سازمان مجاهدین خلق ایران  (خائنان پلید)

گروهک تروریستی منافقین از سال 1361تا1367، هزاران بی‌گناه را در خیابان‌های تهران و دیگر شهرها ترور کردند. منافقین کسانی بودند که در سال 1358 و 1359 جنگ‌های تجزیه‌طلبانه‌ای را در کردستان، آذربایجان، ترکمن‌صحرا و دیگر شهرها به راه انداختند. اینان همان کسانی بودند که در ماه رمضان یکی از سال‌های دهه 1360 با حمله به خانه فردی بسیجی که تنها جرمش حزب‌اللهی بودن و حضور در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل بود، سر سفره افطار، سر فرزندانش را با تیغ موکت‌بری بریدند. باری دیگر در عروسی فرزند یکی از عناصر گروهک تروریستی منافقین، تعدادی از جهادگران انقلاب که عموماً از دانشجویان مسلمان و انقلابی بودند را در مقابل عروس و داماد، به جای گوسفند سر بریدند. منافقین ضمن جاسوسی برای صدام در جنگ تحمیلی و نیز برخی دیگر از جنایت‌های آن‌ها از جمله به گلوله بستن مجروحان در بیمارستان‌ها ، از سال 1360 تا آخر جنگ در خیابان‌ها می‌گشتند و هر دختر و پسر حزب‌اللهی را بدون اینکه حتی بدانند این شخص کیست به مسلسل می‌بستند؛ حتی در مغازه‌هایی که عکس آیت الله خمینی بر روی دیوار آن نصب بود، نارنجک می‌انداختند. شکنجه‌هایی که منافقین بر روی نیروهای انقلابی و حزب‌اللهی انجام می‌دادند، روی ساواک را نیز سفید کرد.
در ادامه به یکی دیگر از جنایات منافقین می‌پردازیم.
شهید اسماعیل محمدی در تاریخ 1فروردین1350 در شهر اراک چشم به جهان گشود. او مدیر دفتر دادگاه انقلاب اسلامی آمل بود و در شرف ارتقا به سمت دادیاری، در آمل چندین بار توسط منافقین تهدید به ترور شد و با توجه به مسئولیتش در دستگاه قضایی توسط تیم‌های ترور منافقین شناسایی شد.
در اردیبهشت سال 1364 آخرین باری که شهید به جبهه اعزام شد، مقرشان مورد حمله عوامل گروهک تروریستی منافقین قرار گرفت و اسماعیل محمدی به مدت سه روز به اسارت این گروهک تروریستی در آمد.
شهید در وصیت نامه‌اش ذکر کرده بود که دوست دارد با روی خونین و بدن پاره پاره به دیدار رسول خدا(ص) و امام حسین(ع) برود. اینطور هم شد. عوامل گروهک تروریستی منافقین هر روز دست‌های شهید را با قیر داغ می‌سوزاندند و بدنش را داخل قیر قرار می‌دادند، آن‌ها انگشتان اسماعیل محمدی را یک‌به‌یک می‌سوزاندند و به صورت کادوپیچ شده برای خانواده‌اش ارسال می‌کردند.
او سرانجام در تاریخ 7شهریور1370 توسط گروهک تروریستی منافقین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
منبع: انجمن حقیقت