شکست تحریم های آمریکا – پیروزی مردم ایران و روسیاهی مجاهدین

وزیر امور خارجه آمریکا در گفت‌وگو با شبکه «بی‌بی‌سی» تأکید کرد سیاست «فشار حداکثری» به جمهوری اسلامی نه تنها نتیجه‌ای نداشت بلکه اوضاع را بدتر کرد.

شاید هیچ گروهی به اندازه مجاهدین مردم فروش از پیروزی ترامپ در انتخابات سال ۲۰۱۶ (سال ۱۳۹۵) خوشحال نشد، چون اکثر سناتورها و سیاستمداران آمریکایی که پای ثابت همایش های این سازمان بودند، در دولت ترامپ نقش موثری داشتند.

پس از پیروزی ترامپ و باز شدن پای «مجاهدین» به سالن های کنگره و مجلس نمایندگان آمریکا، از نقش این اپوزیسیون ایرانی نما برای تنظیم لیست تحریم های جدید درهمراهی با آمریکا علیه مردم ایران حکایت داشت.

در دوران ریاست جمهوری ترامپ، سیاست مجاهدین بر افزایش مشکلات اقتصادی مردم ایران تکیه داشت. تا با بزرگنمایی برخی مشکلات داخلی و متزلزل نشان دادن دولت ایران در حل و فصل آنان که نهایتا به اعتراضات گسترده مردم منجر خواهد شد، باعث تشویق دولت آمریکا در افزایش فشار تحریم ها بر ایرانیان شود.

در همین رابطه در تاریخ نوزدهم جولای ۲۰۱۷ برابر با چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶ نیز سایت خبری اسپوتنیک فارسی زبان روسیه گزارش داد: مریم رجوی از اعمال تحریم‌های جدید آمریکا علیه نهادهای ایرانی استقبال کرد و مدعی شد گزینه اعمال تحریم علیه این کشور انتخاب درستی است.

به نوشته آمریکن هرالد تربیون در سی ام دسامبر ۲۰۲۰ یکی از علل افزایش تحریم ها علیه ایران همدستی مجاهدین با دشمنان ایران بود که با دادن اطلاعات غلط و صرف هزینه های سنگین باعث شدند تا زندگی بر مردم سخت تر شود و هر چه زندگی مردم سخت تر شد کینه آنها نسبت به مجاهدین هم افزایش یافت.

اینکه می شود با سیاست فشار حداکثری و اعمال تحریم های ضد انسانی از جمله تحریم دارو، مردم ایران را به زانو درآورد چنان به ترامپ دیوانه قبولانده شده بود که وی شب و روز در انتظار تماس ایرانیان برای تسلیم در مقابل وی بسر می برد.

ادامه مطلب...
۰۹ اسفند ۹۹ ، ۰۸:۵۱ ۰ نظر
صبور

بحران ریزش در فرقه رجوی سر باز کرده است

از زمانی که خانم مریم رجوی از فرانسه اخراج و آلبانی نشین شده است، اعضای سازمان سرخورده تر شده و دیگر برایشان مسلم شده است که بن بست در فرقه قطعی تر شده و برای همین هم اعضای سازمان که دیگر امیدی برایشان باقی نمانده است، بار دیگر بر سر دو راهی ماندن یا خروج قرار گرفته اند!

دیگر حرف های تکراری مریم رجوی هم برایشان راهگشا نبوده و همه دنبال بهانه ای هستند که دست به فرار یا خروج مسالمت آمیز و بدون دردسر از شرایط سیاه فرقه بزنند.

پیچیدن بوی آزادی و زندگی با هر اعلام رسمی جدائی در آلبانی، جانی دوباره به همه ی جداشدگان می بخشد. جامعه ی متشکل جداشدگان در آلبانی، با ریزش مستمر، اما قطره چکانی اعضای سازمان رو به گسترش است و این امر وحشت فزاینده ای را در روح و دل سران فرقه انداخته است. بطوریکه خانم مریم رجوی رهبر خودخوانده ی سازمان، بارها دستور داده است که دراین مرحله ی حساس هیچ کس حق جداشدن از سازمان را ندارد و این یک خیانت به خون شهیدان ماست! در آخرین مرحله اگر فشارها، تهدیدها و تهمت ها جواب نداد و فرد جدا شد، جداشدگان را باید یا با اهرم مستمری ناچیز ماهانه در گوشه ای تحت امرما، مشغول کنید! یا ترتیبات خروج آنان از آلبانی را بهرقیمت فراهم کنید، اگر این دو راه هم جواب نداد، با ضرب و شتم و توطئه چینی و کمک مقامات مرتبط با ما!(که به آنها پول می دهیم) با اهرم فشار صاحبخانه! آنان را مجددا دستگیر و زندانی کنید!
خلاصه اینکه مریم رجوی با شنیدن خبر فرار یا جدائی رسمی یک عضو، دیوانه وار نعره می کشد و دستورات سرکوب و فشار صادر می کند!

ادامه مطلب...
۰۲ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۴۳ ۰ نظر
صبور

مجاهدین و دوران سخت پساترامپ

فرقه ی مجاهدین خلق در شرایط سختی به سر می برد.

از یک سو رویاهای مریم رجوی و اربابش ترامپ برای برگزاری جشن براندازی حکومت ایران در میدان آزادی تهران نقش برآب شده است و از سوی دیگر ویروس کرونا یکی پس از دیگری جان اعضا را می گیرد. به علاوه معضل همیشگی نیروهای ناراضی هم بیداد می کند و اعضا دسته دسته در حال جدا شدن از این فرقه ی مخرب هستند.
امکانی هم برای عضو گیری برای فرقه وجود ندارد و کورسوی امیدی به بهبودی اوضاع دیده نمی شود.

۲۶ بهمن ۹۹ ، ۰۲:۵۶ ۰ نظر
صبور

اعتراف فرقه رجوی به جو دمکراتیک در زندانهای ایران

سیمای ضد آزادی فرقه رجوی در بخش خبری روز سه شنبه مورخه 21 بهمن خود ادعا کرد جمعی از زندانیان زندان های گوهردشت، اوین و ارومیه با برگزاری مراسمی یاد 19 بهمن سالگرد حماسه اشرف و موسی را گرامی داشته و به خواندن سرودهای موسی و اشرف پرداختند و در، آخر بر عزم جزم خود برای ادامه راهشان تا آخرین قطره خونشان تاکید کردند.

فراموش نمی کنیم که سردمداران دروغگو و شیاد این فرقه همیشه از زندانهای اوین و گوهردشت بعنوان سیاه چال هایی که زندانیان در سلول های تاریک نگهداری شده و به دلیل رعب و وحشت ایجاد شده توسط بازجویان هیچ صدایی از آنها به بیرون منتقل نمی شود، نام می بردند.

حال چگونه در این سیاه چال ها که زندانی خق نفس کشیدن ندارد، برنامه گرامیداشت اشرف و موسی بصورت علنی برگزار شده که در جریان آن سرودهای دستجمعی هم خوانده شده؟

سوال این است که باید از مسئولین ابله و دروغگوی رجوی پرسید اگر ما بخواهیم ملاک قضاوت مان را گزارش بخش خبری سیمای رجوی قرار دهیم باید اذعان کنیم چه جو دمکراتیک و آزادی بر زندانهای اوین و گوهردشت و ارومیه حاکم است که افراد زندانی این آزادی عمل را دارند که برای قربانیان این فرقه

مراسم یادبود بگیرند و اخبارش را هم به بیرون و سیمای اختناق رجوی گزارش می کنند؟!

در گذشته هم سرکردگان فرقه رجوی با جعل و انتشار اعلامیه ها از طرف زندانیان در سایت های خود چنین وانمود می کردند که گویا این زندانیان هنوز از خط مشی فرقه حمایت می کنند ولی در ورای این تبلیغات دروغ و سخیف فرقه رجوی خط خود را در کشته سازی دنبال کند تا با سوء استفاده از خون آنها برای ادامه حیات ننگین خود تبلیغ کنند و حربه تبلیغاتی برعلیه دولت ایران داشته باشند.

فرقه رجوی در یک عملکرد ننگین و ضدانسانی حتی مکالمات بکار رفته شده در ملاقات خصوصی بین زندانیان و خانواده هایشان را که گاها شکایت از وضعیت زندانها و یا عملکرد مسولین زندان هاست را بصورت علنی از سیمای خود پخش نموده بود تا بدین ترتیب برای خانوادها مشکلات امنیتی و محدودیت های ملاقاتی ایجاد کرده و از ان سواستفاده تبلیغاتی نماید.

نکته قابل اهمیت که درحقیقت خط بطلان بر تمامی ادعاهای دروغین رجوی ها در مورد وضعیت زندانها می کشد اذعان آنها به آزادی عمل زندانیان حتی در گرفتن مراسم برای کشته شدگان این فرقه است! اگرچه برای همگان مشخص است مسئولین جنایتکار این فرقه خط فشار حداکثری بر زندانیان و خانواده هایشان را با طرح این ادعاهای دروغین دنبال می کنند ترفند مشمئز کننده ای که هیچ کس را نمی فریبد.

اکرامی

۲۴ بهمن ۹۹ ، ۱۲:۴۳ ۰ نظر
صبور

معرفی کتاب "تبار ترور (مروری بر تاریخچه و کارنامه تروریستی سازمان مجاهدین خلق)"

یکی از هولناک ترین سالهای پس از انقلاب سالهای 60 – 62 بود. اکنون هر کس سایت های مخالف جمهوری اسلامی را بخواند تنها از سال 67 می بیند و می شنود. اما در سال 60 یعنی از خرداد این سال به بعد تا سال 62 و بعدها نیز جسته گریخته، روزانه دهها و در برخی از روزها بیش از یک صد مورد ترور در ایران صورت می گرفت که عامل آن منافقین موسوم به مجاهدین خلق بودند.
گفته می شود که بیش از 4000 اسم را به طور مشخص در نشریه مجاهد آن سالها می توان یافت که مسؤولیت ترور آنها را سازمان مجاهدین بر عهده گرفته است. اینها به جز مواردی است که از دست آنها در رفته است.
متأسفانه مسؤولان جمهوری اسلامی برای دفاع از خود هم شده است تاکنون نام این چهارهزار نفر را استخراج نکرده اند تا برای اثبات تروریست بودن مجاهدین، هم برای مردم، هم برای نسلهای آتی، و هم برای غربی ها مستندی داشته باشند.
اکنون با نگارش این کتاب یک قدم برداشته شده است اما حق آن است که اقلا یک صد کتاب نوشته شود و دهها سایت در این باره راه اندازی شود و چهره مظلومانه این شهیدان به نمایش گذاشته شود.
کتاب تبار ترور مروری است بر ترورهای مجاهدین خلق که ضمن آنها به مردم کوچه و بازار حمله کرده و تنها و تنها ریش را علامت حزب اللهی بودن و مستحق مرگ بودن قلمداد می کردند. اینها منهای مسؤولانی بود که در هر شهر و به خصوص در تهران به شهادت رسیدند. جالب است که بسیاری از مطالب این کتاب بر اساس منابع خود منافقین تهیه و تدوین شده است.
کتاب شامل دو بخش و بخش اول شامل چهار فصل است:
اول: سازمان مجاهدین قبل از انقلاب اسلامی
دوم: فرایند تغییر ایدولوژی
سوم: پیامدهای تغییر ایدئولوژی
چهارم: سازمان و انقلاب اسلامی

بخش دوم: سازمان مجاهدین: فاز مسلحانه و تروریسم
فصل اول: زمینه ها، علل و چگونگی ورود سازمان به فاز مسلحانه
فصل دوم: عملیات های تروریستی علیه شخصیت های سیاسی و مذهبی مشهور
فصل سوم: عملیات های تروریستی علیه مسؤولان رده های میانی و شهروندان عادی
فصل چهارم: عملیات های تخریبی علیه ساختمان ها و...
تصاویر و کتابنامه و نمایه در پایان کتاب آمده است.

۱۷ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۵۶ ۰ نظر
صبور

سازمان مجاهدین خلق فاجعه ای در تاریخ ایران – قسمت اول

سالها از تاسیس این سازمان توسط بنیانگذاران و سرقت آن توسط آقای مسعود رجوی می گذرد، هر چه بیشتر در تاریخچه ی ننگین این سازمان تفحص می کنیم، عمق وطن فروشی و رذالت رهبران کنونی آن بیشتر عیان می شود.

بعد از سال 57 که مسعود رجوی بعد از آزادی از زندان، در راس سازمان مجاهدین قرار گرفت ، ابتدا سعی کرد با خشونت های خیابانی به تمامیت دستاوردهای انقلاب و مردم دست پیدا بکند. سپس با بنی صدر به فرانسه گریخت. در اولین قدم دختر بنی صدر را به عقد خود درآورد تا بنی صدر را ببلعد. اما بنی صدر که دست رجوی را خواند ، طلاق دخترش را گرفت وخودش هم از رجوی اعلام جدائی کرد .

در ادامه مسعود ، موسی خیابانی را از سر راه خود برداشت، در سال 1364 با اعلام آن ازدواج و طلاق ! آخرین پس مانده های هوادار سازمان نیز از اطراف سازمان پراکنده شدند. دیگر دیکتاتوری مسعود رجوی شروع شده بود ، فقط یک ظرف مناسب می خواست تا خواستهای شیطانی مسعود در آن ظرف شکل پیدا بکند . آن ظرف عراق بود که در حال جنگ با ایران بود . ننگین ترین برگ خیانت مسعود رجوی از لحظه ی ورود به خاک عراق و تشکیل آن ارتش کذائی رقم خورد!

فروپاشی بدنه ی  اصلی و نظامی این سازمان در کشور عراق رقم خورد، همانجائی که مسعود رجوی موقع ورود به آن گفته بود : می روم تا آتش برافروزم بر کوهستان ها! و در موضع گیری متناقضی از سوی فرقه این وطن فروشی و هم پیمانی با صدام حسین در حال جنگ با ایران، ” پرواز صلح ” نامیده شده بود!

پرواز مسعود رجوی به عراق
پرواز مسعود رجوی به عراق

رجوی سعی کرد همه ی کسانی را که می تواند به عراق بکشاند ، زندانیان آزاد شده ، خانواده های هوادار ، برخی جوانان! و …. سپس درب های ورودی فرقه به سمت یکطرفه شدن رفت ! یعنی ورودی داشت ، اما خروجی نه! مشت آهنین رجوی از آستین بیرون آمد! انقلاب ایدئولوژیک آغاز شد ! تجرد اجباری اعضاء! محرمیت همه ی زنان با رهبری ! ؟

بسرعت تبعات این انقلاب همه جای مناسبات را در نوردید! اکثریت اعضاء دست به مخالفت زدند. منتقدان به زندان ها افکنده شدند! مخالفان شکنجه شدند! هر جا لازم بود صداها خفه شد و نفس ها بریده شد! مسعود رجوی در سایه ی دیکتاتور عراق صدام حسین ، پشت دربهای بسته دست به هر جنایتی زد.

اما مردم از این جنایات مسعود رجوی خبر نداشتند! در رسانه ها هم آنزمان زیاد به افشای ماهیت جدید سازمان پرداخته نمی شد ! واقعیت این بود که سازمان دچار یک دگردیسی شدید شده بود .

فقط اعضای اسیر در سازمان ماهیت اصلی و چهره ی واقعی سازمان را می دیدند!

بیرونی ها، کمابیش اطلاعات ناقصی از این دگردیسی ضدانقلابی درون سازمان داشتند. اما اکثرا سازمان را با دید همان سالهای 57 و 58 نگاه می کردند!

مسعود رجوی در حال رقم زدن سیاه ترین سالهای سازمان بود !

خلاصه دیگر این سازمان را نمی شد همان سازمان نامید!

سازمان مجاهدین خلق در همان سال 1351 با اعدام بنیانگذاران حیاتش به پایان رسید، هر چه هست و امروز شاهد آن هستیم دیگر آن سازمان نیست، این گروه کنونی را فقط می توان فرقه ی رجوی نامید و بس.

دیگر امروز در ایران به یمن افشاگری های انجام شده ، کسی حتی به نام بردن از مجاهدین هم افتخار نمی کند.

در آغاز سازمان مجاهدین به پشتوانه ی یکسری جوانان متعهد و انقلابی، یک پیشینه ی قوی و نیرومند داشت، اما در ادامه و بعد از اعدام بنیانگذاران و جری تر شدن مسعود رجوی در زندان ، این سازمان انحراف خود را آغاز کرد. در آغاز انقلاب هم، یکسری از هم بندان سابق مجاهدین حمایت هائی جسته و گریخته از این سازمان داشتند اما در ادامه همه چیز عوض شد. در عراق و با گذر زمان این روند ادامه پیدا کرد، رهبری سازمان در عراق بیشتر و بیشتر در اسیر نگه داشتن اعضاء و چپاول ثروت های عراق تلاش می کرد.

نشست های مسعود رجوی

اعضای نگون بخت هم در جریان سرکوب های انقلاب درونی مجاهدین، هر روز بیشتر سرخورده  می شدند! تا صدام حسین درعراق بود، احدی حق نفس کشیدن و حرف زدن نداشت! زندان های انفرادی طویل المدت تنها ره آورد هر انتقادی به رهبری بلامنازع سازمان بود! هیچ کورسوی امیدی دیده نمی شد، همه و منجمله خود من ، دیگر فکر جدایئ و فرار از سازمان را به گور سپرده بودیم. در یک فرقه ی ضدبشری اسیر شده بودیم! تا اینکه نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به قصد تصاحب نفت عراق و خروج خود از بحران های داخلی شان، به عراق حمله کردند!

در جریان حمله ی آمریکا به عراق و فرار مسعود رجوی و دستگیری مریم رجوی در فرانسه ، اعضای درمانده و تنها در عراق که توسط مسعود و مریم جا گذاشته شده بودند! دیگر از سازمان بریدند. بدنه ی اصلی سازمان از هم پاشید! به یمن فضای ایجاد شده در اثر حضور نیروهای ائتلاف و سقوط و سپس مرگ صدام حسین ، سیل جداشدگی از سازمان شروع شد. حملات مستمر مردم عراق نیز به اشرف و لیبرتی تلفات زیادی از مجاهدین گرفت.
ادامه دارد . . .

فرید

۱۱ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۴۹ ۰ نظر
صبور

ترامپ رفت، رجوی ها با سکوت و بایکوت خبری عزاداری کردند

رجوی ها در اوهام خود تصور می کردند که با آمدن دوباره ترامپ و وارد شدن چند تن از حامیان شان همچون جان بولتن در ترکیب دولت آمریکا، آنها به آرزوی شان یعنی ایجاد جنگ بین ایران و آمریکا خواهند رسید. آنها آنچنان سرمست از ظلمی بودند که ترامپ و دار و دسته اش بر علیه مردم ایران می کردند که در مدت 4 سال گذشته نه تنها از اقدامات ضد ایرانی ترامپ بلافاصله با فرستادن پیام حمایت کرده، بلکه به یک کانال تبلیغی برای ترامپ تبدیل شده بودند.

ترامپ

رجوی ها با اعلام فرامین ضد ایرانی ترامپ، همچون ممنوعیت سفر ایرانیان به آمریکا، خروج از برجام، ترور سردار سلیمانی ، سیاست ظالمانه فشار حداکثری و … آن را در بوق و کرنا کرده و بخش زیادی از برنامه های تلویزیون و مطالب سایت های شان را به این خبرهای ضد ایرانی اختصاص می دادند.

رجوی که فکر کرد دنیا به کام او شده تا آنجا پیش رفت که بعد از ترور سردار سلیمانی بلافاصله اقدام به انتشار پیام صوتی نمود. کاری که سال ها بود بدلیل ترس، از انجام آن امتناع میکرد. وی چنان از هول حلیم در دیگ افتاد که در پیامش اعلام کرد سال میلادی که در آن بودیم (سال 2020) سال پایانی جمهوری اسلامی است و آن را سال سرنگونی نامید!!!

اما طبق معمول تحلیل های رجوی ها بر اوهام سوار بود و در نهایت نه تنها سال 2020 به اتمام رسید و خبری از سرنگونی نبود بلکه حالا با شروع سال 2021 این ترامپ بود که سقوط کرد و از کاخ سفید اخراج شد.

از هنگامی که خبر عقب افتادن ترامپ از رقیبش در انتخابات مخابره شد، رجوی ها دست از پا درازتر به عزاداری نشستند و از فشار و عصبانیت ناشی از این ماجرا، اخبار شکست ترامپ را منتشر نمی کردند. آن ها حتی بعد از حمله حامیان ترامپ به ساختمان کنگره ی آمریکا که روزهای متمادی خبر اول خبرگزاری های جهانی بود، دستگاه تبلیغاتی خود را از درج این اخبار منع کردند و در ادامه نیز خبر فرار ترامپ از کاخ سفید و مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید را نیز پخش نکردند و به این ترتیب عزاداری خود را نشان دادند.

بعد از آن که رجوی ها با سقوط صدام یتیم شدند، اینبار دوم است که با سقوط ترامپ آنها یتیم می شوند و با سکوت در قبال اخبار مربوط به فرار ترامپ از کاخ سفید و روی کار آمدن یک دولت جدید عزاداری خود را نشان دادند.

رجوی ها آنچنان در شوک و عزای سقوط ترامپ هستند که هنوز تبلیغات شان به نفع ترامپ در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را از سایت های خود جمع نکرده اند .

این البته سرنوشت همیشگی رجوی هاست که با انجام هر نوع جنایت و خیانت می خواهند به ایران و ایرانیان ضربه بزنند تا شاید به اوهام شیطانی خود برسند اما خواست خدا و اراده مردم ایران غیر از این است.

صالحی

۰۴ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۴۷ ۰ نظر
صبور

مرگ اعضای مبتلاء به کرونا بدلیل بیماریهای زمینه ای بی وقفه ادامه دارد

بر اساس آنچه دستگاه تبلیغاتی فرقه تروریستی رجوی گزارش کرده، لیلا شمس یکی از اعضای شورای مرکزی این فرقه بر اثر ابتلاء به بیماری کرونا روز 23 دی 99 درگذشت و به این ترتیب آمار فوتی ها در مدت دو ماه در این فرقه از بیست نفر هم گذشت. با احتساب آمار کل نفرات فرقه، این میزان از مرگ و میر بسیار فاجعه بار است و چنانچه بر حسب میلیون نفر محاسبه شود بیشترین آمار فوتی ها در جهان بعد از آمریکا به فرقه رجوی تعلق خواهد گرفت.

قبرستان مجاهدین خلق درکشور آلبانی ( فوتی های جدید کرونایی )

قبرستان مجاهدین خلق درکشور آلبانی ( فوتی های جدید کرونایی )

مسئول این فاجعه رجوی ها هستند زیرا اولاً با ایجاد مناسبات فرقه ای، در سه دهه گذشته با محدود کردن اعضاء در قرارگاه های جهنمی همچون قرارگاه اشرف، مانع از دسترسی آنها به پزشک و امکانات درمانی مناسب شده و در نتیجه تقریباً تمام نفرات فرقه مبتلاء به بیماری های زمینه ای هستند.

دوماً رجوی ها با نگهداری اعضاء در مناسبات جمعی، عدم رعایت فاصله اجتماعی و ممانعت از رعایت پروتکل های بهداشتی همچون استفاده از ماسک در بین اعضاء، باعث مبتلاء شدن تعداد زیادی از آنها به ویروس کرونا شده اند.

سوماً رجوی ها برای پنهان نگهداشتن آمار واقعی تعداد مبتلایان به کرونا و میزان فوتی ها، مانع از دسترسی اعضاء به پزشکان و به امکانات پزشکی مناسب در بیرون از مقر فرقه می شوند.

حاصل سه پارامتر ذکر شده در بالا میزان بالای مرگ و میر در فرقه کوچکی است که جمعیت آن به 2000 نفر هم نمی رسد. رجوی ها باید روزی جوابگوی این جنایت خود هم باشند.

صالحی

۲۷ دی ۹۹ ، ۱۶:۳۳ ۰ نظر
صبور

رجوی و پمپئو در دشمنی علیه مردم ایران دو روی یک سکه

بعد از مشخص شدن بایدن برای ریاست جمهوری آمریکا تمام سیستم فرقه رجوی به هم ریخته است و دیگر توان درک شرایط موجود را ندارند و سعی می کنند هنوز به حرفهای ترامپ و پمپئو گوش کنند تا مطلبی برای سایت هایشان داشته باشند . وزیر خارجه آمریکا که در دروغ گویی دست کمی از رجوی شیاد ندارد عنوان داشت حکومت ایران با القاعده ارتباط داشته و ایران تبدیل به بهشت امن القاعده شده است و … .

باید به وی گفت که شما در دشمنی علیه مردم ایران مرزی باقی نگذاشتید و اکنون چند روزی به مسئولیت تان نمانده هنوز هم بر طبل توخالی علیه مردم ایران می کوبید و عنوان می دارید که حتی قبل از 11 سپتامبر عوامل القاعده بین افغانستان و ایران در تردد بودند و حکومت ایران به ماموران مرزی دستور داده که پاسپورت هایشان را مهر نزنند !!!.

تحلیل جالب را ببینید هیچ مدرکی برای ارائه ندارد و فقط قصد کینه توزی علیه مردم ایران است . این در حالی است که خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه دولت باراک اوباما در اظهاراتی صریح درباره نقش آمریکا در مسلح کردن بن لادن و طالبان و القاعده صحبت کرد و حتی در مورد بوجود آوردن داعش با هدف اسلام ستیزی تاکید نموده است تا با اقدامات آنان زمینه ساز استراتژی اسرائیلی و آمریکایی در منطقه بوده و اعمال نفوذ سیاسی داشته باشند و حتی جغرافیای منطقه را تغییر دهند. برای آنان اصلاٌ کشتن انسانها مهم نبود به تنها چیزی که فکر می کردند بدست آوردن دلارهای نفتی بود .

این سخنان در حالی از طرف پمپئو بیان می شود که از عوامل شرکت کننده در عملیات 11 سپتامبر 2001 که تعداد 19 نفر بودند فقط 15 نفر از کشور عربستان بودند و حتی بعد از چند سال کشور عربستان مسئول این جنایت شناخته شد ولی با حمایت دولت آمریکا و دلارهای نفتی عربستان روی این جنایت سرپوش گذاشته شد و اکنون پمپئو بعد از چند سال که موقع رفتن است به یاد رابطه ایران با القاعده افتاده است .

البته روشن است که پمپئو جنایتکار قصد دارد در روزهای آخرین با این گونه حرکات مشمئز کننده سرپوشی بر روی شکست های چهار ساله فشار حداکثر روی ایران بگذارد و تا لحظه آخر هم حاضر نیست به شکست استراتژی فشار حداکثری در مورد ایران اعتراف کند .

اما نکته جالبی که در این حادثه وجود دارد حمایت رجوی ها از این عملیات تروریستی بود که حتی به خاطر خیانت های رجوی غرب حاضر نشد فرقه را تحت فشار قرار دهد . اگر پمپئو مدعی رابطه القاعده با ایران می شود پس چرا حمایت آشکار رجوی از عملیات تروریستی در غرب دیده نمی شود ؟ مگر رجوی در روز عملیات اعلام نکرده بود که این اسلام ارتجاعی است که این گونه قدرت غرب را به زیر کشیده است وای به روزی که این اسلام با انقلاب طلاق مریم و مجاهد لم یرتابو قاطی شود آن وقت چکارهایی می توان انجام داد . اگر اکنون رجوی مدعی همکاری القاعده و اینکه ایران طالبان و .. را درست کرده پس چرا در روز عملیات تروریستی در آمریکا از آن حمایت نموده است ؟

چرا وقتی مشخص شد که دولت عربستان در حادثه سپتامبر 2001 نقش داشته رجوی هیچ گونه موضعگیری نکرد ولی برعکس سعی نمود دولت ایران را مقصر اصلی این عملیات نشان دهد . گروهی که این گونه نعل وارونه می زند می تواند به قدرت برسد ؟

بهتر است به نکته دیگری هم اشاره داشته باشیم که رجوی تا کجا در منجلاب حمایت از جناح جنگ طلب آمریکایی فرو رفته و کاسه گدایی نزدشان دراز کرده است! در مورد حمله طرفداران ترامپ به مجلس نمایندگان خفه خون گرفته و هیچ خبری در سایت های خود منعکس نکرده است ؟ خبری که دنیا را تکان داد و خبر روز بوده اینکه چرا مریم قجر سکوت نموده است ؟ این سکوت نشان از آن دارد که بسیار بدبخت هستند که حتی از پخش یک خبر که تمام خبرگزاری ها مخابره نمودند سکوت نمودند . در ضمن به ما نشان داد که فرقه رجوی تا کجا در منجلاب خیانت فرو رفته است و حتی پخش این خبر می تواند تشکیلاتش را به لرزه بیندازد و به همین خاطر به مانند همیشه وقتی نخواهند موضعگیری کنند با خفه و خون گرفتن سعی می کنند به روی نامبارک خود نیاورند .

اکنون باید قضاوت کرد وقتی رجوی از عملیات تروریستی القاعده خوشحال بود چه شده که یکباره رنگ عوض کرده و القاعده را به ایران نسبت می دهد ؟ رجوی هم به خوبی دریافته که فشار حداکثری دوستان جنایتکارش در مورد ایران اثر نداشته و اکنون باید بعد از انتخاب بایدن به ریاست جمهوری آمریکا به دنبال سوراخ موش دیگری بگردد .

فرقه رجوی در اوج پیسی و رذالت خود قرار دارد که با سرپوش گذاشتن روی واقعیت های موجود و تحریف خبرها و تحویل دادن یک مشت اخبار دروغ به اعضای نگون بخت تا کجا در منجلاب خیانت فرو رفته است. پس باید به رجوی ها گفت که هر چقدر توانستید به مردم ایران خیانت روا داشتید اکنون به نقطه ای رسیدیم که دیگر سران غرب هم برای شما و دروغ هایتان تره خورد نمی کنند. برای همه ثابت شد که رجوی و پمپئو در دشمنی علیه مردم ایران دو روی یک سکه هستند .

هادی شبانی

۲۷ دی ۹۹ ، ۱۴:۲۷ ۰ نظر
صبور

یک سال گذشت چرا رجوی در مورد وعده سرنگونی پاسخگو نیست؟!

اکنون یک سال از شهادت سردار قاسم سلیمانی می گذرد اما چیزی که بسیار مهم است اینکه رجوی سال گذشته در 13 دی 98 بعد از شهادت سردار پیامی به همین مناسبت پخش نمود که در آن به نکات زیادی اشاره کرد .

از تبریک گفتن به ارتش توخالی و کاغذی وی شروع می شد و تا اینکه دیگر زمان قیام خیالی وی سر رسیده است .

ابتدا رجوی در پیام خود از تهدید به نیروهای مسلح و اینکه خودشان را به ارتش پیر و پاتال خود و کانونهای به اصطلاح شورشی تسلیم کنند و اینکه جواب آتش است و آنان خودشان را برای تحویل گرفتن تسلیحات شان آماده کنند !

در ادامه رهبر تهی مغز فرقه رجوی در ادامه تهدیدهای خود عنوان داشت هر کسی که مقاومت کند دچار کیفر سختی خواهد شد و تهدیدات خود را به شورای نگهبان و نمایندگان مجلس کشاند که باید خودشان را با آتش قهر خلق قهرمانش آماده کنند و اراجیف دیگری که بیشتر مصرف داخلی داشته ردیف کرد .

اما نکته ای که در پیام رجوی وجود دارد باز هم به مسئله سرنگونی اشاره دارد مبنی بر اینکه سال میلادی جدید سال سرنگونی جمهوری اسلامی است !

در ادامه پیام رجوی کودن سنگ آخر را گذاشته و عنوان داشت به نام شهیدان و ارتش توخالی بخش ملی ایران این سال را سال سرنگونی حکومت ایران اعلام می کنم اما باید قیمت آنرا ، قیمت نیل به آزادی و حاکمیت جمهوری مردم را به تمام و کمال بپردازیم .

رجوی مفلوک که دستش به جایی بند نیست به جوانان دلیر میهن در سراسر کشور پیام می دهد که باید آماده باشند که مراکز بسیج و انتظامی و ماموران اطلاعات باید تسلیم شوند و سلاحهای خود راتحویل دهند و آن مراکز را خلع سلاح کنید !

چیزی که اکنون بعد از یک سال از آن پیام می گذرد توخالی بودن رجوی و تحلیل های کشکی وی است .

سئوال اصلی این است که چرا رجوی اکنون در مقابل حرفی که سال گذشته مبنی بر سرنگونی زده پاسخگو نیست ؟ چرا باز هم وعده های توخالی وی در مورد سرنگونی ادامه دارد ؟ رجوی که دلش را به ترامپ و دار و دسته وی خوش کرده بود چرا اکنون حرفی که زده محقق نشده است ؟

مگر رجوی در طی سالیان گذشته هزاران بار حرف از سرنگونی نزده بود ؟ مگر از همان فردای سی خرداد عنوان نداشت که سرنگونی حکومت ایران شش ماهه خواهد بود پس چرا این گونه نشد ؟ مگر در اشرف طی سالیان گذشته او و زن سومش مریم قجر دم از سرنگونی نزدند پس چرا اکنون مانند حمار در گل گیر کردند ؟ مگر مریم قجر سال دوهزار میلادی را سال سرنگونی اعلام نکرده بود ؟ چرا در قبال حرفهایی که می زنند مسئولیت قبول نکرده و پاسخگو نیستند ؟ آیا دم از سرنگونی زدن لق لق زبان است که رجوی برای سرگرم کردن نیروهای خود این گونه شعار مسخره سرنگونی سر می دهد .

البته در این باره می توان ساعتها نوشت ولی چیزی که بسیار نمود دارد رجوی در تحلیل های مسخره خود باز هم دچار توهم شده و شکست خورده است اما توان انتقاد کردن از خود را ندارد . ماهیت رجوی همیشه این گونه بوده که در مقابل شکست ها همیشه این دیگران هستند که باید پاسخگو باشند و او در مقابل حرفهایی که می زند مسئولیتی ندارد .

باید به رجوی و دارو دسته کلاش وی گفت که شما دلتان را به شعارها و پیام های مسخره رجوی خوش کنید و هر سال را سال سرنگونی بنامید !!! ولی چیزی که برای ما و مردم ایران مهم است شهادت سردار سلیمانی نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مردم ایران است که در مراسم سال گذشته بعد از شهادت سردار به خوبی نشان دادند .

البته این حال رجوی را باید با انتخاب بایدن به ریاست جمهوری آمریکا هم جستجو نمود که دیگر نمی تواند دلش را به جنگ طلبان غربی خوش کند و باید به فکر سوراخ موشی جدید برای خود باشد .

هادی شبانی

۱۸ دی ۹۹ ، ۱۷:۵۳ ۰ نظر
صبور

سرگیجه مجاهدین از جدایی غلامعلی میرزایی و افشای ناخواسته حقایق درون فرقه

بدنبال جدایی و بازگشت آقای «غلامعلی میرزایی» به آغوش میهن و خانواده، رجوی ها طبق معمول سوزش ناشی از ضربه ای که از جدا شدن ایشان دریافت کرده بودند را به صورت یک اطلاعیه از سوی کمیسیون امنیت شورا که یکی از بی شمار اسامی مستعار شخص رجوی است، بروز دادند که طبق روال همیشگی، مملو از توهین و فرافکنی بود.

غلامعلی میرزایی

اما نکته مهم اینجا بود که رجوی ها از ضربه ناشی از جدایی اعضاء و در این مورد جدایی آقای میرزایی آنچنان سرگیجه گرفتند که ناخواسته به خودزنی و افشای حقایق درون فرقه پرداختند. رجوی ها در قسمتی از این اطلاعیه چنین نوشتند: ” [غلامعلی میرزایی] اما در سال ۹۶ در ارتباط با زن و پسرش در ایران قرار گرفت و برید”.

همین جمله خود گویای بسیاری نکات است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:

ادامه مطلب...
۱۱ دی ۹۹ ، ۱۶:۳۶ ۰ نظر
صبور

واکسن کرونا،مردم ایران،موانع موجود

هیچ کشوری هرگز برای بقای عمر خودش هم که شده ، مانع حل شدن معضلات اجتماعی و بهداشتی نمی شود! کدام کشور در جهان نمی خواهد معضل کرونا در کشورش و در جهان حل شود؟ تمام کشورهای جهان می کوشند برای ریشه کنی این معضل بهداشت جهانی، از تمام ظرفیت های خود بهره ببرند.

اما دشمنی رجوی ها با مردم ایران و مخیله ی معیوب آنها، تراوشات مسمومی را ترویج می دهد، که گویا رهبران ایران به ورود واکسن کرونا به کشور تن نمی دهند!

در همین رابطه سایت های مجاهدین نوشتند که:
” تن ندادن به واکسن کرونا، … نخریدن واکسن؛ امنیت نظام برتر از جان مردم … بله! رهبران ایران در وحشت از آتش قیام، با سیاست جنایتکارانه ایمنی گله‌یی دنبال امنیت نظام هستند نه سلامت جامعه. ”

همچنین رجوی ها می کوشند ، نرسیدن واکسن های تولید شده ی جهانی به دست مردم ایران را ، عدم الحاق ایران به “اف ای تی اف” و تصویب لوایح مربوطه، نشان داده و مقصر را مافیای اقتصادی ایران نشان بدهند!

در اخبار شنیدیم که کل هزینه ی خرید واکسن برای ایران، 200 میلیون دلار می باشد، که اگر واقعی فرض کنیم در دخل و خرج کشور، این عدد رقم بالائی نیست.

اما مشکل جابجائی همین مقدار پول است ، واقعیت این است که بانک های جهانی از تحریم های ظالمانه ی آمریکا می ترسند تا دست به این جابجائی نسبتا بزرگ مالی بزنند! عدم همکاری بانک های خارجی با ایران بخاطر ترس از نقض شدن تحریم های آمریکاست.

ادامه مطلب...
۰۵ دی ۹۹ ، ۱۶:۱۰ ۰ نظر
صبور

عقب نشینی ذلت بار فرقه مجاهدین در قبال فشار خانواده ها و درخواست اعضاء

بدنبال انتشار اخبار ابتلا گسترده اعضا به ویروس کرونا و مرگ تعدادی از آنها در طی ماههای گذشته توسط جداشدگان ساکن آلبانی، نگرانی عمیق خانواده ها و وابستگان آنها را در داخل و خارج از ایران برانگیخت. طوریکه به صورت بی سابقه ای نامه های اعتراضی خانواده ها به مسئولین دولت آلبانی و بهداشت جهانی ارسال گردید. در این نامه ها به موضوع نگرانی خانواده ها به اخبار منتشرشده در مورد افزایش بیماران کرونایی و میزان فوتی های آن اشاره شده است و خواهان حضور نمایندگان سازمان جهانی بهداشت درکمپ اشرف سه بمنظور بررسی وضعیت اعضا شده اند.

سرکردگان فرقه مجاهدین از ابتدای شیوع ویروس کووید 19 در کشور آلبانی سیاست سکوت و لاپوشانی نسبت به چگونگی روند این ویروس در مقر اشرف سه را در پیش گرفته و با هرگونه حضور نمایندگان سازمان جهانی بهداشت و دولت آلبانی در مقرشان مخالفت می کردند.

ادامه مطلب...
۲۹ آذر ۹۹ ، ۱۵:۵۹ ۰ نظر
صبور

اگر زندان های اشرف را می دیدند …

سایت های کذاب و مردم فریب سازمان مجاهدین، باز در شعبده بازی دیگر، پیامی چند خطی از سردار غائب و شرمنده ی خود درباره ی مرگ دکتر ملکی ، منتشر کردند با این عنوان :

مسعود رجوی در رثا و وداع دکتر ملکی“!

سالهای متمادی است که آقای مسعود رجوی مرده یا غیب شده است، گویا بدلیل جنایات سالیانش، مرگی سیاه او را در برگرفته است! کسی که خود سالها زندان و شکنجه داشت و می کشت و سربه نیست می کرد و تیغ و تبر داشت، عاقبت از زین به زیر افتاد و به قعر جهنم سقوط کرد.

و…عاقبت گور بهرام را گرفت!

روزی از روزها از زندان اسکان مجاهدین در اشرف آزاد شده بودم و تحویل یک فرمانده به نام ابوطالب هاشمی شدم ( که بعد ها فوت کرد و خدا از سر تقصیراتش بگذرد) تا مرا از باصطلاح پذیرش به یگان های نظامی ارتش ببرد! 6 ماه بود که بجز بازجوها و شکنجه گرها، هیچ کس را ندیده بودم. با ماشین که از داخل اشرف می گذشتیم ، حوالی خیابان 400 محلی توجه مرا بخود جلب کرد. یک محوطه ی حدود 1000 متری با چندین برج نگهبانی بلند اطراف آن و پروژکتورهائی که روشن بودند و از بالا به داخل آن محوطه افکنده شده بودند. دیوارها بلند بودند و چندین رشته سیم خاردار نیز بالای آنها بود! کاملا مشخص بود که آنجا زندان است.

من 6 ماه بسیار سخت و سیاه را در زندان های مجاهدین گذرانده بودم و اکنون برای اولین بار از زندان اسکان که در ضلع شرقی اشرف بود، وارد اشرف می شدم. این منظره زندان اشرف ، دوباره مثل برق تمام شکنجه ها و زندان های انفرادی تا چند روز قبل را برایم تداعی کرد و حالت خفگی به من دست داد!

آرزو می کردم ای کاش هرگز بدنیا نیامده بودم و آن شکنجه ها را تحمل نکرده بودم!

در آن شش ماه کاملا تبدیل به یک ربات شده بودم و بدون هر فکری و عکس العمل منفی ، همه ی فرامین را اجرا می کردم!( که دقیقا خواست رجوی ها از زندانی کردن من بود) .

خلاصه تمام 10 سالی که در سازمان بعنوان یک برده و اسیر حضور داشتم ، هرگز کابوس آن شکنجه ها و زندان ها مرا ول نمی کرد، حتی الان که این سطور را می نویسم باز هم فضایم سنگین شده و بغض از دست دادن بسیاری از دوستان که در زندان اشرف آنها را می شناختم گلویم را گرفته است.مسعود رجوی صدها و هزاران نفر را به کشتن داد که به نوبه ی خود یک جنایت جنگی شمرده می شود.

ادامه مطلب...
۲۰ آذر ۹۹ ، ۱۰:۰۳ ۰ نظر
صبور

رجوی، پادوی صهیونیست ها

چند روز گذشته عوامل صهیونیسم و سیا دست به جنایت دیگری زدند و یکی از دانشمندان پربار کشورمان را ناجوانمردانه به شهادت رساندند. آنها با این جنایت سبعانه بار دیگر چهره ظالم، خونریز و آدمکش خود را به نمایش گذاشتند.

در حالی که یک سری از این جنایت کاران و عوامل ضدمردمی چون ترامپ و پمپئو در حال برکناری هستند دشمن ترسو و زبون از فرط درماندگی به خیال خودش خواسته است ضربه ای به ملت ایران وارد نمایند.

دشمنی بزدل و کینه ای که از مصاف روبرو و در عرصه های مقاومت و دلیری ناتوان است. رژیم وحشی و آدم کش صهیونیستی که به شدت از رشد وبالندگی مردم ایران در هراسند بر اساس طینت تاریخی ترس وبزدلی و کینه ای که دارند و مثل سگ از سایه خودشان هم می ترسند. در وحشت برکنار شدن جناح جنگ طلبان دست به اقدامی  ناجوانمردانه زدند.

«خبرگزاری ها نوشتند، اسرائیل به روال معمول دست داشتن در این عملیات را تایید یا تکذیب نکرده است. اما نیویورک تایمز به نقل از سه مقام امنیتی نوشته که اسرائیل “پشت این حمله” بوده و مشخص نیست که تا چه اندازه مقام‌های آمریکایی در جریان بوده‌اند چون این دو کشور رابطه نزدیکی دارند. در حالیکه پمپوی جنایتکار هفته گذشته به اسرائیل مسافرت کرده بود و در آخرین یاوه هایش با شبکه فاکس نیوز گفته است که هر که را لازم باشد از سر راه برمی داریم

مطالب فوق شکی باقی نمی گذارد که این جنایت توسط دشمن ظالم یعنی رِژیم آدم کش صهیونیستی و با حمایت اربابش ترامپ انجام گرفته و هم نشان از ترس مضاعف آنان از انتقام ملت ایران است.

ادامه مطلب...
۱۲ آذر ۹۹ ، ۲۲:۰۹ ۰ نظر
صبور

اعتراف تلویحی صهیونیست‌ها به ترور «محسن فخری‌زاده»

خبرنگار شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی با اشاره به جزئیات ترور شهید «محسن فخری‌زاده» تلویحاً به مسئولیت تل‌آویو در این جنایت اذعان کرد

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هابیلیان به نقل از مشرق،«نیر دفوری» خبرنگار شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی گزارش داد که در سال‌های اخیر ۱۰ تن از دانشمندان هسته‌ای ایران ترور شده‌اند.

خبرنگار این شبکه صهیونیستی اذعان کرد که ترور «محسن فخری‌زاده» نتیجه تعقیب‌هایی بود که چندین سال طول کشید.

دفوری با تأکید بر اینکه تل‌آویو رسماً مسئولیت ترور فخری‌زاده را به‌عهده نگرفته است افشا کرد که نشست‌های اخیر میان «مایک پامپئو» وزیر امور خارجه آمریکا و سران اسرائیل ممکن است زمینه را برای اجرای چنین عملیاتی آماده کرده باشد.

این خبرنگار صهیونیست خاطرنشان کرد: عناصری که عملیات ترور دانشمند ایرانی را ترتیب دادند از قبل از تحرکات هدف موردنظر (شهید فخری‌زاده) آگاه بودند و مدت زمان طولانی منتظر ماندند تا او به مکان تعیین‌شده رسید و سپس عملیات خود را اجرا کردند.

در همین زمینه روز گذشته روزنامه رأی الیوم در مقاله‌ای نوشت که گروه ترور این دانشمند هسته‌ای ایران عمدتاً به بیش از یک دستگاه اطلاعاتی وابسته است که در رأس آنها سیا و موساد قرار دارد؛ به این معنا که این اتفاق یک عملیات مشترک و پیچیده است که به برنامه‌ریزی و جمع‌آوری اطلاعات و فناوری بالا، سیستم‌های نظارتی، اتاق هماهنگی و پیگیری منظم و ارتباطات با تجربه بالا نیاز دارد.

۱۰ آذر ۹۹ ، ۱۰:۰۴ ۰ نظر
صبور

یادی از زنان فرقه رجوی به بهانه روز جهانی منع خشونت علیه زنان

سازمان مجاهدین خلق ایران
نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان نام گذاری شده است. خشونت علیه زنان یکی از فراگیرترین موارد نقض حقوق بشر در دنیای امروز است. خشونت علیه زنان شامل هرگونه عمل خشونت آمیز مبتنی بر جنسیت زنان است که با هدف آسیب رساندن به آنان صورت می‎گیرد. این رفتارهای خشونت آمیز به اشکال مختلف جسمی، روانی، تحمیل محدودیت های مالی، ممانعت از پیشرفت های شغلی و ارتقای توانایی های فردی و بی اعتنایی به آنها وجود دارند.

سازمان بهداشت جهانی نیز در قطعنامه ای، خشونت علیه زنان، را چنین تعریف کرده است: “هر نوع رفتار خشن و وابسته به جنسیت که موجب آسیب جسمی، روانی یا رنج زنان می‌شود. چنین رفتاری می‎تواند با استفاده از تهدید، اجبار یا سلب مطلق اختیار و آزادی در جمع یا خفا رخ دهد.”

با این وجود، در برخی جوامع انسانی همچون فرقه‌های مخرب، همواره خشونت علیه زنان به صورت سیستمایک رخ می‌دهد، بدون آن که نظارتی از سوی نهادهای حقوق بشری وجود داشته باشد. تشکیلات مجاهدین خلق به عنوان کیش شخصیتی مسعود و مریم رجوی بیش از چهار دهه شمار زیادی از زنان ایرانی را تحت سیطره خشونت فرقه‌ای داشته است، هرچند که در ظاهر در این تشکیلات به زنان ارج نهاده می‌شود، شورای رهبری و فرماندهان رده بالای آن را زنان تشکیل می‌دهند و در شعارهای رهبری آن «دفاع از حقوق زنان»، «برابری زن و مرد» و «آزادی زنان از بند جنسیت» به کرات تکرار می‌شود.

واقعیت درون فرقه‌هایی چون کیش شخصیتی مجاهدین خلق تنها زمانی برملا می‌شود که افرادی از درون گروه به دنیای آزاد راه یابند و مشاهدات و تجربیات خود را بیان کنند. سال‌های اولیه قرن بیست‌و‌یکم مصادف بود با خروج شمار زیادی از اعضای مجاهدین خلق، از جمله چند زن که روزهای تاریکی را در تشکیلات تجربه کرده بودند. افشاگری‌های افرادی چون مرجان ملک، حورا شالچی، بتول سلطانی، مریم سنجابی، زهرا میرباقری، حمیرا محمدی، زهرا معینی، فرشته هدایتی و بسیاری دیگر درباره موارد بیشمار نقض حقوق زنان در مجاهدین خلق به غایت تکان دهنده بود.

ادامه مطلب...
۰۵ آذر ۹۹ ، ۱۷:۱۱ ۰ نظر
صبور

علت اصلی مخفی شدن مسعود رجوی

غیبت مسعود رجوی در فرقه برای اعضا کاملا روشن و همه می دانند که او از ترس جانش خود را مخفی کرده است.
هیچ دلیل روشنی وجود ندارد که بتواند این مخفی کردن و غیبت را موجه کند. عناصر مسئول فرقه مدام تلاش می کنند با توجیهات غیر معقول نفرات را در فرقه به انحراف کشانده و مشغول کنند ولی از خود مسعود رجوی گرفته تا سران و سردمداران خود فروخته و تهی مغز فرقه اش، همه و همه برای پوشاندن این مخفی کاری مضحک دست به عجیب ترین ترفند و حقه زدند تا افراد ساده لوح و زود باور را در تشکیلات فریب دهند.
آنان برای اینکه این فضاحت را لاپوشانی کرده و نگذارند بیشتر از آنی که هست وضعیت بدتر و وخیم تر شود، غیبت مسعود رجوی را از سال ۸۷ به بعد با غیبت امام زمان(عج) قیاس کرده و تقریبا یکی کردند.
در نشست هایی که در داخل فرقه رجوی گذاشته می شود همواره روی این تاکید می گردد که غیبت و در واقع مخفی شدن مسعود رجوی همانند غیبت آقا امام زمان(عج) است و «مسعود» هم غایب هست و ما را می بینند و بر اعمالمان نظارت دارد و کنترل می نمایند که تا زمان مناسب برسد و ظهور کند.
واژه ای که در این رابطه در تشکیلات رجوی به کار میرود واژه ایمان به غیب است که مستمر مورد استفاده قرار می گیرد. لذا سران دغلکار رجوی با این بهانه ها تلاش می کنند مخفی کاری رجوی را پنهان کرده و افکار عمومی را بفریبند.
حال شما بنگرید که این جاهلان چگونه با عواطف افراد تحت امر خود بازی می کنند و بعد از داخل فرقه همین حال و هوا را به خارج از فرقه برده و در بین هواداران خود ترویج می کنند تا همه به این باور برسند که مسعود رجوی نعوذبالله در زمره امام زمان(عج) بوده و اگر خود امام زمان (عج) نیست ولی حتما از یاران بسیار نزدیک امام هست.
تناقض اینجاست که اگر شهادت خوب است چرا مثل موش خودش را قایم کرده و شربت شهادت را نوش جان نمی کند، زیرا او به کرات از این عبارات استفاده می کرد تا بقیه را گوشت دم توپ کرده و به مسلخ مرگ بفرستد.

یادداشت از: بخشعلی علیزاده
(سازمان مجاهدین خلق #مجاهدین_خلق   #ایران # رجوی)

۰۵ آذر ۹۹ ، ۰۷:۱۳ ۰ نظر
صبور

زمان سرنگونی !

امسال در آبان ماه که سران فرقه ی استبدادی رجوی، آماده سازی های مجازی زیادی برای ایجاد آشوب و ناامنی در کشور کرده بودند، تیرشان به سنگ خورد و طبق معمول سنگ روی یخ شدند!

در همین رابطه خانم مریم رجوی رهبر خودمنتسب و خودشیفته فرقه، مراسمی در اسارتگاه مانز تدارک دید و به سخنرانی پرداخت و در قسمتی از توهمات خود اینچنین گفت:
… به نظر ما زمان سرنگونی دیکتاتوری دینی فرا رسیده است. ..”

این اولین بار نیست که برای سرنگونی زمان مشخص کردند و مسلما آخرین بار هم نخواهد بود!

از فردای اعلام فاز نظامی در 30 خرداد 1360، مسعود رجوی هر سال را سال سرنگونی رژیم، اعلام کرده است! اما هنوز این امر محقق نشده است ! حتی پارسال هم موعد سرنگونی را از نوروز به ژانویه (ابتدای سال میلادی ) ، انتقال دادند بلکه فرجی حاصل شود!

سی و نه سال بود که نوروز هر سال شمسی از طرف مسعود رجوی ، سال سرنگونی اعلام می شد! اما گویا رجوی سال قبل به این نتیجه رسید که اگر از همان اول مبنا را روی سال میلادی می گذاشت ، یعنی اگر در ژانویه 2019، اعلام سال سرنگونی می کرد، خیلی وقت پیش ها بر مسند قدرت تکیه می کرد!

ادامه مطلب...
۲۶ آبان ۹۹ ، ۱۷:۰۲ ۰ نظر
صبور

مجاهدین رجوی در زدن حرف مفت خستگی ناپذیرند!

ین گروه شارلاتان هرگز یاد نگرفته اند که وقتی حرفی برای مطرح کردن نداشته باشند، عقل سلیم حکم می کند که خاموش باشند.
تبدیل شده اند به نخود هر آش وعربده کش هر زمان ومکان.
رجویست ها ودر راس آنها شخص شخیص ؟؟!! خودش ، حتی به بدیهی ترین توصیه و مصلحت اندیشی هم اعتراض دارند.
شده اند عینهو ” مراد برقی ” که درسریال تهیه شده دردوران شاه که دربرابر هرحرف مربوط ونامربوطی اظهار نظر میکرد که ” مخ ومخ ومخالفم “!

به موضوع مورد اعتراض شان به شرح خبر منتشره در وبسایت شان توجه کنید :
همزمان با سالگرد قیام آبان و وحشت رژیم از انفجار اجتماعی، آخوند جعفر منتظری دادستان کل رژیم خطاب به دادستانهای رژیم در کشور گفت: «در بحث تأمین امنیت با کسانی که امنیت جامعه را هدف قرار دادند برخورد جدی را در دستور کار قرار دهید و در این خصوص تردید نداشته باشید “.

یعنی شما به برهم زدن امنیت جامعه که مسائل فقط وفقط درپرتو ان قابل رتق وفتق اند، اعتراض دارید؟

کدام مقام قضایی ودرکدامین کشور به ضابطین خود دستور میدهد که که بگذارید هرکس هرچه دلش خواست بکند وبه اینگونه افراد که درصورت نبود امنیت ، حاضرند کشوری را بخاطر منافع نامشروع وغیر قانونی خود به آتش بکشند ، اعتراضی نکنید وبه زعم رجویست ها، حتی با آنها همکاری کنید و مملکت را بیشتر وبیشتر خراب کنید!!!

ونیز :

ادامه مطلب...
۲۶ آبان ۹۹ ، ۰۶:۵۹ ۰ نظر
صبور

مریم رجوی و ادعای پوشالی حقوق بشر

بعد از قتل جوانی در مشهد باز هم دستگاه تبلیغاتی رجوی به کار افتاد و به نقل از مریم رجوی اطلاعیه ایصادر کرده است سراسر دروغ و تناقض.

مریم رجوی که دم از حقوق بشر می زند همان کسی است که دستش به خون صدها و هزاران انسان بی گناه آلوده است. نماینده ی فرقه ای است که هزاران انسان بی گناه را به دور از کوچکترین حقوق انسانی شان زندانی کرده است و  رابطه شان را با دنیای بیرون به کلی قطع نموده.

در مورد مرگ مهراد سپهری باید گفت هر کسی که مقصر این کار بوده باید محاکمه شود و این قول را فرمانده نیروی انتظامی مشهد داده است و باید منتظر تحقیقات ماند . اما در این میان فرقه رجوی سعی دارد از این فرصت استفاده کند. سئوالی که وجود دارد چرا وقتی جورج فلوید در آمریکا در مقابل چشم هزاران بیننده توسط پلیس خفه می شود مریم رجوی سکوت می کند و اصلاٌ بحثی در مورد حقوق بشر و جنایات پلیس آمریکا نیست ؟

چرا وقتی تمام مردم آمریکا و اروپا در مورد جنایت پلیس دست به تظاهرات می زنند مریم رجوی خفه خون می گیرد ؟ چرا وقتی ترامپ از پلیس قاتل حمایت می کند مریم رجوی هیچ حرفی نمی زند و حتی دستگاه تبلیغاتی رجوی اجازه پخش این گونه اخبار را نمی دهد؟ چرا وقتی در چند ماه گذشته پلیس آمریکا به طور مستمر دست به کشتار سیاه پوستان می زند مریم رجوی که خود را نخود هر آشی می داند سکوت می کند ؟ چرا وقتی پلیس های فرانسوی تظاهرات جلیقه زردها را به خاک و خون می کشیدند خبری از حقوق بشر نبود ؟ چرا وقتی همه دنیا شاهد این جنایت پلیس فرانسه بودند شما خفه خون گرفتید و خبری از حقوق بشر در فرانسه به اصطلاح مهد آزادی نبود ؟

چرا وقتی به ایران می رسد آه و ناله سر می دهید که سازمانهای بین المللی به داد ایران برسید که حقوق بشر نقض شده است . مریم رجوی در ادامه برای خوش رقصی به آمریکا عنوان می کند که نیروی انتظامی باید در لیست سیاه قرار بگیرد اما مریم رجوی کودن یادش رفته که اربابش یعنی رابرت اوبراین مشاور امنیت ملی ترامپ می گوید ایالات متحده گزینه چندان دیگری برای اعمال تحریم های جدید علیه ایران ندارد وی در ادامه عنوان داشت یکی از مشکلات ما با ایران و روسیه این است که در حال حاضر به قدری دو کشور را تحریم کرده ایم که کار چندانی نمانده که انجام دهیم .

حال باید از مریم رجوی وطن فروش سئوال نمود وقتی ارباب شما این گونه بالا می آورد شما دیگر چه چیزی برای گفتن دارید ؟ شما تا توانستید برای تحریم مردم ایران به خود فروشی نزد اربابان خود ادامه دادید حال دیگر چه چیزی برای بیان دارید ؟ اگر مریم رجوی در مورد اعدام و شکنجه حرف می زند شما که در زمان شروع ترورها در ایران چنان جنایتی علیه مردم انجام دادید که جنایت پلیس آمریکا در مقابل آن چیزی نیست . چرا وقتی نیروهای خود را در سال 73 در زندانهای اشرف شکنجه می کردید خبری از حقوق بشر نبود ؟ آیا کشتن نیروهای خودی برای شما مهم نبود که اکنون دم از جنایت در ایران می زنید ؟

البته در این باره همه رسانه های معاند در یک کر هماهنگ سعی دارند قتل فرد مشهدی را مشابه قتل جورج فلوید در آمریکا نشان دهند چون فرصت خوبی برای پر کردن برنامه های خود پیدا نمودند اما چیزی که در عملکرد همه این رسانه ها دیده می شود هماهنگی در مورد اخبار ایران و اتفاقاتی است که در ایران می افتد و مشخص است از جایی خط گرفته تا فضای داخل ایران را ملتهب نشان دهند .

حال هر چقدر که مریم رجوی مدعی حقوق بشر می شود!!! ولی برای همه روشن است که وی حتی حاضر نیست به اعضای نگون بخت خود در مناسبات فرقه ای ذره ای آزادی بدهد که آنان بتوانند با خانواده خود تماس بگیرند . تمام اندیشه رجوی ها این است که باید اعضای فرقه در بند کشیده شده و حقایق را وارونه جلوه دهند تا بتوانند مزدوران و جاسوسان خوبی برای غرب و شیوخ مرتجع عربی باشند .
هادی شبانی

۰۶ آبان ۹۹ ، ۱۸:۵۳ ۰ نظر
صبور

حضور زیر تابلوی سازمان، بازتابش منفی است

دافعه ای که در ایران نسبت به نام منفور این سازمان وجود دارد، نفی کردنی نیست و این را بهتر از هر کس دیگر، مریم رجوی و مسعود رجوی می دانند.

واقعیت این است که حدود 2000 پیرمرد و پیرزنی که در آلبانی در اسارت سازمان بسر می برند، چون اکثرا سنین بالائی داشته و توان انجام کارهای فیزیکی را ندارند، به کار با کامپیوتر و آشوب سازی اجتماعی در فضای مجازی روی آورده شدند! بدین معنی که اخبار اقتصادی مربوط به مشکلات معیشتی را جمع آوری کرده و در کانال های ایجاد شده ی خود، بازتاب می دهند.

برای این منظور هم از اسامی جعلی و هم از مکان های جعلی در کشورهای اروپائی نام می برند. تمام سعی و تلاش های مذبوحانه این گروه هم برای این است که با این ترفند به نارضایتی های موجود در جامعه دامن زده و بزرگ نمایی کنند!

ادامه مطلب...
۰۴ آبان ۹۹ ، ۱۷:۱۹ ۰ نظر
صبور

30 سال است که سازمان مجاهدین به این خانواده اجازه ارتباط با فرزندشان را نداده است

آقای علیرضا درویش تبار در این نامه خطاب به نماینده سازمان جهانی بهداشت در آلبانی نسبت به وضعیت فعلی برادر اسیرش علی اصغر درویش تبار ابراز نگرانی کرده . وی دراین نامه اشاره کرده که بیش از 30 سال است که سازمان اجازه ارتباط به این خانواده با فرزندشان را نداده است .

 

 

۱۹ مهر ۹۹ ، ۱۸:۵۳ ۰ نظر
صبور

مجاهدین خلق از شعار آزادی تا مزدوری و جاسوسی

کتاب “مجاهدین خلق از شعار آزادی تا مزدوری و جاسوسی”، تجربیات و خاطرات دو دهه حضور هادی شبانی در مناسبات سازمان مجاهدین خلق است. نوشتن این کتاب مدت یازده سال زمان برده است.

برای دانلود کتاب اینجا را کلیک کنید.

آقای هادی شبانی هدف از نوشتن کتاب ” مجاهدین خلق از شعار آزادی تا مزدوری و جاسوسی ” را این گونه بیان نمودند :

“من خودم به خاطر فریبکاری شعارهای دروغین رجوی جذب سازمان شدم و نزدیک به دو دهه در مناسباتش زندگی نموده و به تمام برخوردها و اعتقادات شان و موارد دیگر اشراف پیدا کردم و دریافتم این سازمان روی دروغ و فریبکاری بنا نهاده شده و به همین خاطر بعد از جدایی تصمیم گرفتم تجربیات و خاطرات خود را به رشته تحریر در بیاوریم تا درسی برای نسل جوان باشد که مانند من اسیر فریب های رجوی نشوند .”

هادی شبانی

آقای هادی شبانی نویسنده کتاب “مجاهدین خلق از شعار آزادی تا مزدوری و جاسوسی”

۱۶ مهر ۹۹ ، ۰۸:۳۱ ۰ نظر
صبور

کارنامه ی مجاهدین با ترور عجین است

سازمان تروریستی مجاهدین از بدو شروع با حیله و نیرنگ مسعود رجوی همراه بود ، با از بین بردن عوامل ناراضی و مخالف خود ترور را با ماهیت خود عجین نمود و در طول عمر سیاه و نکبت بار خود بارها و بارها اقدام به این عمل شنیع کرده و انسانهای بی گناه را با روشهای مختلف ترور می نمود که در هفتم مهرماه 1360 با ترور شهید هاشمی نژاد برگ سیاه خود را با خون وی سیاهتر نمود .

شهید هاشمی نژاد که از روحانیون برجسته ای بود که در سالهای 1353 و 1354 مخالفتهای خود با ظلم سران پهلوی را بصورت علنی آغاز نمود که بعد از چند مدت بهمراه آقای طبسی دستگیر و روانه زندان شدند که در آنجا با گروه تروریستی مجاهدین آشنا و پی به انحرافات فکری آنها برده و بعد از دوسال سپری نمودن دوران زندانی خود ، تلاش نمودند تا سرکرده های مجاهدین را با راه و روش درست اسلام آشنا نمایند. این تلاش وی با روحیه تروریستی و بدخواهی سرکردگان مجاهدین همخوانی نداشت و چون سران مجاهدین از نقش تاثیر گذار شهید هاشمی نژاد در تداوم تحرکات انقلابی و در کل کمک وی به تثبیت جریان انقلاب آگاهی داشتند ، بنابراین تصمیم شومی برای ترور وی گرفتند که نهایتا توسط تروریستی بنام هادی علوی فیتیله چی که از عاملان سازمان تروریستی مجاهدین بود در هفتم مهرماه 1360 به شهادت رسیدند .
البته ترور و از بین بردن عوامل ناراضی و مخالف سازمان ضد مردمی مجاهدین تنها به دوران اوایل انقلاب بر نمی گردد و چه بسا ترورهای کور بسیاری از آنها شاهد بودیم که 15 شهید در استان گلستان حاصل ترورهای منافقانه سران سازمان مجاهدین می باشد که شهید کیخا از آخرین شهدای آنها بودند که روحشان شاد باد .
از بین بردن عوامل ناراضی در داخل سازمان تروریستی مجاهدین نیز می تواند از ترورهای آنها محسوب شود که متاسفانه در هیچ جایی از آنها نام برده نمیشود و هیچ ارگانی آنها را پیگیری نمی کند و چه بسا بودند افرادی که اهداف سازمان را مغایر برنامه های اولیه بنیانگذاران سازمان مجاهدین دانستند و همین امر باعث شد تا مسعود رجوی جنایتکار براحتی آنها را از بین ببرد که قربان ترابی یکی از این عوامل می باشد که براحتی سرکرده فرقه رجوی سر او را زیر آب فرو برد و او را ترور نمود که مورد بازخواست کسی نیز قرار نگرفت .
ترورهای شخصیتی و فیزیکی که در داخل سازمان مجاهدین در طول عمر سیاه فرقه بر روی عناصر خود انجام داده اند از نادرترین ترورهایی می باشد که در هیچ کجای دنیا شبیه آن وجود ندارد و سران سازمان عناصر مخالف را با شدیدترین فشارهای روانی ترور می نمایند که تعداد آنها بسیار زیاد می باشد .
ترور در سازمان تروریستی مجاهدین چیزیست که با خون آنها عجین شده و هیچ گاه نیز از آنها جدا نمیشود که البته حمایت حامیان تروریستی آنها نیز عامل اصلی بروز چنین عملی از آنهاست .

۰۹ مهر ۹۹ ، ۱۸:۵۹ ۰ نظر
صبور

فرقه مجاهدین و استفاده ابزاری از مقوله حقوق بشر

فرقه تروریستی مجاهدین بدنبال اعدام نوید افکاری که بدلیل مسئله قتل و شاکی خصوصی و اصرار خانواده مقتول به قصاص محکوم شد، تلاش کردند با سیاسی کردن موضوع اعدام از وی یک چهره سیاسی و یا بقول سرکرده مفقود الاثرشان یک قهرمان ملی بسازند وچند صباح دیگر اذهان نیروهای مسئله دار خود را به آن مشغول نمایند. من دراین مقاله هدفم پرداختن به موضوع نوید افکاری نیست.

بلکه بدنبال طرح این سوال و گرفتن پاسخ از سرکردگان فرقه هستم که براستی اگر شخصی با خصوصیات نوید افکاری یعنی فردی با خصوصیات شورشگری در تشکیلات مجاهدین بود با وی چه برخوردی می کردند!؟

وقتی که با شیوه های فریب فرقه مجاهدین در سال 78 از کشور امارات به عراق برده شدم و احساس کردم که برخلاف وعده های اولیه که من را بعداز مدتی به اروپا خواهند فرستاد قرار است که درپادگان اشرف ماندنی باشم در مقابل کوچک ترین اعتراض من بشدت و با بحث زندانی کردن و یا فرستادن به زندان بدنام ابوغریب سعی در خاموش کردن صدای اعتراض من را داشتند.

طالب فرحان - عباس دلنواز از خوزستان

در همان روزها برایم خیلی تعجب آور بود مگر من چه جرمی مرتکب شده ام که باید زندانی شوم؟ آنها به من قول داده بودند که از خاک عراق من را به اروپا اعزام کنند. برایم قابل فهم نبود که جرم پیگیری و یادآوری این وعده ای که به من داده بودند زندان ابوغریب باشد؟
بعدها دیدم که حتی صحبت های دونفره و خصوصی با دیگر اعضا هم به اتهام من درآوردی محفل زدن و دایر کردن شعبه ای از سپاه پاسداران درتشکیلات هم جرم شمرده میشود.درهمین فرقه ای که این چنین برای قصاص نوید افکاری یقه پاره می کند و فریاد وای حقوق بشرا سر می دهند صحبت کردن با همرزم جرم محسوب میشد.اعضا حق نامه نگاری ویا درخواست برای تماس با خانواده نداشتند.

همین فرقه رجوی که از آزادی حق وکیل مدافع و دادگاه علنی و با حضور وکیل مدافع برای متهم دم می زند! دهها نفر را بدون اینکه به آنها حق دفاع بدهد. در سال 74 در زندان به بند کشید. خیلی از اعضا را در طی سالیان بشکل مخفیانه سربه نیست و حذف شدند.
جالب است فرقه ای با این کارنامه سیاه در زمینه حقوق بشر و آزادی های اجتماعی و فردی اکنون به اصطلاح سردمدار حقوق بشر شده . البته تمامی جریانات واشخاصی که ماهیت این فرقه آزادی کش و ضدانسانی را می شناسند بخوبی می دانند که آنها برای رسیدن به اهداف پلیدشان به هر ترفندی متوسل می شوند تا از نمد ان کلاهی برای خود بسازند البته مشخص است که رهبران مجاهدین خیلی رسواتر از آن هستند که بتوانند افکار عمومی را فریب دهند و این تقلاهای مذبوحانه جز بی ابرویی هر چه بیشتر انها نتیجه ای نخواهد داشت.

طالب فرحان(عباس دلنواز)

۰۵ مهر ۹۹ ، ۰۶:۱۶ ۰ نظر
صبور

جنگ هشت ساله و خیانت رجوی

در هفته دفاع مقدس بسر می بریم. دفاع جانانه ای که مردم ایران و به ویژه جوانان در تاریخ ایران زمین رقم زدند و پیش بردند. سرانجامی بسیار افتخار آمیز که النهایه به پیروزی مردم ایران انجامید. قهرمانی ها، شجاعت ها، فداکاریها، افتخارات بی حد و حصر، شهادتها، جراحت ها، مفقود الاثری ها، اسارت ها، حتی ناکامی ها، وهمه و همه ناشی از یک انبساط جمعی و غرور آفرین بود که توسط همین مردم ایران رقم خورد و به ثبت در دل تاریخ رسید.

براستی در زمانه ای که مردم ایران با پیروزی در یک انقلاب نو و شکوفا در حال تصمیم گیری برای آینده خود بودند، و در این اثناء خون زیادی بر اثر بی رحمی های شاه خائن بوجود آمده بود و مردم تن شان زخمی و نیاز به التیام و مداوا داشت، ناگهان یک فرد از خدا بی خبر با نام صدام حسین جنگی را به مردم ایران تحمیل کرد که همین نام بر تاریخ این جنگ به ثبت رسید، “جنگ تحمیلی”.

به هر حال جنگ تحمیلی آغاز شده بود و باید به سرانجام میرسید، اما مردم ایران همانطور که عرض کردم تازه یک انقلاب همه جانبه را پشت سر گذاشته بودند و آمادگی برای آغاز یک جنگ خارجی نداشتند.

ادامه مطلب...
۰۲ مهر ۹۹ ، ۱۹:۰۳ ۰ نظر
صبور

در مصاحبه های صلیب سرخ با اسرای جنگی گرفتار مجاهدین چه گذشت؟!

چندی پیش شبکه بی بی سی با تعدادی از اعضای جدا شده از فرقه رجوی که زمانی اسیر جنگی بوده و در سال 68 طی یک معامله کثیف بین رجوی و صدام به کمپ اشرف برده شدند؛ مصاحبه ای صورت داد.

اعضای جداشده از نحوه فریب دادن اسرای جنگی توسط سران فرقه و وعده های دروغینی که به آنها داده بودند صحبت کردند. همین صحبت های افشاگریانه اعضای جدا شده خشم سران فرقه رجوی را برانگیخت. بطوریکه سراسیمه تعدادی از اعضای فعلی و اسرای سابق جنگی را با یک توجیه از قبل و با متن های دیکته شده به تلویزیون خودشان کشاندند تا مثلا آنها ضمن فحش وناسزا به بی بی سی واعضای جداشده افشاگری آنها را خنثی کنند .

درجای دیگر تلویزیون فرقه در یک دروغگویی آشکار گفت : رجوی در دیدار خود با صدام حسین خواستار بهبود شرایط اسیران جنگی شده و صدام هم قول داده تا از این به بعد اسیران جنگی به مثابه مهمان عراق و نه اسیر محسوب شوند!

در حالیکه اصلا موضوع دیدار رجوی با صدام این نبود. رجوی که درعملیات موسوم به فروغ شکست خورده و نیروهای زیادی را از دست داده بود به همین خاطر به این فکر افتاد تا برای پرکردن کمبود نیرویی خود و برای روحیه دادن به نیروهای بازمانده به پابوس صدام حسین برود تا شاید بتواند با انجام یک معامله کثیف با صدام تعدادی ازاسیران جنگی ساکن در اردوگاه عراق را بعنوان سیاهی لشکر به کمپ فرقه ببرد.

خود رجوی بعدا در نشستی که با اعضا داشت به این موضوع اشاره کرد و اصلا موضوع دیدار رجوی با صدام، درخواست برای بهبود شرایط اسرای جنگی نبود. بعد از توافق کثیف رجوی و صدام، مهدی ابریشمچی بعنوان مسئول اصلی فرقه راهی اردوگاه های اسرای جنگی شد تا شاید با فریبکاری ودادن وعده های دروغین هر تعداد از اسرای جنگی که می تواند را فریب داده وبه کمپ اشرف ببرد .

متاسفانه تعداد زیادی از اسرای جنگی که بدنبال رهایی از شرایط سخت اردوگاه بودند فریب وعده های دروغین سران فرقه را خورده و درخواست پیوستن به فرقه کردند تا اینکه تابستان 68 اولین اتوبوس حامل اسرا به کمپ اشرف آمد. مدتی که گذشت آنها متوجه شدند فقط از اسارتی به اسارتی دیگر برده شدند تا اینکه سال 69 بحث تبادل اسرا بین عراق و ایران اتفاق افتاد و صلیب سرخ از فرقه خواستار مصاحبه با اسیران پیوسته برای بازگرداندن آنها به ایران شد.

سران فرقه که مجبور به تمکین از صلیب بودند سراسیمه اسرای پیوستی را در سالنی جمع کرده و به آنها گفته بودند شما می توانید به ایران بروید اما چون به سازمان پیوستید در صورت بازگشت به ایران رژیم از شما حسابرسی خواهد کرد و قطعا زندان وشکنجه در انتظار شماست !

بنابراین به نمایندگان صلیب بگوئید ما می خواهیم نزد مجاهدین بمانیم. بعدا اگر کسی ازشما نخواست نزد ما بماند خودمان آنها را به هرکشوری که خواست می فرستیم! متاسفانه تعدادی ازآنها فریب دروغ های فرقه را خورده ودر فرقه ماندگارشدند که بعدا هرکدام همانند دیگر اعضا در مسیر مغزشویی فرقه قرارگرفته و سرنوشت غم انگیزی پیدا کردند. تعدادی از آنها بخاطر ماجراجویی های فرقه قربانی ، برخی سر به نیست و برخی خودکشی و برخی که بعدا برجدایی خود اصرار کردند از طرف فرقه به زندان ابوغریب فرستاده شدند. برخی ازآنها هم مثل نوح مجدمی وحسن مصفا که خواهان جدایی شدند سرکردگان فرقه آنها را به قصد فرستادن به ایران درنهایت بی رحمی وبه عمد قبل ازمیدان مین عراق در مرز رها کردند که متاسفانه بدلیل عدم اطلاع آنها از وجود میدان مین کشته شدند .

آری نمایش مسخره شوی تلویزیونی فرقه که در آن تعدادی از اعضای فعلی و از اسیران سابق را با توجیهات از قبل تعیین شده برای لاپوشانی معامله کثیف رجوی و صدام برسرآوردن اسرا به کمپ فرقه صورت گرفت هیچکس را فریب نمی دهد.

سرکردگان فرقه باید پاسخگو باشند که به چه حقی برخلاف قوانین بین المللی مربوط به اسرای جنگی تعدادی از اسرای جنگی را از صدام تحویل ودچار سرنوشت نامعلوم وغم انگیزی کردند ؟ چرا وقتی آنها را به کمپ اشرف بردند هرگز به آنها فرصت ندادند تا با خانواده های خود ارتباط برقرارکنند؟ باید پاسخگو باشند که چرا تعدادی از آنها را قربانی مطامع خود کردند؟ باید پاسخگو باشند که چرا وقتی بخشی از آنها که بعدا نخواستند در فرقه بمانند به زندان ابوغریب فرستاده شدند؟ باید در مقابل خانواده های رنج دیده بخصوص پدران و مادران انها که درحسرت فراق عزیزانشان چشم ازجهان فرو بستند پاسخگو باشند. بنابراین معامله کثیف رجوی و صدام بر سر بردن اسیران جنگی به فرقه لکه ننگی است که تا ابد برپیشانی فرقه رجوی حک شده است.
حمید دهدار

 
۰۲ مهر ۹۹ ، ۰۸:۲۷ ۰ نظر
صبور

مجاهدین خلق و روزنامه نگار جعلی، آزادی جعلی، کمک انسان دوستانه جعلی

هفته گذشته باردیگر نام یکی از شخصیت‌های تخیلی مجاهدین خلق بر سر زبان ها افتاد. نشریه امریکن کانزروتیو با انتشار مطلبی از یک روزنامه‌نگار جعلی با نام «امیر بصیری» پرده برداشت که مقالاتی منتسب به او در برخی نشریات غربی منتشر شده است. نخستین شخصیت تخیلی مجاهدین خلق با نام حشمت علوی سال گذشته در مطلبی در اینترسپت به قلم مرتضی حسین فاش شد. بنا براین دو گزارش، حشمت علوی و امیر بصیری اکانت‌های جعلی هستند که توسط ترول‌های مجاهدین خلق در کمپ اشرف سه در آلبانی راهبری می‌شوند.

در هر دوی این گزارش‌های تحقیقی آمده است که مقالات کذایی که زیر نام حشمت علوی و امیر بصیری در نشریاتی چون فوربز و هیل منتشر می‌شدند، بلافاصله از سوی زنجیره‌ای از حساب‌های توییتری–اکثرا با دنبال کنندگان بسیارکم— حمایت می‌شوند. تنها فعالیت این اکانت‌ها بر محور حمایت از مجاهین خلق و تغییر رژیم ایران است.

ادامه مطلب...
۲۴ شهریور ۹۹ ، ۱۹:۲۷ ۰ نظر
صبور

یازده سپتامبر و توهم رجوی

رجوی بعد از پیروزی انقلاب درایران بدلیل شرایط سیاسی ایجاد شده مغرور شده بود که می تواند به زودی زمام قدرت درایران را بدست بگیرد. اما وقتی دید با سیاسی کاری نمی تواند به هدف مورد نظر خود برسد دست به اقدامات خشونت طلبانه زد و با انجام ترورهای کور از جمله ترور مسئولین کشوری فکر کرد که می تواند ظرف 6 ماه زمام قدرت را بدست بگیرد به همین خاطر ازآن زمان به بعد تا چند سال یعنی تا قبل از سال 65 وعده شش ماهه را برای سرنگونی و بدست گرفتن قدرت تمدید می کرد.

اما وقتی دید که خودش نمی تواند هیچ غلطی بکند به اتحاد و همکاری با دشمنان مردم ایران فکر کرد و از طرف دیگر چشم امید به تشدید بحران های منطقه ای بست. اما باز وقتی دید این راه هم طولانی است زمان 6 ماهه سرنگونی را به یکساله تبدیل وبا همین ترفند طی سالیان اعضای فرقه اش را مشغول و در مناسبات فرقه نگاه داشت .

همانطور که گفتم یکی ازامیدهای رجوی برای رسیدن به قدرت تشدید بحرانهای بین المللی و منطقه ای بود. تا اینکه موضوع یازده سپتامبر و انفجار برج های دوقلو در آمریکا پیش آمد. بگذریم ازاینکه زدن برج های دوقلو نقشه ازقبل طراحی شده جنگ طلبان آمریکا بود تا بتوانند پای آمریکا را درمنطقه باز کنند.

بهرحال در زمان وقوع حمله به برج های دوقلو در امریکا من در زندان سازمان منتظر خروج از فرقه بودم وتا قبل از این هیچگونه خبری از اتفاقات بیرون نداشتم تا اینکه شب یازده سپتامبر یکی از مسئولین آمد نزد من و با حالتی عجیب که انگار قراراست همین فردا رجوی در تهران زمام قدرت را بدست گیرد، برگه خبرهای مربوط به حمله به برج دو قلو را به من داد و گفت: برج های دوقلو در آمریکا را زدند آمریکا اعلام کرده کار رژیم ایران است و بزودی تلافی خواهد کرد. به همین خاطر برادر مسعود آماده باش سرنگونی داده. تو برای چی هنوز اینجا ماندی برگرد تشکیلات! چون اگر ما رفتیم تو اینجا تنها می مانی! خبر که برایم عجیب بود اما از آنجائیکه به وعده های سر خرمن و توخالی رجوی آشنایی داشتم به طعنه به وی گفتم هر وقت شما رسیدید ایران به من هم خبر بدهید تا هرطور شده خودم را برسانم .

وی رفت و روز بعد دوباره یکی دیگر از مسئولین آمد و گفت چه تصمیمی گرفتی می خوای با ما بیای ایران یا نه؟! این همه سال در تشکیلات و با سازمان بودی حالا که وقت چیدن ثمره سالها مبارزه است نمی خوای حضور داشته باشی؟! با نگاهی معنی دار به وی گفتم طی سالیان گوش من از این حرف ها پر شده فقط می خواهم بروم دنبال زندگی خودم.

بهرحال چند روز گذشت و دیگر از آمدن مسئولین خبری نشد و من فهمیدم که ظاهرا باد رجوی برای سرنگونی خوابیده و خبری از حرکت قشون فشل او به سمت ایران نیست . مدتی بعد محمد سادات دربندی (عادل ) و حسین مشار و یک نفر دیگر از مسئولین آمدند نزد من و بدون اینکه حرفی از اتفاقات یازده سپتامبر و اقدامات فرقه بزنند با ترفند های دیگری سعی کردند مرا وادار به بازگشت به مناسبات فرقه کنند که موفق نشدند .

بهرحال در مدتی که در زندان فرقه بودم دیگراز خبرهای بعد از یازده سپتامبر مطلع نشدم تا اینکه شش ماه بعد فرقه مرا به زندان ابوغریب فرستاد. در آنجا با نفراتی که بعد از جریان یازده سپتامبر از فرقه جدا شده بودند صحبت کردم. از آنها سئوال کردم بعد از این جریان چه اتفاقاتی در مناسبات فرقه افتاد؟ که گفتند بعد از جریان حمله به برج دوقلو آماده باش سرنگونی اعلام شد و بلافاصله هم رجوی نشست عمومی گذاشت و شیرینی توزیع کردند. رجوی خوشحال بود و می گفت تازه این ضربه از طرف مرتجعین بوده، وای به روزی که آمریکا از ما مسلمانان انقلابی ضربه بخورد !

تحلیل رجوی در نشست این بود که آمریکا رژیم ایران را مقصر عنوان می کند و یقینا حمله نظامی به ایران خواهد کرد و ادامه داد بنابراین ما باید از ان فرصت برای برداشتن خیز سرنگونی استفاده کنیم ! بچه ها می گفتند علیرغم تحلیل های آب دوغ خیاری رجوی همه نیروها نگران وحتی خود مسئولین بیشتر مشوش شده بودند. چون ظاهرا متوجه شده بودند که این بار تحلیل های رجوی چیزی جز کشک نیست بعدا هم وقتی که متوجه شدند انگشت اتهام آمریکا بسوی عراق است و نه ایران نگرانی های آنها بیشتر شد. درنهایت هم دیدیم که آنطور که رجوی می خواست پیش نرفت .

آری الان 18 سال از حادثه یازده سپتامبر می گذرد و صدها بحران منطقه ای دیگر بعد از آن بوجود آمد. اما فرقه رجوی همچنان در این توهم بسر می برد که شاید تغاری بشکند و بحرانی بزرگتر در منطقه بوجود بیآید تا انها مثلا بتوانند سرنگونی را محقق کنند. متاسفانه انها نمی خواهند این واقعیت را قبول کنند که دوران فرقه آنها به پایان رسیده و علاوه براین هیچ جایگاهی در بین مردم ایران ندارند. سران فرقه خود که اصلا مهم نیستند و بقول معروف اکثر آنها پا بگور شدند. اما حیف از عمر و جوانی اعضایی است که بازیچه سران این فرقه شده و بیهود به هدر رفت.
حمید

۲۳ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۲۹ ۰ نظر
صبور