هستند زنان دیگری که در یک گروه سیاسی عضویت داشته، بر علیه زنان و مردان کشور خود برخاسته و جنایت های فجیعی را مرتکب شده اند. مریم رجوی که هم اکنون در اورسوراواز فرانسه اقامت دارد از ویژگی ممتازی در این زمینه برخوردار است. او همراه با مسعود رجوی سازمانی را هدایت و رهبری می کند که بیش از هزار زن عضو آن هستند. زنانی که در سالها در پادگان اشرف و امروز در لیبرتی یا در اورسوراواز بایگانی شده اند و از هر نوع آزادی اجتماعی به دور هستند. به جرات می توان گفت ۹۵ درصد از زنانی که هم اکنون در مقرهای مجاهدین هستند به مدت ۲٫۵ ساعت طی ۲۵ سال گذشته در شهرها، پارک ها، اماکن عمومی و تفریحی عراق به تنهایی قدم نزده اند، ۷۰ درصد از آنان مجرد بوده و تاکنون ازدواج نکرده اند. در مجموع ۱۰ درصد از زنان سازمان که متاهل بوده اند دارای فرزند می باشند. از سال ۱۳۶۴ به بعد بچه دار شدن در تشکیلات مجاهدین ممنوع بود. اما حاملگی های ناخواسته نیز وجود داشت و در ۳۰ سال گذشته از این مجموع کمتر از یک درصد در عراق یا اروپا بچه دار شده اند و مابقی مربوط به قبل از سال ۱۳۶۴ شمسی می باشد.
این زنان در تشکیلات سازمان مجاهدین حق انتخاب همسر نداشتند تا سال ۱۳۶۸ شمسی تشکیلات مجاهدین مشخص می کرد که کدام زن با کدام مرد ازدواج کند. از سال ۱۳۶۸ شمسی تاکنون حق ازدواج از زنان و مردان مجاهدین در عراق و سایر نقاط دنیا سلب شده و آنها حق زندگی خانوادگی و زناشویی ندارند. همانهایی هم که متاهل بودند بواسطه “انقلاب ایدئولوژیک” طلاق گرفته و تحت اجبارات “انقلابی” فرزندانشان را به تشکیلات مجاهدین تحویل دادند تا دور از دسترس پدر و مادر از آنها نگهداری شود.
تعداد ۲۰۰ دختر جوانی که گاها از آن بعنوان صف مقدم تبلیغات در عکس های پادگان اشرف و لیبرتی استفاده می کنند، بین سال های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ میلادی از اروپا به پادگان اشرف اعزام شدند. ۹۹ درصد آنان همان فرزندان شیرخوار و کودکی بودند که از سال ۱۳۶۸ شمسی بزور از پدران و مادران خود جدا شده و به اروپا ارسال گردیدند.
زنان سازمان مجاهدین همانند دختر و زنی در جامعه جهانی که می بایست از نعمت داشتن زندگی شخصی، عشق و عاطفه برخوردار باشند، نیستند! آنها فقط مریم و مسعود را می شناسند. تشکیلات مجاهدین از آنان دختران و زنانی جنگی و بی عاطفه تولید کرده است. آنها عشق موجود بین دختر و پسر در جامعه جهانی را برسمیت نمی شناسند. آنها با ازدواج و قوانین زناشویی که در تمامی جوامع بشری مرسوم است بیگانه اند.
زنان سازمان مجاهدین حق هیچ نوع انتخابی برای زندگی شخصی خود ندارند. هیچ وسیله شخصی در بین آنان وجود ندارد. وسایل آرایش و استفاده از پوشش آزاد برای آنان ممنوع است. آنها حق تحصیل و استفاده از دانش نوین جامعه بشری را ندارند. توتالیتریزم تشکیلاتی مجاهدین باعث شده است که ارتباطات خانوادگی از هم گسیخته شود. آنان حق هیچگونه تماس تلفنی و نامه نگاری با خانواده پدری یا مادری خود در ایران یا سایر نقاط دنیا را ندارند. این شرایط مختص تحولات پس از سقوط صدام حسین در عراق نیست. این مناسبات از سال ۱۳۶۴ به اینطرف برقرار بوده و از زنان بعنوان ابزاری برای جنگ و خونریزی استفاده شده است.
حال با چنین شرایط ضد انسانی که در بین زنان سازمان مجاهدین حاکم است، آنها در خارج از عراق و بطور خاص در اروپا از مساوات و آزادی زنان حرف می زنند. گروه ها و تشکل های بسیار زیادی بنام زنان ایجاد کرده و در گروه های حقوق بشری فعالیت می کنند. بنام زنان و دفاع از آزادی زنان ایران، کنفرانس و سمپوزیوم برگزار می کنند، اما دریغ از آنکه خود ذره ای به آن اعتقاد و التزام عملی داشته باشند!