۱۱ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

نبرد تمام عیار دادستان با منافقین

لاجوردی در طول سال‌های زندان در رژیم شاه، ارتباط و همزیستی زیادی با اعضای سازمان مجاهدین خلق داشت و همین نزدیکی او را متوجه رگه‌های التقاط و انحراف این سازمان کرد تا اینکه در سال 54 و با علنی شدن انحراف سازمان و تغییر مشی آنها به مارکسیسم، این جبهه‌بندی‌ علنی‌تر شد.

شورای عالی قضایی، لاجوردی را احضار کرده و ضمن یک برخورد تند از او خواستند که استعفا بدهد ولی لاجوردی نپذیرفت گفت: «من استعفا نمی‌دهم، من را برکنار کنید.»

شهید اسدالله لاجوردی پس از انقلاب در دو مسئولیت اصلی خدمت کرد که عبارت بود از «دادستانی انقلاب تهران» (حدفاصل سال های 58 تا 63) و نیز ریاست سازمان زندان‌ها (حدفاصل سال‌های 68 تا 76).

او در این دو مقطع، خصوصا در سمت دادستانی مرکز، دست بر روی پرونده‌هایی گذاشت که برخی از آنها جنجالی شد و روش آقای دادستان در برخورد با متهمین نیز به گونه‌ای بود که دشمنی‌های زیادی را علیه او برانگیخت.

در این گزارش، نگاهی کوتاه و گذرا خواهیم داشت به کارنامه شهید سید اسدالله لاجوردی در سال‌های پس از انقلاب تا شهادت وی.

بخش اول این گزارش درخصوص عملکرد مبارزاتی شهید لاجوردی در سال‌های پیش از انقلاب را می‌توانید از اینجا بخوانید.

کمیته استقبال از امام؛ اولین رویارویی با منافقین

در 12 بهمن سال 57، سید اسدالله لاجوردی به همراه دیگر اعضای موتلفه، ازجمله نقش‌آفرینان کمیته استقبال از امام(ره) بود و شاید بتوان گفت اولین جرقه‌های درگیری با سازمان مجاهدین خلق (پس از انقلاب) از همین مقطع کلید خورد.

لاجوردی در طول سال‌های زندان در رژیم شاه، ارتباط و همزیستی زیادی با اعضای سازمان مجاهدین خلق داشت و همین نزدیکی او را متوجه رگه‌های التقاط و انحراف این سازمان کرد تا اینکه در سال 54 و با علنی شدن انحراف سازمان و تغییر مشی آنها به مارکسیسم، این جبهه‌بندی‌ علنی‌تر شد.

اسدالله لاجوردی در میان زندانیان مسلمان، در درگیری با سازمان مجاهدین خلق در درون زندان، جزو شاخص‌ها بود و در این مسیر علی‌رغم نظر برخی از مبارزین و حتی علما، قائل به تساهل و تسامح با آنها نبود به گونه‌ای که این درگیری و موضع‌گیری‌های سفت و سخت، موجب دشمنی اعضای سازمان با لاجوردی و بایکوت کامل او شد.

سازمان مجاهدین خلق بعد از پیروزی انقلاب، تمام تلاش خود را برای در دست گرفتن مناصب عمده حکومت به کار گرفت اما این تلاش‌ها جز در موارد بسیار محدود، از همان کمیته استقبال از امام در 12 بهمن با شکست روبرو شد و یکی از مهمترین عوامل این ناکامی لاجوردی و دوستانش بودند.

ادامه مطلب...
۲۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۲۶ ۰ نظر
صبور

کنکاشی در گذشته خیانت بار فرقه رجوی

همانطور که شاید مطلع باشید « شورای ملی مقاومت » و « ارتش آزادیبخش ملی»  نام های پوششی برای سازمان مجاهدین خلق می باشد و خود سازمان مجاهدین نیز به همراه دو نام ذکر شده سه نام پوششی برای مسعود رجوی و مریم رجوی رهبری توتالیتر آن است.
اما ضرورت کنکاش در «شورای ملی مقاومت» چیست؟

چه ضرورتی دارد به آن بپردازیم؟ سابقه شکل گیری شورای ملی مقاومت چیست؟ چه کسانی آن را تاسیس کردند؟ در این مسیر چه کسانی از این شورای ملی مقاومت جدا شدند. اساسنامه آن چیست؟ مریم رجوی مدعی است که درب های  شورای ملی مقاومت  بر روی همه باز است. آیا واقعا چنین است؟ آیا شورای ملی مقاومت  چیزی جز فرقه است؟
اما مریم رجوی و سازمان مجاهدین برای زمینه سازی طرح این ادعا که درب های «شورای ملی مقاومت» بر روی همه باز است، نیاز دارند که گذشته تاریک و خیانت بار سازمان مجاهدین را از دید همگان پنهان کنند .
اگر دقت شود مشاهده می کنیم که رهبری فرقه و نام های پوششی دیگر از جمله شورای ملی مقاومت و … روش حذف و سانسور وقایع تاریخی و رویدادها و فعالیت های تاریخ ۴۰ ساله گذشته این سازمان را فعالانه و سیستماتیک در کلیه رسانه های دیداری و نوشتاری در حال اعمال است .
چرا رهبری فرقه نمی خواهد گذشته خود را شفاف نشان بدهد ؟ چرا که اگر چنین شود باید به بسیاری از پرسش ها پاسخ بدهد. گذشته ای که همراه با خیانت های بزرگ همراه بوده است و به همین دلیل به طور سیتماتیک و طی یک دستور تشکیلاتی سرفصل هایی که سازمان مجاهدین در ۴۰ سال گذشته داشته و پرسش برانگیز بوده را از تاریخچه رویدادها و فعالیت های ۴۰ ساله گذشته خود حذف ، تحریف یا سانسور کرده است تا بتواند در میدان جدیدی به فریب و جذب نیروی احتمالی مشغول شود، زیرا گذشته خیانت بار رجوی مانعی اساسی برای وضعیت فعلی سازمان مجاهدین می باشد.
این پرسش مطرح هست که چرا باید نسلی که روند رویدادهای تاریخی سازمان مجاهدین را با چشم خود ندیده است در معرض سانسور قرار گیرد؟

ادامه مطلب...
۲۴ مهر ۹۷ ، ۱۱:۵۵ ۰ نظر
صبور

پشت پردۀ پیام صوتی رجوی و ماجرای بهمن 97

سازمان تروریستی فرقه نمای رجوی هر چند سال یکبار جهت حفظ و کنترل اسیران خود در تشکیلات خزعبلاتی را با مضمون سرفصل عنوان میکند و با وعده های پوشالی اقدام به اخذ تعهد به ماندن نیروها در تشکیلات و خروج ممنوع می نماید. آخرین پیام صوتی ملعون رجوی که در قبر مجازی به سر میبرد سال قبل با عنوان سرنگونی ایران تا بهمن 97 بود که از تک تک اسیران تعهد کتبی گرفته و به نیروها اعلام نمود که بهمن 1397 همگی به تهران میرویم. البته طبق اسناد و فایل های موجود از قرارگاه سقوط شده اشرف در عراق37 سال است که رجوی هر چند سال یکبار این یاوه را تکرار میکرده و به پشتیبانی ارتش صدام برای حمله نظامی به تهران این تعهدات انجام می گردید.
حال این بار که در عراق نمی باشد و هیچ سلاحی ندارد و تسلیحات نظامی آنها توسط رئیس جمهور اسبق دولت آمریکا جلوی دوربین ها و چشمان نیروها امحاء گردید چگونه چنین ادعایی نموده که پس از واکاوی ها و فیلم های وجود داشته مشخص شد که پیام ها از کجا هدایت و به سازمان تروریستی فرقه نمای رجوی دیکته میشود؟! از اینرو که هرگز هیچ فرقه ای تسلیحات ، ادوات جنگی زرهی، اقدامات تروریستی و حمله نظامی و به کشوری نداشته و فقط با یک رهبر خودکامه افراد را برای منافع فردی اش تحت اسارت و شستشوی مغزی نگه میداشته … اما رجوی ترکیبی و در پوش فرقه متفاوت عمل نموده ، آری افشای پشت پرده پیام های صوتی رجوی، با دقت نظر به سخنرانی های مقامات ارشد دولت کنونی آمریکا کار بسیار آسانی می باشد.
آقای بولتون مشاورارشد امنیت ملی دولت ترامپ و آقای رودی جولیانی شهردار اسبق نیویورک و وکیل حقوقی آقای ترامپ در کاخ سفید که همواره در همایش های سازمان رجوی شرکت داشته اند و از سخنرانان بوده و در جلوی دوربین های بین المللی حاضر در همایش ها با صراحت اعلام نموده که بهمن ماه سال 1397 ایران سقوط کرده و با حمایت آمریکا این کار انجام میگردد و به عبارتی کشور ایران را با سوریه کنونی و سازمان فرقه نمای رجوی را با گروه داعش جایگزین کرده اند .
حال دستگاه مخوف رجوی که سالیان سال ارتباط خود را با آمریکا پنهان می کرده و آمریکا را امپریالیسم جهانخوار خطاب میکرد دیگر حرفی برای گفتن نداشته و مسرور از این سخنرانی ها و حمایت ها بودند البته جای تعجب ندارد زیرا به یاد دارم که رجوی بارها در نشست های سیاسی ایدئولوژیکی خود در عراق به صراحت و پررویی می گفت: “من برای سرنگونی ایران اگر بشود دامن هم پا می کنم “. امروزه نیز اگر سایت های سازمان را نگاه کنید به وضوح می بینید تمامی اخبار و موضع گیری های ضد امپریالیسم جای خود را به سخنگویی ها از طرف آمریکا داده .اما تمامی سیاستمداران سابق و کنونی آمریکا همچون هنری کسینجر و دولتمردان اروپایی آسیایی به خوبی می دانند که سازمان رجوی با سابقۀ ترور شهروندان و دولتمردان محبوب مردم ایران از سال 1358 تا کنون و مستشاران آمریکایی در سال 1360 هیچ پایگاه اجتماعی نداشته و دولتمردانی همچون بولتون و جولیانی از سازمان رجوی به عنوان یک ابزار و درآمد مال استفاده می نمایند، درآمد مالی از اینرو که براساس شواهد و تحقیقات موسسات خود کشور آمریکا همچون موسسۀ “رند” و رسانه هایی مانند بی بی سی فارسی این مسئله که جان بولتون و جولیانی و سناتور مک کین که به تازگی فوت شد از سازمان پولهای هنگفت گرفته شده علنی گردیده ، قابل ذکر می باشد که سناتور مک کین آمریکایی نیز در آخرین سخنرانی خود درهمایش فرقۀ رجوی گفته بود که در میدان آزادی تهران با مریم رجوی حاضر می شود ” قابل توجه بولتون و جولیانی” .

۲۳ مهر ۹۷ ، ۱۴:۵۷ ۰ نظر
صبور

ماجرای خیانت منافقین

جنگ تحمیلی با تهاجم سنگین و سراسری ارتش بعثی عراق به ایران در 31 شهریور1359  آغاز شد. آنچه در کنار جریانات مربوط به این جنگ برای هر انسان آزاده‌ای جالب توجه می‌نماید، حضور گروهک منافقین به‌عنوان ستون پنجم ارتش عراق در خاک این کشور است. تاریخ هیچ‌گاه همراهی گروهک منافقین با دشمنان این مرز و بوم را در زمانی که دشمن به مرزهای ما هجوم آورده بود، فراموش نخواهد کرد.

عناصر این گروهک تروریستی با حضور در خاک عراق و به‌عنوان یکی از ارکان ارتش این کشور فعالیت‌های تخریبی متعددی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به‌ انجام رساندند. عمده این اقدامات از جاسوسی در خط مقدم جبهه‌ها و تخلیه تلفنی گرفته تا ایجاد رعب و وحشت در داخل کشور با انجام عملیات تروریستی و حضور نظامی و رویارویی مستقیم با رزمندگان ایرانی توأم بود. این گروهک تروریستی در قالب ارائه خدمات خود به رژیم بعث عراق حتی آمار بمباران‌های شهرهای ایران و میزان تلفات و تخریب‌های انجام‌شده را منعکس می‌کرد و با ایجاد فضای روانی و شایعه‌پردازی سعی در تضعیف و تخریب پشت جبهه نیروهای ایرانی داشت. خدمات اعضای این سازمان برای رژیم بعث عراق آنقدر ارزش داشت که شخص صدام حسین رئیس‌جمهور عراق شخصا با مسعود رجوی در این خصوص دیدار و گفت‌وگو و مقامات بلندپایه ارتش عراق را به همه‌گونه همکاری با این گروهک ملزم می‌کرد.

به این ترتیب خدمات منافقین خیانت‌پیشه به صدام را می‌توان به دو دسته پنهان و آشکار تقسیم‌بندی کرد. جاسوسی از مواضع نظامی نیروهای مسلح ایران در جبهه‌ها، شنود و تخلیه تلفنی، بازجویی از اسرای جنگی و ایجاد فضای روانی علیه شرایط جنگی کشور و مواردی از این دست را می‌توان به‌عنوان اقدامات پنهان گروهک تروریستی منافقین در راستای همراهی با رژیم بعث صدام قلمداد کرد.

اما این گروهک تروریستی به‌خاطر عمق خباثت خود نسبت به دولت و ملت ایران هم‌زمان با اقدامات پنهان، به‌تدریج و از نیمه‌های جنگ تحمیلی به‌صورت آشکار و عیان در چندین حوزه، علیه نیروهای رزمنده ایرانی اقداماتی انجام داد. مهم‌ترین این موارد که می‌توان در این گفتار کوتاه به آن اشاره کرد، عبارتند از:

ادامه مطلب...
۲۲ مهر ۹۷ ، ۱۷:۴۵ ۰ نظر
صبور

خیانت‌پیشگان- گزارشی درباره یک کتاب

«خیانت‌پیشگان» عنوان کتابی است که به مرور عملکرد گروهک تروریستی منافقین در هشت سال دفاع مقدس می‌پردازد. «خیانت‌پیشگان» در 3 مهر1397 در نشستی در خبرگزاری «تسنیم» با حضور محمدرضا سرابندی نویسنده کتاب و سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد دبیرکل بنیاد هابیلیان رونمایی شد.
مطالب و محتوای اصلی این کتاب، مشروح مذاکرات عناصر رهبری منافقین با استخبارات عراق است که پس از سقوط رژیم بعث صدام منتشر شد. این اسناد دلیل محکمی بر حضور خائنانه این گروهک در عراق علیه نیروهای ایرانی در هشت سال دفاع مقدس است. این اسناد در کنار دیگر مدارک به‌جامانده از این گروهک تروریستی، شرح مفصلی از یک مدل منحصربه‌فرد خیانت و جنایت در حق بشریت است. این کتاب به‌دنبال تحلیل چرایی حضور منافقین در عراق و برشمردن منافعی است که رژیم صدام حسین از این نوکران خودفروخته داشته است. هر چند منافقین نیز به‌پاس خدمات ارزنده خود به عراق در طول جنگ، پاداش‌های گزافی دریافت کردند اما نگاه تاریخ به آنان همیشه این است که خود را به بیگانگان ارزان فروختند.
یکی از مواردی که هیچ‌گاه از حافظه مردم ایران پاک نخواهد شد، همراهی منافقین با رژیم بعثی عراق در طول هشت سال جنگ تحمیلی است که طی آن منافقین دوشادوش دشمنان کشورمان با هم‌وطنان خود ‌جنگیدند و روی فرزندان ایران زمین آتش ‌گشودند. به لطف و عنایت حق، کتاب «خیانت‌پیشگان» حاصل تلاش فرزندان این آب و خاک است. این مجموع مستند، سرنوشت نکبت‌بار خیانت به آب و خاک و ایمان و عقیده را به تصویر کشیده است.
ادامه مطلب...
۲۱ مهر ۹۷ ، ۲۰:۴۱ ۰ نظر
صبور

جدایی رسمی آقای غلامعلی میرزایی عضو سی ساله مجاهدین از فرقه رجوی

اینجانب غلامعلی میرزایی که از خردادماه سال 1367 به مدت نزدیک به سی سال در تشکیلات فرقه رجوی بودم بدین وسیله جدایی خودم را از تشکیلات فرقه محاهدین خلق رسما اعلام می کنم.
من غلامعلی میرزایی درجه دار ارتش بودم که در همان اوایل سال 1359 در 11 مهر ماه در مرزهای جنوب کشور توسط ارتش عراق اسیر شدم. در اولین سالهای جنگ سختترین شرایط را به لحاظ جسمی و روحی را در زندانهای صدام حسین گذراندم. نزدیک به نه سال در اردوگاهای مختلف عراق با سخت ترین شرایط سپری شد و در همین سالها بودکه بایک سری تبلیغات فرقه رجوی که در اردوگاه های و زندان های صدام حسین جهت جذب و کشاندن اسرای جنگی به سمت خودشان بود آشنا شدم .


ادامه مطلب...
۲۱ مهر ۹۷ ، ۱۴:۵۹ ۰ نظر
صبور

فرقه رجوی امروز بیش از گذشته از تاثیر گذاری خانواده ها می ترسد

خانواده جایگاه رفیعی در نگاه اندیشمندان جهان داشته است که آن را از جنبه های گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. تمامی تاریخ نگاران و سیره نویسان بر این باورند که خانواده، کهن ترین گروهی است که به اقتضای نیاز طبیعی، عاطفی و اجتماعی بشر شکل گرفته و سابقه ای به درازای سابقه زیست بشر بر روی زمین دارد .

جامعه شناسان از دیرباز به تجزیه و تحلیل خانواده پرداخته و آن را به عنوان یک نهاد اجتماعی همواره مطمح نظر داشته اند. خانواده از منظر جامعه شناسی، اساسی ترین نهاد اجتماعی است که در شکل گیری ساختار کلان جامعه و افزایش بهره وری آن نقش به سزا دارد.
با توجه به مقدمه مختصر فوق، جا دارد به بیان تعریفی از خانواده در مناسبات فرقه و از زبان خود سران فرقه بپردازیم و آن جمله معروف که دائما به خورد اعضاء خود می داد که «خانواده کانون فساد است» و اعضاء خود را مجبور می کرد در مقابل خانواده ها در اشرف شعار دهند که:
«ننگ ما، ننگ ما خانواده الدنگ ما» فرقه از چند خانواده که جز دیدار فرزندانشان چیزی نمی خواستند، آنچنان می ترسید که وقتی خانواده ها مقابل اشرف و لیبرتی برای دیدار با عزیزانشان تجمع می کردند، نمی توانست اعضای سازمانش را که بیش از۳۰ سال در درون فرقه آموزش ایدئولوژیک دیده اند، چند ساعت یا حتی چند دقیقه به دیدار آنها بفرستد.

فرقه، امروز و بیش از گذشته از تاثیرگذاری خانواده ها بر روی اعضای آموزش دیده اش می ترسد چون به خوبی از کارکرد نقش خانواده ها مطلع و آگاه است و به همین منظور طلاق اجباری را راه انداخت و آن را انقلاب ایدئولوژیک نام نهاد. اما واقعا نمی دانست و به این موضوع پی نبرده بود که همین خانواده با دست خالی بنیان سازمانش را بر باد خواهد داد.
ریزش و جدا شدن اعضا در آلبانی که همچنان نیز ادامه دارد از تاثیرات حضور خانواده ها در عراق بود و بایستی این موضوع را مد نظر داشت که گرچه از نظر موقعیت جغرافیایی، اسیران فرسنگ ها از خانواده ها دور شده اند اما از طرفی این را هم بایستی در نظر داشت که همین خانواده ها موجبات فروپاشی سازمان را از درون فراهم آورده اند.

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۸:۰۴ ۱ نظر
صبور

ریزش نیرو در فرقه رجوی و دلایل آن

موضوع ریزش نیرو یا همان جدا شدن افراد از فرقه رجوی یک پدیده جدید و منحصر به عراق و آلبانی و یا سایر کشورهای اروپایی نیست. در همان سال های اولیه تاسیس سازمان یکی از بنیانگذاران آن یعنی مرحوم عبدالرضا نیک بین از این سازمان جدا شد. در درون زندان در دهه پنجاه هم تعدادی از مسئولین و کادرهای آن روز سازمان جدا شده و به جریانهای چپ و راست متمایل شدند که شاخص ترین آنها آقای مهندس لطف الله میثمی می باشد. در سال ۱۳۵۴ هم که سازمان شقه شد و اکثریت کادرها و مسئولین آنروز سازمان مجاهدین را که وجهه ای اسلامی داشت رها کرده و مارکسیست شدند و عملا در خارج از زندان سازمان مجاهدین به کلی از بین رفت.

در دهۀ ۶۰ با اعلام استراتژی جنگ مسلحانه تعداد قابل توجهی از بدنۀ سازمان جدا شدند و یا به سازمانهای دیگر پیوستند و یا پی زندگی و تحصیلاتشان رفتند و تعداد زیادی هم به صرف خواندن یک اعلامیه یا نشریه روانه زندان شده و اکثریت آنها اعدام شدند.

از سال ۱۳۶۱ تا کنون هم که سازمان مجاهدین ماهیتش توسط آقای رجوی تغییر کرد و به یک فرقه تبدیل شد، ریزش نیرویی بطور مستمر ادامه داشته و خواهد داشت.

ادامه مطلب...
۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۷:۳۶ ۰ نظر
صبور

نگهداری دشمنان ایران در آلبانی چه مقدار هزینه بر می دارد؟

صفحه ای آلبانی زبان وبسایت فارس امروز درباره ی اسکان مجاهدین خلق در تیرانای آلبانی گزارشی توسط گاهنامه ی آلبانیایی پارنا منتشر کرد. تیتر گزارش مذکور این است: حاصل آمدن مجاهدین، آلبانی در آستانه ی جنگ.



پارنا از دولت آلبانی به خاطر پذیرش سازمان مجاهدین در سرزمین آلبانی همانند استقرار صهیونیستها در قرن اخیر در سرزمین فلسطین انتقاد کرد. بر اساس گفته ی پارنا سه هزار نفر از اعضای گروهک تروریستی مجاهدین خلق در آلبانی اسکان داده شده اند.
متن زیر از همان گزارش استخراج شده و توسط فارس امروز به زبان فارسی ترجمه شده است:
به طور قطع مساله ی اصلی، سازمان مجاهدین به عنوان گروهی از مردم با نژاد، دین یا اصول اخلاقی متفاوت نیست. بلکه مساله این است که سازمان مجاهدین خلق، دشمن حکومت جمهوری اسلامی است. آنها فقط دشمنان ایدیولوژیک ایران نیستند بلکه مبارزانی هستند که رسما از سوی حکومت ایران به عنوان دشمن معرفی می شوند.
پذیرش سازمان مجاهدین در آلبانی موقعیت جنگ بین ایران و اروپا را ایجاد کرده است. گروهک مجاهدین با محافظت دولت آلبانی به زودی تبلیغات و فعالیتهای خود را در داخل آلبانی آغاز خواهد کرد.
آیا آلبانی به چنین مخاطره ای احتیاج دارد؟
قطعا هرچیزی هزینه ی خودش را دارد. برای انجام این قرارداد، وزیر امور خارجه ی آمریکا، جان کری به آلبانی آمد. اما باید پرسید که آلبانی چه مقدار برای اسکان دشمنان ایران در قلب این کشور هزینه خواهد کرد؟
چنین قراردادی فقط باید از جهت اینکه برای علایق ملی آلبانیاییها انجام می شود یا نه، مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. مانند مساله ی وحدت کوزوو ـ آلبانی.
به هر صورت، در طی ماه گذشته، هیچ تغییراتی در شهرهای آلبانی دیده نشده است، جز اینکه فروشگاه های تلفن همراه توسط شمار زیادی از اعضای مجاهدین که به دنبال جدیدترین گوشی های تلفن همراه و تبلت هستند، قرق شده است.
افکار عمومی آلبانی، قادر به درک این مطلب نیست که آوردن جنگ به خانه چه معنایی دارد؟ این رؤیای هر مسئول سیاسی آلبانی است که «فقط روابط خوب با ایالات متحده، هیچ چیز دیگری مهم نیست.»
در زمانی که آمریکا برای تحریک روابط با ایران تلاش می کند و اتحادیه اروپا اقدامات جدی برای بهبود روابط با ایران انجام می دهد، ما که قرارگاه و محل اسکان سازمان مجاهدین هستیم چه کرده ایم و چه به دست خواهیم آورد؟
سازمان مجاهدین به جنگ خود که دهه ها پیش آغاز شده، ادامه خواهد داد. در سرزمین موعود، در فلسطینی که حالا در قلب بالکان پیدا شده است.
حال، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ رسانه ها چه خواهند کرد؟ آیا رسانه ها به خاطر کمبود اطلاعات در این زمینه زحمت زیادی متحمل خواهند شد؟ خیر، این مساله غیر ممکن است. با یک جستجوی ساده در گوگل می توان همه چیز را درباره ی سازمان مجاهدین خلق و اعمال ننگینش پیدا کرد. هر چند که به نظر می رسد رسانه ها خودشان را به قیمت بسیار کمی فروخته باشند.

منبع: لینک

۰۵ مهر ۹۷ ، ۱۹:۱۴ ۰ نظر
صبور

معلمان و دانشجویان به هوش باشند

مریم قجر سرکرده گروهک نفاق به هر مناسبتی در روز کارگر؛ معلم، پرستار، دانشجو، دانش آموز و... با صدور پیام با خواهش و التماس از اقشار و اصناف مختلف کشور می خواهد که به خیابان ها بریزند و برضد نظام تظاهرات کنند.

 در همین راستا گروهک در سایت و شبکه تلویزیونی وابسته به خود با انتشار  روزانه ده ها خبر و گزارش دروغ و جعلی سعی می کند که اصناف مختلف کشور را و به خصوص گروه های هدف کارگران، معلمان و دانشجویان را تحریک کند تا فضای آرام جامعه را به هم ریخته و نیات شیطانی خود را عملی کند.

گروهک تروریستی منافقین همواره نیز با هوشیاری ملت  بزرگ ایران از هر قشری اعم از کارگر، معلم،دانشجو و پرستار رو به رو شده و  سرش به سنگ خورده است اما هیچگاه نیز  عبرت  نگرفته است.  این بار نیز با اغاز سال نوی تحصیلی مریم قجر در راستای برنامه همیشگی خود پیام مضحکی را خطاب به داشن آموزان،معلمان و داشنجویان صادر کرد و ابراز امیدواری کرد که «سال جدید تحصیلی سالی پر از اعتراضات بر ضد نظام جمهوری اسلامی باشد » وی همچنین با کلی آسمان و ریسمان بافی و دروغ پراکنی و ارائه آمارهای عجیب و غریب سعی کرده است فرهنگیان را در راستای منافع پلید گروهک تحریک  کند.

مریم قجر از این پیام ها، فراخوان ها  تاکنون زیاد صادر کرده است او خود نیز به خوبی می داند که اگر هر روز نیز از این پیام ها و  فراخوان های تکراری صادر کند باز فایده ای نداشته و نخواهد داشت و این آرزو را به گور خواهد برد. چرا که در نزد ملت ایران گروهک تروریستی منافقین و سران  تروریست آن از  کمترین وجاهت و مشروعیت اجتماعی برخوردار نیستند . مریم قجر به خوبی می داند نه دانش آموزان و نه کارگران ، معلمان و پرستاران هیچ کدام به حرف ها و دروغ پردازی های او و گروهک تحت امرش کمترین توجهی نکرده و نخواهند کرد. چرا که به خوبی می دانند مطالبات به حق مشروع و قانونی آنها تنها و تنها در چارچوب نظام جمهوری اسلامی قابل رسیدگی و دستیابی هستند و اگر خدای نکرده اجازه دهند امثال منافقین صحنه گردانی این مطالبات را به دست بگیرند این خود آنها خواهند بود که متضرر خواهند شد چرا که منافقین ثابت کرده اند که  برای هیچ کس و هیچ قشری اعم از دانش آموز،دانشجو، معلم، پرستار و کارگر ارزش و احترام و اعتباری قائل نیستند و تنها منافع شیطانی خود را می شناسند.

۰۵ مهر ۹۷ ، ۱۸:۲۵ ۰ نظر
صبور

سازمان مجاهدین خلق چه کسانی هستند؟ چگونه یک گروه ایرانی خود را از تروریست به مبارز آزادی تبدیل می کند؟

کمی بیرون از مرکز تیرانای آلبانی پایگاهی نظامی است که با دیوارهای بلند و امنیتی بالا احاطه شده است. چیزی که درباره این دیوارها خاص و متفاوت است این است که این دیوارها بیشتر، افراد داخل آن را در داخل نگه میدارند تا این که از افرادی که خارج از آن دیوار ها هستند برای ورود جلوگیری کنند. داخل این پایگاه، هزاران عضو مجاهدین خلق قرار دارند. یک سازمان ایرانی که بیشتر دنیا آن را به عنوان گروهی تروریستی می شناسند و خیلی آرام به سازمانی دموکراتیک و صلح جو تغییر عنوان داده است.
این گروه حالا یکی از شرکای اساسی و استراتژیک رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ و تیم سیاست خارجی اوست که امیدوارند روزی سازمان مجاهدین تهران را به هم ریخته و با سرنگونی رژیم آیت الله ها قدرت را به دست گیرد.
مشاور امنیت ملی ترامپ، جان بولتون در کنفرانسی که مملو از اعضای مجاهدین خلق بود و در تجمع سالانه ی آنها برگزار می شد با افتخار اعلام کرد که یک اپوزسیون زنده برای حاکمیت آیت الله ها وجود دارد و آن اپوزیسیون، امروز در این سالن جمع شده اند.
اما سازمان مجاهدین خلق چه کسانی هستند؟ به نظر می رسد هیچ کس نمی داند.
پاسخ به این سوال تقریبا غیر ممکن است. نه فقط برای اینکه سازمان مجاهدین بارها هویت خود را تغییر داده است به نحوی که حتی اعضای نخستین آن نمی توانند این گروه را به مثابه ی گروهی واحد و منسجم لحاظ کنند. با کنترل سفت و سخت این گروه توسط رهبرش مریم رجوی، بسیاری از محققان ی که در زمینه این گروهک تحقیق می کنند، آن را یک فرقه می دانند. ایرانی ها اعضای سازمان را منافقین می نامند زیرا این نهاد نظامی جانبدار صدام بوده و هزاران ایرانی را در دهه ی هشتاد میلادی به کام مرگ کشانده است. کاخ سفید در دوره ی ترامپ آنها را آخرین امید زنده برای ایران آزاد می نامد.
ادامه مطلب...
۰۳ مهر ۹۷ ، ۱۶:۵۱ ۰ نظر
صبور