از صبح تا شب، خاک آوردیم و سنگ بردیم و درخت کاشتیم و خیابانها را جارو کردیم، درختها را حرس کردیم، چمنها را زدیم، دکلهای دیدبانی ساختیم تا کسی فکر فرار نکند، فراریان را گرفتیم و تا توانتسیم درسی دادیم که دیگر فرار نکند...

گرداب و مرداب رجوی

از خاطرات ۴۷ساله شکنجه گر قرن در فرقه شیطانی رجوی، عباس داوری
دیدن پنجاهمین سال تأسیس سازمان ذلت بار مجاهدین، دل هر انسان آزاده و ملت دوست را آنچنان به درد می‌ آورد که ‌گویی جامعه‌ی جهنمی را به چشم می‌ بیند. وقتی از پنجاهمین سال شکنجه ی من که در حق اسیران روا داشتم و به گذشته ام می‌ نگرم، ملاحظه می‌ کنم که من و سازمان در این برهه از تاریخ پر پیچ و خم چه خیانت ها و جنایت ها و مصیبت هایی در حق جداشده ها و خانواده های اسیران روا داشته که آنها بعد از آزادی از اسارت از لجنزار بودن و سرشار از بی شرفی و ذلتی این سازمان پرده برداشتند.
آری:
نیم قرن :خیانت و جنایت
نیم قرن :کشتار خلق خدا
نیم قرن :شلاق زدن و سوزاندن جوانان ایران زمین به بهانه حمایت از مریم رهائی
نیم قرن: شستن قلبها و مغزهای جوانان ایران زمین در پشت خاکریزها به دستور شخص بنده و مسعود رجوی .
نیم قرن: پایداری پرشکوه و استقامت کم نظیر جداشدگان در برابر شکنجه های من و مهوش سپری و مژگان پارسائی
نیم قرن :دامن بی عزتی، بی شرافتی و سرافکندی مریم قجر را در دست فشردن
نیم قرن :سرسائیدن در آستان مسعود اسرائیلی مفسدالعرض
نیم قرن :در مقابل قدرت ایران سر فرود آوردن و ذلیل و سرافکنده شدن
نیم قرن : سوء استفاده از پرچم اسلام و دین پاک محمدی و نابود کردن ارزشهای انسانی
نیم قرن :خیانت به ملت قهرمان ایران
نیم قرن :خیانت به ملت ایران و جوانان در راه خدا و خلق خدا. همان خدایی که او ما را با کمر به زمین زد.
نیم قرن : تا توانستیم در اشرف کشتیم و شکنجه کردیم به بهانه سرنگونی ایران
نیم قرن :تلاش کردیم تا برای مسعود و مریم حوض رهائی بسازیم و مسعود را سرنگون در آن حوض….. کنیم .
نیم قرن : از صبح تا شب، خاک آوردیم و سنگ بردیم و درخت کاشتیم و خیابانها را جارو کردیم، درختها را حرس کردیم، چمنها را زدیم، دکلهای دیدبانی ساختیم تا کسی فکر فرار نکند، فراریان را گرفتیم و تا توانتسیم درسی دادیم که دیگر فرار نکند، قبرستان ساختیم، با بهترین سنگهای دزدی از عراق در قبرستان نمادی از کشته شدگان ساختیم، گاو صندوق در زیر زمین برای مسعود ساختیم، درخت زیتون و خرما کاشتیم.
نیم قرن : اسلحه ها را دادیم و جارو و خاک انداز گرفتیم .
نیم قرن : تمامی اسیرانی از جبهه های جنگ را ربوده ویا از زندانهای صدام خریده و زندانی کردیم و مخالفان را با شکنجه کشتیم .
نیم قرن : خانواده های اسیران را بی خبر گذاشتیم و به آنها گفتیم که نفرات شما را اطلاعات در ایران کشته است.
نیم قرن : تمامی ارتباط تلفن و رفت و آمد و ازداواج، محبت، عشق، عاطفه، کار، مسکن، حقوق را برای ساکنین قلعه پیشرفته الموتی، ممنوع کردیم .
نیم قرن : تمامی بچه ها را در اشرف از مادرهای آنها گرفتیم و بی نام نشان فرستادیم به کشورهای بیگانه .
نیم قرن : زنان را از مردان جدا کردیم .
نیم قرن : تمامی دختران و زنان را عقیم کردیم
نیم قرن : تمامی اسیران در جنگهای مختلف را به کشتن دادیم .
نیم قرن : دوباره از کشورهای مختلف به بهانه زندگی بهتر، جوانها را فریب دادیم و به زندان اشرف آوردیم .
نیم قرن : شستشوی مغزی کردیم
نیم قرن : عملیاتهای مختلف انجام دادیم از جمله عملیات جاری و هفتگی و دیگ و سگ .
نیم قرن: به اسیران آموزش انواع غسلها را دادیم، غسل هفتگی و غسل بند جیم و غیره.
نیم قرن : فکت نویسی را در اشرف به اسیران نگونبخت آموزش دادیم که بتوانیم تمامی حرکات را زیر نظر داشته باشیم .
نیم قرن : به نفرات آموزش دادیم که چگونه با عشق و عاطفه مادران و پدران مقابله کنند .
نیم قرن : دستگاه برش آهن از نیروهای آمریکائی گرفتیم که میل گردها را برش بدهند و به مادران و دختران بزنند .
نیم قرن : انواع فحشها و تهمتها را در نشستهای چهل و هشت ساعته آموزش دادیم .
نیم قرن : به مریم رهائی آموزش رقص و دلبرائی دادیم تا در مقابل سناتورها و پارلمانترها عقده اش را خالی کند.
نیم قرن : به دنبال دکترهای جراح متخصص بودیم که بتواند چهره شیطانی مریم مظلومانه را جذاب کند تا شاید برای اجانب بهتر دلبری کند .
نیم قرن :بهترین خورد و خوراک و خواب و گردش را فقط وفقط برای مریم تهیه کردیم .
نیم قرن : فقط برای خوش گذارنی مسعود و مریم تلاش کردیم .

همه این تلاشهای نیم قرنی ما فقط برای رفاه حال مسعود و مریم بوده و بس.
این است پرونده خیانت مریم قجر و مسعود رجوی در پنجاهمین سال خیانت خود به ملت ایران.
رمز این نابودی و این سرافکندگی و شرمساری بعد از پنجاه سال حرکت و فعالیت نابود کننده خانواده ها و فراریان از دست من بوده است .
آری! سازمان منافقین رجوی در پنجاهمین سالگردش، با شورای مرکزی سرافکنده خود غلط می‌ کند که دیگر از حقوق محرومان و زحمتکشان دفاع کند.
با تمام نفرات از جمله، عزتی، داوری، مهوش، مژگان، سعید و فرید و عادل و دیگر جلادان و شکنجه گران همچنان در لجنزار عراق به پیش می تازیم تا بیشتر و بیشتر در این لجنزار غرق شویم…