امام؛ اولین رویارویی با منافقین
در 12 بهمن سال 57، سید اسدالله لاجوردی به همراه دیگر اعضای موتلفه، ازجمله نقشآفرینان کمیته استقبال از امام(ره) بود و شاید بتوان گفت اولین جرقههای درگیری با سازمان مجاهدین خلق (پس از انقلاب) از همین مقطع کلید خورد.
لاجوردی در طول سالهای زندان در رژیم شاه، ارتباط و همزیستی زیادی با اعضای سازمان مجاهدین خلق داشت و همین نزدیکی او را متوجه رگههای التقاط و انحراف این سازمان کرد تا اینکه در سال 54 و با علنی شدن انحراف سازمان و تغییر مشی آنها به مارکسیسم، این جبههبندی علنیتر شد.
اسدالله لاجوردی در میان زندانیان مسلمان، در درگیری با سازمان مجاهدین خلق در درون زندان، جزو شاخصها بود و در این مسیر علیرغم نظر برخی از مبارزین و حتی علما، قائل به تساهل و تسامح با آنها نبود به گونهای که این درگیری و موضعگیریهای سفت و سخت، موجب دشمنی اعضای سازمان با لاجوردی و بایکوت کامل او شد.
سازمان مجاهدین خلق بعد از پیروزی انقلاب، تمام تلاش خود را برای در دست گرفتن مناصب عمده حکومت به کار گرفت اما این تلاشها جز در موارد بسیار محدود، از همان کمیته استقبال از امام در 12 بهمن با شکست روبرو شد و یکی از مهمترین عوامل این ناکامی لاجوردی و دوستانش بودند.