سازمان مجاهدین خلق ایران _ خائنان پلید
در این سالیان چقدر فریب قول آزادی مریم رجوی را خوردیم. از آزادی مردم شروع شد و به برابری زن و مرد رسید. این وعده های توخالی بعد از شکست در عملیاتی به اسم فروغ جاویدان بیشتر شد. با واژه آزادی چقدر افراد را مغزشویی کردند.
طوری از آزادی حرف میزدند که انگار همین فردا در کل جهان محقق خواهد شد. ما هم فکر میکردیم درست می گویند. در حالی که همه دروغ بود و حتی خودشان هم به آزادی باور نداشتند.
چگونه دروغ بود؟
وقتی نیرویی در درون خودش به اساسی ترین اصول آزادی پایبند نیست و عمل نمی کند، چگونه میخواهد آزادی را برای مردم محقق نماید؟
می گفتند حق نداریم حتی به خانواده فکر کنیم چه برسد به اینکه ارتباط داشته باشیم. می گفتند خانواده اصلی ترین دشمن فرد و تشکیلات است. راست میگفتند چون در این سالیان تمام زندگی ما را گرفته بودند و خانواده می توانست این زندگی را به ما برگرداند و ما را از اسارت فرقه نجات دهد و این چیزی بود که رجوی نمی خواست.
رجوی خانواده را دشمن خودش میدید. جدا کردن زن و مرد را با همین ترفند و به اسم انقلاب ایدئولوژیک انجام داد تا عواطف را در آنها بکشد و بهتر بتواند آنان را استثمار نماید.
از جنایات این فرقه هرچه بگویم باز هم کم است. وقتی جان و مال و ناموس این انسانها تماما متعلق به رجوی اعلام می شود و کلا ارزشی ندارد، چگونه باید باور کرد که او کشته و مرده آزادی است.
باید به مریم رجوی گفت که بهتر است لقمه به اندازه دهانت برداری تا در گلویت گیر نکند. اینقدر دم از آزادی نزن و قدری به درون فرقه خودت نگاه کن که روی هر دیکتاتوری را سفید کرده ای.
رسول جعفری از رها شدگان فرقه رجوی در آلبانی