روز جهانی کارگر را گرامی میداریم.
فرقه کارگر فریب رجوی، در آستانه سالگرد روز جهانی کارگر با مهندسی فریب و سوءِ استفاده حداکثر از قشر زحمتکش و شریف کارگر به آنها فراخوان می دهد که «بپا خیزید» و «خیزش عظیمی» به راه بیندازید، پایه های حکومت را بلرزانید!
رجوی خیانتکار، مثال آن فرومایه و خام خیالی است که دیگران را نردبام بالا رفتن و قدرت طلبی خود می داند، یعنی کارگران کار و تولید را کنار بگذارند، کورکورانه به آلت و ابزاری برای اهداف شوم رجوی، تروریست خائن و وطن فروش فراری تبدیل شوند، زهی خیال باطل و شیطانی.
مناسبت چینی از ویژگی های بارز و لو رفته رجوی است، روزی جوانان را به آتش افروزی چهارشنبه سوری فرا می خواند، دانش آموز و دانشجو را با تبلیغات سمت و سوی انحرافی می دهد، روز زن مریم قجر حامی نمایشی زنان می شود، روز معلم ... خلاصه هیچ مراسم و مناسبتی از چنگ او در امان نیست. این دست و پا زدن های بی حاصل جز آبروریزی و رسوایی، تنفر و انزجار مردمی علیه گروه خیانتکار رجوی، دستاوردی ندارند.


کارگر و دانش آموز و دانشجو و... همه به مزدوران بیگانه پرست می خندند، تف و لعن و نفرین نثارشان می کنند. مردم ایران از کارگر و کارمند تا... به ماهیت پلید رجوی پی برده اند.
تحلیل رجوی در مورد کارگران این بود که «کارگران فقط به دنبال خواب و خوراک اند»، یعنی به ما نمی پیوندند و تفنگ در دست نمی گیرند، تولیدشان ترور مردم و کارشان خونریزی نیست. درست همان تحلیلی که در رابطه با خانواده دارند، خانواده قلوس (انگشت ششم) و مزاحم تشکیلات است، خانواده کانون فساد است، چون خانواده ها هم مانند کارگران در مسیر حرکت و انحراف رجوی نیستند.
کارگرانی که کار و عملشان در مسیر خیانت و ترور نباشد، از نگاه رجوی رفاه طلب و شکم پرستند، ولی خودش حتی اگر در آغوش صدام، ملک سلمان، نتانیاهو، اوباما و هر بیگانه ای باشد، مجاهد انقلابی، مبارز و حامی حقوق بشر است.
فرقه ضد بشری رجوی هرساله در آستانه روز کارگر اطلاعیه ای از پیش تهیه شده، تکراری و جعلی به نیابت تشکل های کارگری، دانشجویان و جوانان هوادار منتشر می کند که هیچکدام حقیقت ندارند، از خیزش های خیالی خبر می دهد که صحت ندارند.
رجوی تلاش می کند تا از گوشه و کنار رسانه های داخل کشور، خبرهایی برای خوراک ماشین تبلیغاتی خود دست چین کند و به سمپاشی علیه هر مناسبتی بپردازد، ولی خیلی زود دستش رو می شود و همیشه به رسوایی اش می انجامند.
فرقه ای که جز خیانت، مردم ستیزی، جنایت و بیگانه پرستی کار و مهارتی ندارد، هرگز صلاحیت دخالت و شرکت در بزرگداشت روز جهانی کارگر و یا هر مناسبتی دیگر را ندارد. تروریست و کارگر چه نقطه مشترکی با هم دارند که رجوی سنگ آن را به سینه می زند؟ کسی که دستش به خون صدها کارگر زحمتکش در سراسر ایران آغشته است، چطور به خود اجازه سوءِ استفاده از روز کارگر را می دهد؟
در فرقه رجوی عوامفریبی حد و مرزی نمی شناسد، دشمنان کارگر و کشاورز سر در برف فرو برده اند و هر غلطی که به ذهنشان می رسد مرتکب می شوند.
فراموش نمی کنیم که مریم رجوی و مشاور ارشدش مهوش سپهری (نسرین)، فرمان قتل سه کارگر را صادر کردند، کارگرانی که جرمشان این بود که اجازه نمی دادند تیم چریکی مجاهدین برای ورود به شهر و خمپاره گذاری از زمینهای این کارخانه عبور کنند. مجاهدین می توانستند دور بزنند اما مهوش سپهری در بیسیم "مارتا" فریاد سر داد «هرکس جلوی تیم مجاهد را بگیرد دشمن است حالا می خواهد کارگر باشد یا بچه مدرسه ای، آنها را بکشید و راهتان را ادامه دهید».
رجوی در حالی از حقوق کارگران دم می زنند که فرقه تروریستی اش تعداد زیادی از کارگران ایران را بخاطر گذراندن دوره سربازی در مناطق مرزی کشته و خانواده هایشان را داغدار و بی نان آواره کرده است و یا در عملیات تروریستی داخل کشور تحت عنوان زدن سر انگشتان کلی از کارگران ساده و دستفروش را ترور کرده است.
همچنین صدها تن از جوانان ایرانی که برای کاریابی می خواستند از کشور خارج شوند را به بهانه کاریابی و استخدام در شرکت های کار با حیله و نیرنگ به ارتش به اصطلاح آزادیبخش کشانده است و از آنان بیگاری کشیده است.
رجوی فریب می کارد و ننگ و نفرت درو می کند، بی دلیل نیست که هر روز فاصله اش از مرزهای میهن و مردم ایران دورتر می شود.