در تببین بیشتر این موضوع می توان دو الگوی ژاپن در شرق آسیا و آلمان در اروپا را مورد بررسی قرار داد. اگر امروز می بینیم که کشور ژاپن در جهان اقتصاد حرفی برای گفتن دارد یا کالای ساخت آلمان، اعتبار ویژه ای برای خود دست و پا کرده، به این خاطر است که در آن کشورها، «تولید ملی در سایه حمایت از کار و سرمایه ملی» شکل گرفته است.
ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم، به کشوری ورشکسته و آلمان به مملکتی کمر شکسته تبدیل شد و مردم در حالی نظاره گر پایان خفت بار جنگ جهانی بودند که از شهرها و اقتصادشان چیزی جز تل خاکستر باقی نمانده بود.
با این حال، اراده شرقی در ژاپن و عزم غربی در آلمان، بدین امر تعلق گرفت که «باید از نو ساخت و بر پای خود ایستاد.» آنها نه نفت داشتند که بفروشند و با پولش خرابه ها را آباد کنند و نه گاز که صادر کنند و کالای خارجی وارد نمایند و خوش باشند. ژاپنی ها و آلمانی ها دریافته بودند که خودشان هستند و خودشان. از این رو، کارگاه ها و کارخانه ها و راه ها را «خودشان» ساختند و قوت غالب شان را برنج و سیب زمینی داخلی قرار دادند و به جای وارد کردن کالاهای با کیفیت و گاه ارزان خارجی، به همان مصنوعات داخلی کم کیفیت و گران بسنده کردند.
ژاپنی ها و آلمانی ها، پول مفت نفت و گاز نداشتند بلکه هر آنچه داشتند، ذره به ذره اش را با «کد یمین و عرق جبین» به دست آورده بودند و هم از این روست که قدر سرمایه هایشان را می دانستند و آن را برای وارد کردن آدامس و مجسمه و کریستال و لباس فاخر و صندلی مجلل و لوازم آرایشی و ... هدر نمی دادند.

در واقع، حمایت از کار و سرمایه ملی در این دو کشور در سال های سازندگی، نه امری صرفاً دولتی که رویکردی کاملاً ملی و نهادینه شده در فرهنگ دو ملت بود.
در این میان، صنعتگران نیز به عنوان بخشی از همان دو ملت کوشا، شرایط خاص آن سال ها را که در غیاب رقبای خارجی برایشان محقق شده بود، به فرصتی برای کیسه دوختن برای خود تبدیل نکردند و با این استدلال که «در این بازار انحصاری، مشتری گزینه ای جز ما ندارد»، به بنجل سازی روی نیاوردند و کوشیدند در گذر زمان، کیفیت تولیدات خود را بالا و قیمت ها را رقابتی کنند؛ آنها به ملت خود احترام می گذاشتند و قدردان واقعی مشتریان داخلی شان به خاطر خرید کالای داخلی بودند.
این شد که چند سالی بعد از آن جنگ خانمان سوز، دو کشور، یکی از خاور و دیگری از باختر سر برافراشتند و قدرت های بزرگ اقتصادی جهان را به هماوردی طلبیدند. جالب است بدانید آلمان ورشکسته دیروز، امروز تنها کشور مهم اروپایی است که از تبعات بحران اقتصادی اروپا جان سالم به در برده است و به نسبت دیگر اروپاییان، آسیب کمتری را متحمل شده است.
ما نیز در ایران 1397 و در شرایطی که اوضاعی به مراتب بهتر از دو کشور جنگ زده ژاپن و آلمان در سال های بعد از جنگ جهانی دوم داریم، برای تبدیل شدن به قدرت اقتصادی، چاره ای جز «تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی » نداریم.
#حمایت_از_کالای_ایرانی