ارزش ملی، جداشدگان، سازمان مجاهدین، گروهی ضد ملی

 اطلاق "ارزش ملی" به افرادی که علیه سازمان مجاهدین طغیان کردند و به مقابله تئوریک با نظریات و استراتژی آنان پرداخته و از همه مهمتر به افشای ماهیت ضد دمکراتیک و ضد ملی این جریان وابسته کمر همت بستند، می توان گفت با محتواترین و در عین حال خلاصه ترین بیانی است که تاکنون در مورد جداشدگان طغیانگر این سازمان بکار برده شده است و بیان "ارزش ملی" پاسخگوی گوشه ای از رنج و شکنجی است که تاکنون بر آنان رفته و از این پس نیز بدلیل اینکه همچون هزاران جدا شده خاموش سر در لاک زندگی نکرده اند، هدف تیرهای زهرآگین این گروه قرار خواهند داشت و از این نظر قابل ارزش گذاری است.

همگان بویژه مردم ایران و سازمان ها و روشنفکران ایرانی بر این حقیقت اتفاق نظر دارند که سازمان موسوم به مجاهدین بطور هماهنگ دارای این ویژگی های منحصر به فرد است.

*. زندگی این جریان در دامن کشورهایی چون عراق بیان روشنی از وابستگی به دول عرب و سازمان های اطلاعاتی غرب و امروز اسراییل است.

*. این جریان ضد ملی است.

*. این جریان تنها برای کسب قدرت سیاسی تلاش می کند و فاقد پایگاه مردمی است.

*. این جریان با مناسبات ضد دمکراتیک و ناقض حقوق بشر نیروی جایگزین مردم ما برای ایران آینده نیست.


چهار ویژگی این گروه تنها مروری بر مهمترین خصایص این سازمان و نه همه آن بود و براستی که "ارزش های ملی" گام های بسیار موثری برای بیرونی شدن این ویژگی ها برداشته و نقش تعیین کننده ای در آگاهی مردم ایران از مناسبات درونی این سازمان داشته اند. ویژگی هایی که سالیان مخفی نگاه داشته شده بود و از همین رو من فکر می کنم نسل های آینده ایران زمین ارزش واقعی این "ارزش های ملی" را بهتر و بیشتر خواهند فهمید.

واقعیت دردآور اینکه جوانی و شادابی آنان طعمه جریان وابسته ای شده که همزمان دم از اسلام - آزادیخواهی- ضد آمریکایی بودن میزد را آنطور که باید کسی متوجه نشده است و از همین روست آنان سعی می کنند در میان سالی زندگی، گوشه ای از تجربیات گرانقدر خود را در اختیار مردم ایران بگذارند تا شاید مرحمی باشد بر زخم هایی که تا پایان عمر همراه آنان خواهد بود و همیشه این سوال باقی است که چرا و چگونه حاضر شدند با نسل ما که نیروی تغییر در جامعه ایران بود این چنین کنند و آن را به کام قهقرا و نیستی روانه سازند و در صحراهای عراق آن را بر باد دهند؟

خوب است یادآوری کنیم که جریان طغیانگر "رهاشدگان" از این سازمان در شرایطی به دست به قلم می برند و قدم در راه افشای این جریان می گذارند که این سازمان با سنگین ترین تهاجمات و زهرآگین ترین تیرها تقریبا همه اپوزیسیون را به سکوت در مورد جنایات و خیانت های خود کشانده است و کسی سرش درد نمی کند که با آنان درگیر و دست به یقه شود چرا که شاید حالی برایشان نمانده و ترجیح می دهند ضد ملی بودن و وابسته بودن و ضد دمکراتیک بودن را به - خوب و بد!!- تقسیم کنند و فعلا کاری به این کارها نداشته باشند چون شاید فکر می کنند وقتشان با ارزش تر از این است که به مجاهدین و اهداف آنان بپردازنند و خلاصه اینکه چشمشان را آگاهانه بر عملکردهای مجاهدین و سمت و سوی جنگ طلبانه آنان ببندند.