شما همه درآلبانی خواهید مرد

اعضای فرقه مجاهدین اکنون در آلبانی به تعداد دوهزار نفر معمولآ میانگین سنی بالای 50 سال هستند. آن ها اغلب به دلیل چند دهه ماندن در عراق وخاک خوردن های مستمر ومحرومیت شدید از شرایط زندگی عادی انسانی، دچار امراض مختلفی ازجمله سرطان وسل هستند. بیشتراین اعضای نگون بخت به دلیل فشار روحی وروانی در اثر تحمل تناقضات وگذراندن زندگی اجباری به این امراض لاعلاج مبتلا گشته اند.

این چندهزار نفرفعلی و همه کسانی که در گذشته عضو این فرقه بوده اند چه در رده های بالا وچه درسطوح پایین تر تشکیلاتی، هیچ وقت به خواسته ومیل خود به عراق، آلبانی، اردن، عربستان، ترکیه، پاکستان وغیره نرفته اند بلکه رجوی برحسب معاملات و مزدوری هایی که در قبال پول برای سرویس های اطلاعاتی کشورها نیاز بوده هرعضوی را درهرجایی به کار برده واستفاده کرده است.

به همین دلیل، افراد فرقه آن چنان برای کارهای بی ربط با مبارزه استفاده شده اند که اساسأ در ذهن هیچکدام خبری از تصور سرنگونی و حضور در حاکمیت ایران نیست. آن ها همه فقط وفقط مردن وسرنوشتی خفت بار درچشم اندازخود می بینند ولذا چنان بی انگیزه اند که به موجوداتی بی تفاوت ومرده تبدیل شده اند.

درنشستی که اخیرأ چندین تن از اعضای تازه جداشده که در دفتر انجمن نجات کرمانشاه داشتند،  به نکات ونتایج جالبی درخصوص واقعیت درونی تشکیلات فرقه رجوی رسیدند.

یکی از جداشدگان گفت سازمان به سه قشر ولایه تقسیم می شود :

1-افراد لایه وحلقه اول نزدیک به رجوی وسیستم رهبری که همان کسانی هستند که از اول فرار رجوی به فرانسه و عراق با وی بوده اند و در واقع اجرا کننده نقشه ها  و فرامین رجوی در چند دهه حیات سازمان بوده اند. این لایه که کارهایی اعم از کشتاروترور وسربه نیست کردن های داخل فرقه ای را پیش برده اند، حدودأ 200 نفرهستند وسن آنها همگی بالای 70 سال است و اغلب مبتلا به مریضی های متعدد و از جمله مریضی قدیمی سادیسم هستند .

ادامه مطلب...
۰۴ اسفند ۹۷ ، ۱۸:۲۶ ۰ نظر
صبور

22 بهمن نشد، با ” ورشو ” سرنگون می کنیم

سازمان مجاهدین خلق ایران  (خائنان پلید)

بدنبال عبور از سرفصل اعلام شده توسط مجاهدین ، یعنی 22 بهمن 97 و سرنگون نشدن ” رژیم ” ! سران سرکوب و مغز شوئی در سازمان دنبال شاخه دیگری هستند تا روی آن پریده و اذهان را به آن سمت ، سوق دهند. اگر به سایت های سازمان نگاه کنید ، همه به موضوع نشست در ورشوی لهستان پرداختند ! در همین باره ، در یکی از سایت های دست نشانده مجاهدین آمده است :
” اعلام برگزاری یک کنفرانس بین‌المللی در کشور لهستان از سوی دولت آمریکا که قرار است بخش عمده آن به بررسی نقش بی‌ثبات‌کننده رژیم ایران در خاورمیانه پرداخته شود باعث واکنش‌های ترس‌آلود بسیاری ، در مطبوعات و محافل سیاسی رژیم شده است “
چشم دوختن مجاهدین ورشکسته و مدفون شده در آلبانی ، به سران سلطه جهانی ، این واقعیت بزرگ را نشان می دهد که از اول هم این مدعیان مردم دوستی ، دم شان به کسانی وصل است که سودای رهبری بر کل جهان را در سر می پرورانند ! در همین راستا هم تمایل دارند ، هر کشوری که می خواهد روی پای خود ایستاده و در مقابل زیاده خواهی های آنان بایستد ، را باید سرنگون کنند ! اما قضیه ایران اندکی متفاوت است ! اگر به خیابان های ایران در 22 بهمن امسال سری می زدید ، این حقیقت مثل روز روشن بود که مردم ضمن محفوظ دانستن حق اعتراض خود علیه گرانی و تورم های لجام گسیخته امسال ، که باز قسمتی ازآنها ناشی از تحریم های آمریکا است ، انگشت اتهام خود را به سوی ترامپ و سیاست های جهان خوارانه او نشانه رفتند ! رژیم آمریکا تجسم شرارت ، خشونت ، بحران سازی و جنگ آفرینی است . درست است که ما نباید بعد از گذشت چهل سال از انقلاب شاهد صف های طولانی مردم در تامین حداقل های معیشتی باشیم و نباید فراموش کنیم که پیروزی انقلاب در ایران، نتیجه حضور گسترده مردم بوده و ادامه مسیر هم در گرو حضور مردم است ، حضور پرشور مردم در 22 بهمن امسال ، البته که بار سنگینی روی دوش مسئولین قرار می دهد ، اما این پیام را نیز به خارجه نشینان دارد که مردم در برابر دشمنان و فرصت طلبان خارجه نشین ، تا چه حد یکپارچه و متحد عمل می کنند .
دشمنان ! از همان فردای پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در ایران ، دسیسه ها و توطئه های فراوانی را تدارک دیدند ، اما هر بار با شکست مواجه شدند ، این بار هم در ورشو ، به دنبال اجماعی دیگر هستند ، اما راه کارهای آنان مثل همیشه ، چون بر پایه منطق و قواعد بازی در منطقه نبوده ، از قبل مهر شکست و باطل شد ، خورده است .

ادامه مطلب...
۲۹ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۲۹ ۰ نظر
صبور

مشت محکمی بر دهان یاوه گویان فرقه رجوی

از دی ماه سال قبل که تعدادی از مردم کشورمان بخاطر وضعیت معیشتی دست به اعتراض مسالمت آمیز زدند ، بسیاری از مخالفان حکومت کشورمان بر آن شدند که از این موقعیت بدست آمده نهایت استفاده را ببرند و بتوانند با موج سواری این حرکت آرام مردمی را بدست گرفته و آن را برای سرنگونی رژیم مدیریت نمایند که در نهایت هم دیدیم که باز همین مردم بودند که پیروز میدان شده و با حمایت از حکومت کشورمان دست رد به سینه این مفسدان زدند که البته مخالفین نظام بعد از این شکست برای آنکه بتوانند راهی برای بن بست خود پیدا نمایند فعالیتهای خود را شروع نمودند که سازمان ضد مردمی مجاهدین خلق نیز چون آب را گل آلود دید و نیز از قبل به عناصر خود بهمن 97 را قول داده بود ، شروع به فعالیتهای گسترده در فضای مجازی نمود تا بتواند از این طریق هم عناصر خود را مسکوت نگه دارد و هم اینکه بتواند دلارهای کثیف امپریالیسم را جذب کند .
سران فرقه رجوی که نهایت تلاش خود را در چند ماه منتهی به بهمن بکار بسته بودند تا اوضاع داخلی مملکت را مخدوش نشان داده و با فعالیت بیشتر کانون های وحوش خود بر آن بودند که فضای سیاسی و اجتماعی کشورمان را ملتهب نشان دهند تا بتوانند از این طریق مانع حضور ملت در راهپیمایی 22 بهمن گردند. اما با حضور پر شور مردم عزیز کشورمان تمامی برنامه های مهندسی شده سرکرده فرقه منحوس رجوی با شکست مواجه شد و این پشتیبانی ملت عظیم ایران مشت محکمی بر دهان امپریالیسم و فرقه هایی مانند رجویسم و سلطنت طلب ها بود که مترصد رسیدن به مسند حکومت بودند و در این راه با هم رقابت مینمودند .
براستی سران فرقه رجوی که حتی در بین کشورهای متاخصم نیز محبوبیتی نداشته و حتی نامی از آنها برده نمیشود ، چگونه میخواست مردمی را که حتی برای حفظ آرمانهای انقلاب حاضرند خونشان را فدا نمایند طرفدار خود معرفی نماید ؟
آیا سران امپریالیسم و نوچه های آنها مانند فرقه رجوی و سلطنت طلب ها در فکر خام خود به این باور رسیده اند مردم کشور ایران که حامی اصلی انقلاب هستند براحتی کشورشان را به این چپاولگران و جنایتکاران تقدیم خواهند نمود که اینگونه سراسیمه بدبنال مسند حکومت بودند ؟
حضور پر شور مردم کشورمان در راهپیمایی 22 بهمن که خواست تمامی آحاد جامعه میباشد ، پیام روشنی به تمامی مخالفین و معاندین داشت و آن حمایت از حکومت بود که تمامی خبرگزاریهای خارجی و داخلی بخصوص در تهران شاهد زنده این موضوع بودند و این در حالیست که فرقه شکست خورده رجویسم سعی در کوچک نشان دادن این حضور گسترده مردمی را دارد. ولی تمامی مردم جهان در روز دوشنبه قدرت مردم ایران و ایمان آنها را شاهد بودند و همه دیدند که مردم عزیز کشورمان حامی اصلی انقلاب میباشند و این یعنی نه به تمامی ترفندهای خارجی برای سرنگونی حکومت کشورمان که حاکی از یکدلی و اتحاد مردم کشورمان میباشد .
سران فرقه رجوی که تاکنون نتوانسته اند از هیچ راهی به میان هموطنانمان نفوذ نمایند و تمامی مردم کشورمان آنها را با چشم خائن و جنایتکار میشناسند ، با حضور گسترده مردم کشورمان در 22 بهمن ، دیگر بخوبی درک نموده که ملت ایران برای ایران و حکومت آن نیز برای مردم عزیز کشورمان میباشد .

۲۸ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۲۶ ۰ نظر
صبور

شکست استراتژی جمع کردن پناهجویان اروپایی توسط مریم قجر

از یک ماه قبل سران فرقه تروریستی رجوی با دستگاه تبلیغاتی شان سعی نمودند تظاهراتی را در فرانسه به راه بیندازند تا شاید قبل از کنفرانس ضد ایرانی ورشو ، مریم قجر بتواند وجهه ای برای خود بخرد. اما از بخت بد روزگار هر چقدر سعی نمودند نتوانستند کاری از پیش ببرند البته جمع کردن خارجی های مقیم اروپا و دادن پول و وعده پاریس گردی هم نتوانست کاری از پیش ببرد . چیزی که بسیار حائز اهمیت بود حتی خیلی از دوستان مریم قجر هم حاضر به شرکت در این شوی مسخره نبودند و چند نفر از فرانسه و مهدی سامع بودند تا شاید این شوی مسخره را گرم کنند البته آش آنقدر شور بود که حتی مریم قجر که در فرانسه حضور داشت به خاطر کسادی بازار حاضر نشد در این برنامه حاضر شود .

البته در این باره می توان به نکته دیگری هم اشاره نمود که به رسمیت شناختن فرقه رجوی از طرف غرب می باشد تا شاید با راه اندازی این راهپیمایی خودی نشان دهد چون چند روز قبل با توجه به خرج هایی که مریم قجر در مورد لابی های آمریکایی می کند هنوز از دولت مردان آمریکایی مریم قجر را قبول ننموده و حتی حاضر نیستند به او ویزای ورود به آمریکا بدهند. چیزی که مریم قجر هر لحظه خوابش را می بیند . ولی در کمال تاسف شاهد هستیم که وزیر خارجه آمریکا در اوج فلاکت با زنی ملاقات می کند که سابقه ضد ایرانی و دشمنی اش با مردم ایران به خوبی روشن شده است این فرد کسی نیست جز معصومه علی نژاد قمی که با دریافت پول از سازمان سیاه سعی نمود آزادی های یواشکی راه اندازی کند که بعد از مدتی این طرح کثیف وی از بین رفت . البته این فرد هم از جانب خانواده خود نیز طرد شده است . حال باید سئوال نمود وزیر خارجه آمریکا و سیاست ضد ایرانی آن چقدر به پیسی خورده که محتاج زن فراری می شود که در ایران هم کسی برای او تره خورد نمی کرد و اکنون با رنگ و لعاب به او لقب فعال حقوق به اصطلاح زنان می دهند و سعی می کنند با انعکاس این خبر نشان دهند که در ضدیت با مردم ایران حاضرند با هر فرد در پیتی هم شده ملاقات کنند . اما در این میان می توان به وضعیت مریم قجر پی برد که اکنون با خودش حرف می زند که این همه من رشوه می دهم و برای لابی های آمریکایی خود هزینه می کنم ، چقدر برای نیروهای نظامی آمریکا در اشرف برنامه هنری اجرا نموده و شکم شان را سیر کردم و یا چقدر رشوه به فرماندهان آنها دادم ، چقدر در کار جاسوسی برای نیروهای آمریکایی در عراق فعالیت داشتم ، چقدر برای آنان در ایران به کار فعالیت های جاسوسی مشغول بودم و در کنار اسرائیل قرار گرفتم تا من را به رسمیت بشناسند اما چه سود که بعد از این همه کاسه لیسی غرب باید به ملاقات فردی برود که تازه وارد کار خیانت شده است . در ادامه مریم قجر از سران غرب طلبکار می شود که من تا کجا باید به کار جاسوسی و خیانت پیش بروم. من که به تمام گذشته سازمان لگد زده و آنرا به گند کشیدم و تا جایی پیش رفتم که برای پرچم آمریکا دست زده و خوشحالی می کنم! پس من را کی باید به رسمیت بشناسید؟ بدبخت مریم قجر فکر می کرد که ارباب جدیدش او را به رسمیت خواهد شناخت. او می داند که همین لابی های غربی او را همانند دستمال کاغذی مصرف شده روزی به دور خواهند انداخت . حال هر چقدر مریم قجر می تواند پناهجویان اروپایی را به مراسم خود جمع کند تا خودی نشان دهد ولی این جواب کار خوشخدمتی به غرب نیست و ما منتظر برداشتن روسری های آنها برای خوش رقصی به غرب هستیم تا شاید این گونه برای غرب هم عزیز بشود .

راه اندازی پیاده روی پناهجویان اروپایی در فرانسه و حمل تعدادی پرچم یک نقطه مثبت دارد که حداقل تعدادی از آنان که رنگ فرانسه را ندیدند می توانند مجانی و با پرکردن شکم شان به آرزوی خود برسند . مریم قجر چقدر بدبخت است که استراتژی نزدیکی به غرب را روی این افراد سوار نموده است . باید گفت که از کنفرانس ضد ایرانی ورشو هم چیزی به شما نخواهد رسید .

هادی شبانی

۲۷ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۱۷ ۰ نظر
صبور

شارلاتانیزم رجوی به بولتون هم سرایت کرد

جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا در نشست گروه تروریستی رجوی در پاریس در سال 1396 در سخنرانی خود قول داده بود ایران نباید به جشن چهل سالگی انقلاب برسد .
وی گفته بود دولت ترامپ سیاست هایش در قبال ایران بایستی این باشد که آن کشور نتواند جشن چهل سالگی اش را بگیرد. آقای بولتون که هشتاد هزار دلار از فرقه رجوی دریافت کرده بود مانند رجوی وعده سرخرمن داد ، البته دلار خیلی از مسائل را وارونه جلوه می دهد. رجوی هم در تمامی سالیان به نیروهایش وعده سرخرمن داده ، به صورتی که توی محفل ها در بین نیروهایش زمزمه شده بود آقا شده چوپان دروغگو .
رجوی وقتی به تنگ می آمد به بیان سرنگونی سرنگونی خودش را خالی می کرد! خودش در یکی از نشست ها یادم هست که گفته بود در مقابله با نظام ایران اگر هر کسی جای ما بود تا الان باید صد بار نابود می شد و برای فرار به جلو گفته بود اگر این فشاری که از جانب ایران با کمک استعمار روی ما آمده روی نظام ایران می آمد این نظام می پاشید . رجوی با شارلاتان بازی خودش را قدرتی فرض کرده بود که به این راحتی نمی پاشد و از بین نمی رود بعد قدرتش را پیوند زد به انقلاب باسمه ای مریم قجر ، همواره ادعایش این بود اگر این انقلاب عمل کند برابری می کند به جرم اتمی . آری رجوی هم برای دور زدن از واقعیت ها از رو نمی رفت و چشمش را می بست ، حالا جان بولتون در قبال پول باد آورده از روی واقعیت ها می پرد و حرفش را عوض می کند. حالا در چهملین سالگرد انقلاب ایران در بهمن 57 ، جان بولتون به انتقاد از جمهوری اسلامی پرداخته و در صفحه توئیتری خود نوشت “چهل سال شکست بوده است ” اکنون انتخاب با رژیم ایران است تا رفتارش را عوض کند ، مشاور امنیت ملی خودش را به فراموشی زد که در سال 1396 گفته بود ایران به جشن چهل سالگی اش نمی رسد. هر کس تن اش به تن رجوی خورده باشد لاجرم مثل رجوی از رو نمی رود اگر چه در طی این چهل سال گذشته زمانی نبود که برای تغییر نظام دست به توطئه ای نزده باشد اما پیوسته سرتان به سنگ خورده است و از این به بعد هم همین خواهد بود .
رجوی بعد از سرنگونی صدام شعار اشرف شهر شرف ، اگر کوهها بجنبند اشرف از جایش تکان نخواهد خورد ، حتی وقتی به لیبرتی هم جابجا شدند باز هم از رو نرفت گفت لیبرتی پل پیروزی است به سوی تهران ، خلاصه از این دست شعارها فراوان داد آیا حتی یکی از شعارهایش در طی این سالیان اثبات شد ؟
گلی

۲۷ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۰۶ ۰ نظر
صبور

22 بهمن دیگری امد و باز رجوی نیامد

به تقویم که نگاه کردم دوشنبه 22 بهمن را نشان میداد، رجوی وعده داده بود که در چنین روزی به ایران خواهد آمد و حکومت را سرنگون و امپراطوری خود را بنا خواهد گذاشت. براساس تحلیل و محاسباتش کانون های شورشی باسازماندهی مردم شرایط را برای ورود او فراهم خواهند کرد. مردم فرش های قرمز در قدومش گسترده و شهرها را آذین بندی و چراغانی خواهند کرد. قرار بود قهرمانان ارتش فرتوت به اصطلاح ازادی با چنگ و دندان مهر تابانش را بردوش گرفته و با عبور از کشورهای مختلف اروپایی به قلب تهران بیاورند. قریب به 40سال است که رجوی این چنین اعضای تحت اسارت و نگون بخت را به بازی گرفته است. چندین نسل تحت تاثیر شیوه های فریبنده و دروغ های او سالیان از بهترین روزها و سال های خود را از دست دادند وجوانی انها به خزان گرایید.
رجوی این بار هم همانند گذشته که هیچگاه روی نیروی مردمی حساب باز نکرده و محاسباتش عمدتا روی شکاف عوامل و عناصر خارجی و تکیه به وعده ها و حمایت های انها بود تحت تاثیر موضع گیرهای سیاستمداران ورشکسته همانند جان بولتن و مک کین و اشتباه محاسبه درشناخت مردم و حرکت های اعتراضی انها در راستای مطالبات بحق شان دردیماه گذشته چنین تحلیل کرد که شرایط سرنگونی فرارسیده است و بار دیگر بوی کباب قدرت بمشامش رسید غافل از اینکه این بار هم همانند گذشته خر داغ می کنند.
از سر کنجکاوی و برای اینکه قضاوت زودرس نکرده باشم به خیابانها رفتم تا تظاهرات مردمی درحمایت از بازگشت رجوی و کانون های شورشی را ببینم. جمعیت موج می زد. زن و مرد و پیر و جوان همانند روزهای انقلاب بامشت های گره کرده مرگ امریکا ارباب رجوی را ارزو میکردند. مردم علیرغم تمامی مشکلات اقتصادی ونابسامانی های اجتماعی و یاداوری مطالبات بحق شان برای گرامیداشت انقلابشان امده بودند. انقلابی که تجسم و تبلور خواسته های برحق شان اعم از ازادی، استقلال وعدالت اجتماعی بود و اصولا باهمین هدف و نیت به ان گرویده بودند. فرقه رجوی که خود درتنگنای بن بست تشکیلاتی واوج مسئله داری نیروهایش دست و پا میزند و در ضعیف ترین دوران خود بسر می برد این بار فکر می کرد با اویزان کردن خود به ایادی شیطان بزرگ و امپریالیسم سابق و دم تکان دادن برای انها می تواند تکه استخوان پرتاب شده را نشخوار کند. البته برای رهبران فریبکار وناصادق فرقه بخوبی مشخص است که حنایش حتی برای جنایتکاران امریکایی هم رنگی ندارد و به انها بمثابه یک ابزار نگاه می کنند. ولی با شیادی و فرصت طلبی هرچه تمام تر این واقعیت را از اعضای تحت اسارت ونگون بخت خود پنهان می کنند و به انها واقعیت ها را نمی گویند. بعداز سخنرانی جان بولتن که گفت انقلاب ایران جشن چهل سالگی خود را نخواهد دید.

ادامه مطلب...
۲۶ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۳۱ ۰ نظر
صبور

دلیلی بر اثبات بی اعتنایی آمریکا نسبت به مریم رجوی

معصومه (مصی یا مسیح) علینژاد قمی، خبرنگار، نویسنده، و فعال ایرانی آمریکایی و در حال حاضر مجری بخش فارسی صدای آمریکا، با وزیر خارجه آمریکا مایکل پمپئو در کاخ سفید در 4 فوریه 2019 ملاقات کرد.
مطمئن نیستم که اهمیت این دیدار، که نظرات متفاوت و حتی متضادی در محافل ایرانی خارج و داخل از کشور را در پی داشته، تا چه حد است. ولی کاملا مطمئن هستم که مریم رجوی، به اصطلاح رهبر مقاومت ایران و رئیس جمهور در تبعید خود خوانده، سالهاست که رؤیای گرفتن ویزای ورود به ایالات متحده را در سر می پروراند که البته تاکنون موفق نشده است. حالا نزدیک شدن به کاخ سفید یا وزیر خارجه آمریکا بماند.
رجوی سعی می کند این تصویر غلط را القا کند که به اصطلاح آلترناتیو او برای جمهوری اسلامی، یعنی سازمان مجاهدین خلق، روابط نزدیکی با آمریکا داشته و مورد حمایت غرب می باشد، ولی لابیگرانی همچون رودی جولیانی و جان بولتون حتی نتوانسته اند یک ویزای ورود برای او به آمریکا، علیرغم کوشش ها و هزینه های بسیار، بگیرند.
همچنین می دانم که سالهاست که وکلا و لابی های پارلمانی معروف بریتانیایی در لندن موفق نشده اند ویزا برای ورود وی به انگلستان، علیرغم اقدامات حقوقی در سیستم قضایی و صرف هزینه های هنگفت، دریافت نمایند.
دیدار علنی مسیح علینژاد و مایک پمپئو به روشنی ثابت می کند که مقامات ایالات متحده اعتنایی به مجاهدین خلق و رهبران آن ندارند، اما چرا؟
پاسخ کاملا ساده است. به خاطر این واقعیت محض که هر کسی در غرب خصوصا در آمریکا بروشنی میداند که این فرقه چقدر در نزد مردم ایران منفور است. شخصیت هایی همچون وزیر خارجه آمریکا بخوبی آگاه هستند که نزدیک شدن به این فرقه بدنام نه تنها اعتباری برای آنان به دنبال نخواهد داشت بلکه برعکس به قیمت اعتبار خودشان تمام خواهد شد.
دولت ترامپ ممکن است منعی در استفاده مخفیانه از مجاهدین خلق برای اهداف مختلف علیه جمهوری اسلامی ایران نداشته باشد، اما مطمئنا نه به قیمت از دست دادن آبروی بین المللی خود.

ابراهیم خدابنده

۲۴ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۲۵ ۰ نظر
صبور

در پایتخت ایران و همه جای کشور، راهپیمایی‌های میلیونی در بزرگداشت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شد.

۲۳ بهمن ۹۷ ، ۱۴:۴۵ ۰ نظر
صبور

اینترنت در سازمان نداریم و نمی توانیم داشته باشیم

اعلام مرز سرخ ها در مورد برخی موارد ، در سازمان همواره ، یکی از اهرم های سرکوب سازمانی بوده است ! از دیرباز ارتباط با دنیای بیرون در فرقه استبدادی رجوی ، مثال رابطه جن و بسم ا.. بوده است .
اگر می خواستی عربده مسئولین در سازمان را به هوا بلند کنی ، فقط کافی بود که از تماس تلفنی ، تماس اینترنتی ، ملاقات با خانواده و رفتن به بیرون و… صحبت کنی . آنجا بود که رگ غیرتشان بیرون زده و عربده کشی می کردند .
در عصر ارتباطات هرگز از این ممنوعیت ها در جائی سراغ نداشتیم ، اما درفرقه رجوی فراوان از این ممنوعیت ها ومرز سرخ ها داریم . آنهم نه برای همه ! خودی ها همیشه مستثنی هستند.
بارها در نشست های مختلف از قطع ارتباطات با دنیای بیرون و خانواده به منظور تمرکز هرچه بیشتر بر مبارزه ، تاکید شده است. ماهم که گمان می کردیم همه این اصول جدید از بطن مبارزه سالیان برآمده است ، بی چون و چرا همه را می پذیرفتیم ، البته راه دیگری هم متصور نبود و مجبور بودیم بپذیریم .
اما در پس پرده اخبار دیگری بود ، اتفاقا ارتباطات رجوی ها با یکدیگر بسیار زیادتر از حد معمول بود ، بطوریکه همه قوانین و ضوابط برای زیر دستان و اعضای عادی بود ! محمد رجوی یکی از این استثنائات بود ، همیشه برای او و دیگر بقول معروف میلیشیاها ، اوضاع متفاوت بود .
وقتی در یک مراسم ، مهمانانی از خارج و از خانواده رجوی آمده بودند ، محمد رجوی ، مهمان آنان شد برای رفتن به پارک و شهر بازی بزرگ بغداد ، چندین اسکورت هم مامور حفاظت شدند ! در حاشیه خیابان 100 در ضلع شمالی پارک مریم سال 79 فکر می کنم ، یک مورد از این گشت و گذارها برای خواص بود . آن شب من بعنوان یک مجاهد خلق اجازه ندادم ذهنم زیاد باز شود و می گفتم برای برقراری ارتباطات و مشروعیت دادن به موجودیت سازمان ، این امور رفاهی برای مهمانان لازم است. اما امروز که نگاه می کنم ، به روشنی می بینم که تبعیض در فرقه رجوی بیداد می کرد. همه چیز متفاوت بود ! حتی ضوابط انقلاب ! یعنی زن و زندگی برای ما حرام بود و برای خواص حلال! برادر بزرگ مسعود ، در یکی از این مهمانی ها و ضیافت ها بی شرمانه ، از مسعود ، طلب دختر مجاهد هم کرده بود ! در پشت پرده همه قوانین جور دیگری بود. محارم رجوی در شب نشینی ها ، از امکانات ویژه استفاده می کردند.

ادامه مطلب...
۲۲ بهمن ۹۷ ، ۰۸:۴۸ ۰ نظر
صبور

تغییر در سطوح ستیزه جویی منافقین با نظام اسلامی

آنچه در ذیل فراخوان‌های ضد انقلاب برای اعتراض به وضعیت اقتصادی مردم روبه گسترش است نمونه‌ای از موارد تازه متولد شده دشمنان در راستای ستیزه جویی است.

رویکردهای ستیزه جویانه معاندین تغییرات فاحشی کرده استگروه بین الملل: مصطفی مطهری* در یادداشت پیش رو که پیرامون تغییر در سطوح ستیزه جویی منافقین با نظام اسلامی نگاشته شده، نویسنده معتقد است: این روزها در منبع خبررسانی جریانات ضد انقلاب آن چیزی که بدان توجه ویژه ای می شود و بطور مداوم به آن می پردازند استفاده از سناریوی است که از با نام «فروپاشی اقتصادی» سخن می گویند؛ پیوند وضعیت موجود اقتصادی این روزهای کشور و گذاران سخت معیشت معمولی مردم در کنار تهدیدها و تحریم ها عامل اصلی در این باره است؛ به عبارت دیگر اینکه اوضاع سخت و دشوار اقتصادی این روزهای جامعه ایران و تحمیل فشارهای اقتصادی از ناحیه تحریم های ظالمانه بر معیشت مردم موضوعی می باشد که این روزها به مباحث داغ محافل عمومی و حتی فنی و تخصصی تبدیل شده است؛ در واقع شرایط بد اقتصادی مردم در ماه های اخیر و به تبع آن کاهش قدرت خرید مردم از یکسو و در دسترس نبودن موردی و اتفاقی اقلام ضروری و مصرفی از سوی دیگر، موضوع و وضعیتی نیست که به توان آن را نادیده گرفت و یا انکار کرد.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر می باشد:

با این حال نکته مهم در این باره تلاش های جریانات معاند در قالب فراخوان های سریالی برای ملتهب سازی فضا و اتمسفر داخلی در این زمینه است که درصدد برهم زدن نظم عمومی و تشویش اذهان عمومی و هدایت آن به سمت و سویی که برنامه ریز آن بوده اند، می باشد. بطوریکه آنچه در ذیل فراخوان های ضد انقلاب برای اعتراض به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم در فضای مجازی در ماه های اخیر روبه گسترش و تزاید است نمونه ای از موراد تازه متولد شده دشمنان در راستای ستیزه جویی با ایران و نظام اسلامی است.

ادامه مطلب...
۲۱ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۲۲ ۰ نظر
صبور

زنانی که با خــون خود خیانت ضدانقلاب را برملا کردند

با پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر تشکیل جهادسازندگی، گروه‌های جهادی برای خدمت رسانی به مناطق محروم کشور عازم شدند.

از مناطق بسیار محروم کشور، مناطق مرزی دو استان کرمانشاه و کردستان شرایط ویژه‌ای داشت. مردم مناطق مرزنشین کُرد محرومیت‌های زیادی در دوران پهلوی تحمل کرده بودند و از ساده‌ترین امکانات بهداشتی و رفاهی محروم بودند. نفرت عجیب رژیم پهلوی از مردمان غیور این مناطق، داستان عجیبی است که هنوز در ذهن پیرترها باقی مانده و ماجراهای سوزناکی از آن در خاطر دارند.

با پیروزی انقلاب اسلامی اما مردمان این مناطق از یک طرف با دو گروه کومله و حزب دموکراتی مواجه بودند که به آنها وعده آبادانی و خوشبختی بعد از خودمختاری مناطق کردنشین می‌دادند و از طرف دیگر با جوانانی مواجه بودند که برای خدمت رسانی در زمینه‌های بهداشتی و درمانی، آموزشی و عمرانی به شهرها و روستاهای مختلف کردستان آمده بودند. پس در این میان بخشی از مردم متدین کردستان جذب جوانان انقلابی و در نتیجه نظام جمهوری اسلامی شدند و بخشی هم با باور کردن وعده‌های ضدانقلاب به صف کومله و دموکرات پیوستند. البته گروهی هم با صبر منتظر ماندند تا ببینند در طول زمان کدام یک از این دو جریان واقعا برای خدمت و آبادانی در کردستان مشغول به فعالیت هستند.

گرچه با شروع فعالیت مسلحانه ضدانقلاب در مناطق مرزی کردنشین علیه نیروهای سپاه پاسداران و جهادسازندگی، کم کم حقایق برای آن بخشی از مردم کردستان که در پی یافتن حقیقت درباره انقلابیون بودند؛ روشن می‌شد؛ اما حضور مخلصانه و بی‌ریای جهادگران در روشن شدن میزان صداقت نیروهای وابسته به نهادهای انقلابی بسیار موثرتر بود.

جبهه‌های غرب خانقاه بود...

اینکه شهید بهشتی درباره رزمندگان جبهه‌های غرب و جایی مانند «بازی دراز» فرمود: «عرفان واقعی، خانقاهش بازی دراز است» را البته فقط نباید مصداقش را درباره رزمندگان دانست. بلکه این سخن حکیمانه را باید درباره بانوان جهادگر و به ویژه بانوان شهیدی که با خون خود صداقت نظام جمهوری اسلامی را به مردمان مرزنشین غرب کشور نشان دادند هم کاملا صحیح دانست.

بانوانی که گاهی از کیلومترها دورتر با نیت خدمت به هموطنان خود راهی مناطق مرزی کردنشین شده بودند. آن وقت در زمینه بهداشتی و درمانی؛ آموزشی و پرورشی، فرهنگی و عقیدتی و.... به جهاد و رفع محرومیت از آن مناطق همت گمارده بودند. بانوانی که لازم است با یادآوری زندگینامه مختصر تنها شش تن از آنها که به فیض شهادت رسیدند، بارها و بارها از روحیه جهادی و فعالیت‌های مخلصانه شان تجلیل کنیم...

معلم جهادگر (فهیمه ستاری)

فهیمه ستاری در سال 1339 و در شهر زنجان به دنیا آمد. روحیه مذهبی و علاقه عجیبش به دروس حوزوی باعث شد وقتی خبردار شد که در قم حوزه علمیه‌ای ویژه خواهران تاسیس شده؛ راهی قم شود برای تحصیل علوم دینی...

ادامه مطلب...
۲۰ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۱۷ ۱ نظر
صبور

کانون های شورشی از سه دیدگاه

در یکی دوسال اخیر اصطلاح تازه ای به سازوکار تبلیغاتی سازمان مجاهدین خلق افزوده شده است که «کانون های شورشی» نام گرفته است. پروپاگاندای تشکیلات مجاهدین خلق ادعا می کند که این کانون ها در شهرهای ایران در حال گسترش هستند و هر روز مردم بیشتری در حال پیوستن به آن ها هستند. برای اثبات این ادعا تصاویری از کانون های کذایی در رسانه های مجاهدین منتشر می شود که ذهن هر بیننده بی طرفی را هم به چالش می کشد چه رسد به افرادی که با ماهیت تشکیلات مجاهدین خلق آشنایی دارند.
تصاویر همواره از فضاهای بی هویت –معمولا دشت و بیابان—و افراد بدون چهره گرفته شده است که با دیالوگ های مکانیکی و حرکات نمایشی و تصنعی، سرسپردگی خود را به «برادر مسعود» اعلام می کنند. عموما بینندگان این تصاویر را سه دسته تشکیل می دهند. کسانی که با مجاهدین خلق و سوابقشان آشنایی ندارند و احتمالا تنها چالشی که در ذهنشان مطرح می شود این است که «برادر مسعود» کیست؟ و چرا این افراد مجبور هستند با چنین شرایط غیر عادی حمایت خود را از او اعلام کنند و احتمالا اگر کنجکاوی آن ها اندکی بیشتر باشد برای پاسخ به سوالات خود با یک جستجوی ساده به سیل عظیم اطلاعات درباره سوابق تروریستی و همکاری های مسعود رجوی با صدام حسین و کیش شخصیتی که هزاران زن و مرد را به زنجیر کشیده است، دست خواهند یافت.
طیف دوم مخاطبین این تصاویر که دقیقا مخاطب هدف رسانه های مجاهدین خلق هستند را اعضای داخلی سازمان تشکیل می دهند که دسترسی به جهان و رسانه های آزاد ندارند. مخاطب گرفتار در درون فضای منزوی تشکیلات مجاهدین خلق ممکن است باور کند که واقعا «کانون های شورشی» در جای جای ایران در حال شکل گیری است. آن ها نمی دانند که در ایران امروز اگر کسی اعتراضی به شرایط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی داشته باشد، نیازی ندارد که برای اعلام شورش یا اعتراض بدور از جمعیت به کوه و کمر برود؛ چنانکه حضور افراد جامعه ایرانی در اعتراضات مردمی و کارگری به وضع معیشتی و مشکلات اقتصادی به سادگی در رسانه ها منتشر می شود و معترضین نیازی به پوشاندن چهره خود نمی بینند. هرچند که اگر در ذهن مخاطب داخلی پرسش ایجاد شود که چرا این شورشیان انقدر کم تعداد و منزوی هستند و چرا در بیابان و بدور از مردم عادی جامعه تشکیل شده اند یا چرا چهره هایشان معلوم نیست، حق ندارند پرسش خود را مطرح کنند چرا که در تشکیلات پرسش ممنوع است.
و بالاخره دسته سوم بینندگان را افرادی تشکیل می دهند که به هر دلیلی با سوابق مجاهدین خلق و ماهیت واقعی آن ها آشنایی دارند. در سال های اخیر، برای این افراد تصاویر کانون های شورشی به نوعی جنبه سرگرمی پیدا کرده است اما گاهی تحلیل های متقن و کارامدی از درون دیدگاه های این افراد قابل استنتاج است.
آن ها همگی متفق القول هستند که اساسا کانون های شورشی وجود خارجی ندارد و آنچه در تصاویر دیده می شود نمایش فریب آمیزی است که صرفا کارکرد داخلی دارد. در زیر نظرات و تحلیل های برخی از این افراد را پس از تماشای تصاویر کانون های شورشی در یکی از رسانه های اجتماعی، می خوانید. این افراد شامل اعضای جدا شده از تشکیلات مجاهدین خلق، اعضای خانواده اسیران گرفتار در تشکیلات و یا افرادی که ارتباطی با مجاهدین نداشته اند اما از طرق گوناگون از سوابق و شرایط فعلی این گروه آگاه شده اند. خواندن این دیدگاه ها به شناخت بهتر ماهیت مجاهدین خلق و همچنین درک میزان اقبال عمومی نسبت به این گروه، کمک می کند.

منبع: https://www.nejatngo.org/fa

۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۷:۱۷ ۰ نظر
صبور

اعلام جدایی رسمی«پرویز حیدرزاده» از فرقه رجوی / تبریک به خانواده های تلاشگر عضو انجمن نجات

اینجانب پرویز حیدرزاده نشلی از اعضای سابق فرقه رجوی به طور رسمی جدایی خودم را از این فرقه اعلام می دارم. من سال ۱۳۵۸ در بابل با خواندن چند کتاب با این فرقه آشنا شدم و بعد از مدتی ترک تحصیل و در یک کارگاه آلومینیوم مشغول کار و به دنبال زندگی خودم بودم.

در تاریخ ۱۸/۱/۱۳۶۶سربازی رفتم. آموزشی را در ۰۶ لشکرک و بعد از آن در تیپ ۴ لشکر ۹۲ زرهی اهواز در خط مقدم بودم . در تاریخ۱۱/۹/۱۳۶۶ در منطقه کوشک_طلاییه زمانی که همین مجاهدین با کمک و آتشباری ارتش صدام به ما حمله کردند من و تعداد ۲۸ نفر دیگر به اسارت آنها در آمدیم، در لحظه اسارت از آنها خواستم دوستم که مجروح بود را با خودمان ببریم، اما قبول نکردند و گفتند که خودمان او را می آوریم اما هرگز او را نیاوردند.

ما را ۲۰ روز در العماره نگه داشتند و هر روز فرمانده آنجا ( مهدی افتخاری که بعد از تسلط مریم قجر بر فرقه مورد غضب رجوی واقع شد) برای ما صحبت می کرد بعد از ۲۰ روز ما را به اردوگاه اصلی که در دبس نزدیک سلمانیه که تعدادی دیگر از سربازان و افسران ایرانی هم بودند، بردند اما هرگز اسم ما در صلیب سرخ و هیچ ارگان رسمی سازمان ملل ثبت نشد چون آنها نمی خواستند ما ثبت شویم . اینجا هم فرماندهان و مسئولین با تشکیل جلسه و برگزاری نشست و نشان دادن فیلم سخنرانی های مسعود رجوی از اهداف سازمان و تشکیلات می گفتند: اصطلاحا نوعی تبلیغ و تصویرسازی مثبت از فرقه مجاهدین و اهداف و عملکرد آن، تا ذهن ما را شکل داده و به سمت این فرقه متمایل کنند. (البته مغزشویی در کار نبود اینها فقط قصد کمک به ما را داشتند)!

ادامه مطلب...
۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۵۳ ۰ نظر
صبور

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران: منافقین کوچکتر از آن هستند که در افغانستان پایگاه بزنند

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران با تاکید براین که منافقین کوچکتر از آن هستند که بیایند در افغانستان پایگاه بزنند، مطرح کرد: آنها نمی توانند در افغانستان پایگاه بزنند، آنهم افغانستانی که از هر گوشه ای گلوله ای رد می‌شود و نسبتا نا امن است.به گزارش فراق، جواد کریمی قدوسی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه‌ملت ضمن اشاره به موضوع خبر سفر سرکرده منافقین به افغانستان و تلاش برای ایجاد پایگاه نظامی در شرق ایران، گفت: این خبر مربوط به حضور منافقین در افغانستان سال های پیش نیز مطرح شده بود و دوباره هم مطرح شده، اما این اتفاق نمی افتد، چرا که مردم افغانستان مردم قوی هستند.
نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی افزود: «رجوی» سرکرده منافقین به پایگاه آلبانی می‌رود و اعلام می‌کند که ما در طراحی که کردیم از دی ماه شروع می‌شود و تا ۲۲ بهمن نظام جمهوری اسلامی واژگون می شود ؛به افراد قول می دهد تا ۲۲ بهمن صبر کنند؛اگر نتیجه نگرفتند به آنها کمک می کند تا تسلیم شوند.
عضوکمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با اشاره به تلاش های آمریکا برای ریشه دواندن داعش در افغانستان، تصریح کرد:همین الان هم آمریکا در افغانستان تلاش می‌کند که داعش را تقویت کند و در مرزهای خراسان مستقر کند؛ولی همانطور که در سوریه و عراق داعش شکست خوردند در این جاهم شکست می خورند.
رسانه‌های افغان در روزهای گذشته از سفر مریم رجوی سرکرده فرقه تروریستی منافقین به این کشور و تحرکات مشکوک آمریکا و متحدان عربش در ولایت هرات افغانستان خبر داده‌اند.
دولت ترامپ در راستای اقدامات جدید ضد ایرانی‌اش قرار است کمک‌های خود به منافقین را افزایش دهد و پایگاه‌های نظامی برای این فرقه تروریستی در کشور‌های همسایه ایران احداث کند.

۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۴۳ ۰ نظر
صبور

ساختارشناسی فعالیت‌های سازمان‌یافته اقتصادی منافقین در قاره سبز

یکی از مسائلی که از قدیم‌الایام تاکنون به عنوان فقرات اصلی فعالیت گروه‌های تروریستی و اپوزیسیون‌های مسلح و سیاسی مورد نظر تحلیلگران این حوزه قرار گرفته است، بحث چگونگی حیات آنهاست. به عبارت دیگر نقطه مغفول درباره ادامه فعالیت این گروه‌ها پس از آنکه زیر ضربه سخت یا هجمه اطلاعاتی سیستماتیک قرار می‌گیرند، ابهام در فرآیند «جذب منابع مالی» و حفظ آن خواهد بود. برای روشن شدن این موضوع باید به چند مثال اشاره شود. زمانی که سازمان تروریستی القاعده در میانه دهه 80 میلادی اعلام وجود کرد، سوال اصلی بود که چرا این جریان تروریستی دقیقاً در زمانی که نیروهای ارتش شوروی در افغانستان حضور دارند، به یکباره ظاهر شد و در ادامه متخصصان حوزه تحلیل محتوای جریان‌های تروریستی از یکدیگر سوال می‌کردند منابع مالی القاعده از کجا و توسط کدام دولت تامین می‌شود؟

دامنه این سوال‌ها رفته رفته گسترده شد و به جایی رسید که سوال مهم‌تر مطرح شد. سوال اینگونه طرح شد که چرا در بازه زمانی که جنگ سرد میان روسیه و آمریکا در جریان است، القاعده برای هدف قرار دادن شوروی دست به سلاح شده است؟! پاسخ تا حد زیادی مشخص بود، چرا که ایالات متحده آمریکا با هماهنگی عربستان تاسیس القاعده را شروع کرده بودند و در این میان منابع مالی سعودی‌ها و محموله‌ تسلیحات ایالات متحده به خاک افغانستان سرازیر شد. حتی بسیاری از افسران اطلاعاتی جدا شده از ارتش مصر، بن‌لادن را در تاسیس این سازمان تروریستی یاری کردند و به موازات آن اتباع الجزایر برای تقویت بدنه عملیاتی این سازمان به القاعده پیوستند.

ادامه مطلب...
۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۳۷ ۰ نظر
صبور

منافقین و تاکتیک هوشمندانه مذهب علیه مذهب

استفاده از گزاره مذهب بداعتی علیه مذهب راستین موضوعی است که چند صباحی است توسط گروهک منافقین در حال پیاده سازی و اجرا است؛ در واقع تغییر و چرخش در شکل ستیزه جویی با توجه به شکست های سریالی و دامنه دار آنها در فرمت های شناخته شده فیزیکی و سخت افزاری به سمت گرایشات نرم افزاری را می توان این روزها در تعاریف خود ساخته آنها از مذهب تشیع دید.

گذار مباهله گونه و توام با اغراق و فریب از تشیع شناخته شده به سمت تشیع استحاله شده و رقیقِ تبلیغی از سوی منافقین ماه ها است که موضوع داغ رسانه ای آنها می باشد. واقعیت این است که منافقین در مسیر مذکور تلاش دارند تا از یکسو ساختار تشیع موجود را متاثر از نظام سیاسی آژیته کنند و از سوی دیگر درصدد هستند با ارائه بدیل بدعتیِ خود از مذهب، نوع جدیدی از تشیع را با ویژگی‌های مورد علاقه شان عرضه کنند.

تصویرگری‌های مغرضانهِ، منفی و خشن از تشیع موجود در کنار ارائه تصویرهای دموکراتیک و نرم از تشیع ساخته و پرداخته شده گروهک نفاق از جهات مختلفی دنبال می شود؛ به عبارت دیگر اینکه این سیاست هدف گذاری شده از سوی آنها دارای ابعاد مختلفی است. از این رو منافقین در گام اول، علما و زعمای دینی – مذهبی و جامعه روحانیون را آماج حملات و هجمه های خود قرار داده اند. در واقع منافقین با هدف معرفی تشیع در قالب ویژگی های حکومتی و معرفی علمای دینی – مذهبی به عنوان عاملان ساختار قدرت و نظام سیاسی، تشیع را نماد و برآیندی از دوگانه نظام و حوزه معرفی می کنند. با این بسترسازی های دروغین رسانه ای، اتاق فکر گروهک منافقین هدف اصلی خود را برای سوق دادن اذهان و افکار عمومی داخلی در ذیل تغییرات ذکر شده و در قالب پارادیم مذهبی و جایگزین سازی های آن، علما و بزرگان مذهب قرار داده اند.

اما بعد دیگر این روند که مورد توجه ویژه منافقین می باشد و نقش مکملی پروژه تخریب را دارد، روند سکولار سازی مذهبی است که با ارائه شیعه ای رقیق، خفیف، خنثی و بدون تحرک با ماهیت ایدئولوژیک در قامت تشکیلات شان است؛ بطوریکه از این طریق می خواهند تخاصم جویی های سیاسی را به ماهیت دینی – مذهبی و ارزشی - مکتبی نظام اسلامی گره بزنند. بدان معنی که انحصارگرایی در تفسیر و مضامین مذهبی را با عنایت به منابع ناقص و معیوب فکری خود اساس قرار داده اند و در پی آن هستند تا آن را به جامعه و مردم کشور تزریق و تحمیل کنند.

بهر رو باید توجه داشت که در مقطع کنونی تاکتیک های سیاسی تخاصم با نظام سیاسی با ابهام زایی های مذهبی در قالب های هویتی، سازمانی و نهادی در مکتب تشیع از سوی گروهک منافقین دنبال می شود؛ چرا که این گونه گریبان گیری از مذهب و متولیان آن با چاشنی سیاست تنها با این هدف و نتیجه طراحی شده است تا التهاب های موجود در جامعه را به میدان مذهب و ارزش های مذهبی متولد شده با نظام اسلامی گره بزنند.

بطوریکه براساس پروژه تخریب در جهت تغییر نرم چهره مذهب، منافقین تلاش دارند با خلق چالش ها و تناقضات ذهنی از موضوع دشمنی با نظام اسلامی، مذهب را متعلق به نظم سیاسی موجود در داخل معرفی کنند تا بسترهای مرحله ای از واسازی به دشمنی آحاد جامعه از طرفداران تا افراد بی طرف را از نظام اسلامی فراهم سازند و آنها را به جرگه دشمنان و معاندان نظام وارد سازند.

کوتاه سخن اینکه، ترفندهای تخریب و معاندت با نظام اسلامی از سوی گروهک منافقین اگر چه در زمان های مختلف با ابزارهای گوناگون همواره در جریان بوده است و خوشبختانه با شکست های مهلکی نیز همراه شده است، اما با این حال در ذیل بسط و گسترش دایره و حدود ستیزه جویی آنها در شرایط کنونی با توجه به تجارب شکست خوردن های پی در پی آنها، این بار قرعه به نام مذهب و تخریب آن افتاده است که بشدت موضوع در خور تاملی است. از این رو سازوکارهای تقابل با ویژگی های قرابتی از حیث ایجابی آنها را توسط نهادها ذیربط با نگاه خاص و منحصر را طلب خواهد کرد.

۰۸ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۵۹ ۰ نظر
صبور

تروریسم سایبری منافقین

در سال های اخیر کشور آلبانی در مرکز توجه دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است. این کشور کوچک مسلمان که  زمانی مورد حمایت ایران قرار داشت، به مرکز استقرار سازمان تروریستی منافقین تبدیل شده است که امنیت نظام را مورد هدف قرار داده است.  پایگاه اشرف 3 پایگاه جدید منافقین در آلبانی است که حدود 3000 نفر از اعضای منافقین را که از عراق خارج شده اند را در خود جای داده است. این اردوگاه با 19 سوله بزرگ در 34 هکتار ظرف مدت هجده ماه و با هزینه عربستان و آمریکا و اسرائیل ساخته شده است.

اما از نکات مهم فعالیت سازمان منافقین تحرکات سایبری این سازمان تروریستی می باشد.  یگان سایبری گروهک تروریستی منافقین با حدود 1300 نفر در چهار بخش توئیتر، فیسبوک، تلگرام و اینستاگرام با چندین هزار اکانت فیک فعالیت دارد. بر اساس اعترافات اعضای سابق این سازمان، بخشی از این تأسیساتِ که به شدت حفاظت  می شود کارخانه تولید حساب های جعلی در فضای مجازی است که به دستکاری رسانه های اجتماعی در سطحی گسترده اختصاص یافته است. ساخت و مدیریت صفحاتی در پوشش اصناف، سم پاشی علیه جمهوری اسلامی ایران، منحرف کردن مطالبات و ایجاد شورش بخشی از وظایف آنهاست.

حسن شهباز، عضو سابق گروهک منافقین در گفتگو با خبرنگار الجزیره اظهار داشته است: ما به صورت روزانه دستوراتی دریافت می کردیم که بر موضوعات اصلی و مشکلات جاری در ایران تأکید داشت. به عنوان مثال، گرانی، بیکاری و فقر که ما می بایست با توئیت کردنِ آن ها توجه جهانیان را به آن معطوف می داشتیم و تقصیر ها را به هر نحوِ ممکن، به گردن نظام اسلامی می انداختیم. این وظیفه‎ روزانه ما در فضای مجازی بود.

بکارگیری افراد متخصص در حوزه سایبری حاکی از این واقعیت است که رهبران منافقین توجه جدی به فضای مجازی و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی دارند. امروزه فضای مجازی تبدیل به عرصه ای برای جنگ نرم علیه کشور شده و گروه های مخالف نظام می توانند با کمترین هزینه بیشترین صدمه را بر کشور وارد سازند. آنچه که در کانون اقدامات ضد ایرانی سازمان تروریستی منافقین قرار دارد، تغییر رژیم در ایران است. جنگ نرم دولت های متخاصم و سازمان های وابسته به آنها نظیر منافقین مبتنی بر شایعه پراکنی، تبلیغات کذایی، ملتهب کردن فضای روانی جامعه و بزرگنمایی مسائل و مشکلات داخلی کشور است. رهبران سازمان تروریستی منافقین در صدد ایجاد موج هایی در ایران هستند تا بتواند با هدایت آنها فشارهای خود را بر حکومت وارد ساخته و شرایط سیاسی و اقتصادی داخلی کشور را متزلزل کنند. اگرچه آنها تاکنون موفق به تحقق کامل اهداف خود نشده اند، با این حال رفتار آنها مبین این واقعیت است که دشمنان ایران جهت صدمه رساندن به کشور هیچ محدودیتی برای خود قائل نیستند.

۲۸ دی ۹۷ ، ۱۶:۳۵ ۰ نظر
صبور

باند رجوی به چیزی جز مردن مردم ایران راضی نیست

در رابطه با تایید و تشدید تحریم های ظالمانه ی بزرگ جهانخوار برعلیه مردم ایران ، رجوی ها از پیدا شدن هرروزنه کوچکی که اندکی بتواند آثار جنایتکارانه ی این تحریم را کمتر کند ، نگران است، بطوری که دریکی ازنوشته هایش میخوانیم :
” درحالی‌که با آغاز تحریم‌ها علیه مطامع دیکتاتوری ولی‌فقیه هرروز حلقه محاصره علیه نظام آخوندی تنگ‌تر می‌گردد… اکنون دیکتاتوری خون‌ریز بشار اسد از راه‌اندازی “تسهیلات دولتی” برای تجارت با رژیم آخوندی خبر می‌دهد “.
آنانی که بازار ایران را ترک میکنند صرفا به منافع شخصی خود توجه دارند و مسئله ای بنام انسانیت و … درپیش آنها پشیزی ارزش ندارد وبنابراین راه چاره این بود که ما قبلا تمهیدات لازم را که خودکفایی درسرلوحه ی تمامی اینها قرار دارد، میاندیشیدیم وازمیزان ضربات وارده ی آمریکا را که میخواهد ازاین کاستی ما به نوکرمان تبدیل کند، کمتر میکردیم.
اما نقطه ی امید ما به تحصیلکردگان پرشمار وپتانسیل های کم نظیری است که داریم وچه بسا که این زورگویی ها غیرتی مان کرده و جایگاه مناسب جهانی مان را که نمیبایست اینطور باشد که هست ومسائل تاریخی 400 ساله مقصر بزرگ این خسران است و مقصر مطلق دانستن یک دولت کار غیر علمی وناصادقانه است ، با هوشیاری تمام در وجود این مشکلات لحاظ کنیم .
ما چاره ای جز پند آموزی ازگذشته نداریم ونمیتوانیم دست روی دست گذاشته و دشمنان خود را شیرین کام نماییم.

ادامه مطلب...
۲۱ دی ۹۷ ، ۱۹:۰۶ ۰ نظر
صبور

دیدار صمیمی ۲ عضو جدا شده از فرقه رجوی: زندگی چقدر زیباست / الان می فهمیم که رجوی چقدر به ما ظلم کرده

در یک روز تعطیل آفتابی و زیبا در سفری به ملکان استان آذربایجان شرقی، به دیدار دوستی قدیمی رفتم . چند سالی بود که او را ندیده بودم وهر از چند گاهی برای تبریک عید فقط تماس تلفنی داشتیم .
علی امانی از دوستان گرامی و صمیمی ام در فرقه رجوی بود.

ما بهترین سنین عمر خود را که می باید در راستای زندگی صرف می کردیم ، در فرقه رجوی ، تلف کرده بودیم. آسیب های فراوانی نیز در دوران اسارت در سازمان ، متحمل شده بودیم ، من در عملیات مروارید تیر خورده بودم و علی نیز در اثر کارهای فیزیکی سنگین دچارآسیب شدید از ناحیه دیسک کمر شده بود.
در همین افکار غوطه ور بودم که از شهر ملکان رد شده و به روستای محل اقامت علی امانی رسیدم . از اولین نفر که در مورد علی سئوال کردم ، با نام پدرش او را معرفی کرد و خانه او را به من نشان داد .
زنگ یک درب بزرگ آهنی سبز رنگ را فشردم . علی را بلافاصله شناختم وهمدیگر را در آغوش فشردیم . وارد یک حیاط خیلی بزرگ شدیم ، ماشینم را جلوی یک ساختمان پارک کردیم و داخل شدیم ، همسر و سه فرزند علی در خانه بودند ، دختر کوچک علی خواب بود ، اما دو فرزند دیگر که بزرگتر بودند برای استقبال با علی درحیاط آمده بودند ، همه چیز یک خانه نسبتا بزرگ در منزل فراهم بود، کمی از موهای علی که امروز دیگر ۵۰ ساله شده بود ، سفید بود .
به کوری چشم رجوی ها ، محفل گرم دو دوست شروع شده بود ، از همه چیز صحبت و درد دل می کردیم. رجوی شاید ما را سالها در اسارت نگه داشت اما هرگز نتوانست ما را تا به ابد در اسارت نگه دارد ، تنها کسی که در اسارت مرد و در اسارت ابدی ماند ، خود مسعود بود .
دختر خوشگل و کوچک علی نیز از سر و صدا و خنده های بلند ما بیدار شد ، چقدر زندگی زیباست ، چقدر گل های زندگی زیبا هستند ، الان می فهمیم که سال های متمادی چقدر رجوی به ما ظلم کرده است .

ادامه مطلب...
۲۱ دی ۹۷ ، ۱۷:۵۰ ۰ نظر
صبور

دولت آلبانی در مقابل گروه تروریستی مجاهدین خلق دچار انفعال شده است

نشریه آلبانیایی « گزتا ایمپکت» در یک نشست تلویزیونی اینترنتی با حضور سه تن از کارشناسان و تحلیل گران آلبانی، به بررسی وضعیت گروهک تروریستی منافقین و حضور چند ساله این گروهک در آلبانی پرداخت.

به گزارش سرویس بین الملل پایگاه خبری تحلیلی هابیلیان، این برنامه که محوریت آن درباره اخراج تعدادی از دیپلمات های ایرانی از آلبانی در روزهای اخیر بوده است، سیاستمداران آلبانی را افرادی ترسو معرفی کرد که چاره ای جز اطاعت از آمریکا ندارند.

وزارت امور خارجه آلبانی پس از اخراج دیپلمات ها اعلام کرده بود که این اقدام با مشورت با تعدادی از کشورهای همپیمان اتخاذ شده است، همان زمان ناظران، آمریکا و اسرائیل را به عنوان کشورهای پشت پرده اقدام تیرانا معرفی کردند.

خانم «مگینا بالا» حقوقدان آلبانیایی و مجری کارشناس برنامه با توصیف منافقین به تروریست، از تبدیل شدن آلبانی به افغانستان دوم با وجود این گروه تروریستی ابراز نگرانی کرد.

جرجی تاناسی روزنامه نگار تحقیقی در این برنامه گفت: تصمیم اخراج سفیر ایران یک تصمیم آمریکایی بود که هیچ سودی برای آلبانی ندارد. ادی راما نخست وزیر، به دنبال گرفتن موافقت ترامپ برای دیدار و کمک به اوست.

ادامه مطلب...
۱۷ دی ۹۷ ، ۱۹:۵۳ ۰ نظر
صبور

همه بلاهایی که منافقین بر سر زنان آوردند

«پوشش خانه تیمی»، «طلاق اجباری»، «جدایی از فرزند»، «عمل خارج کردن رحم» و هزاران ظلم و مصیبت دیگر، گوشه‌ای از بلایایی است که سازمان مجاهدین خلق یا همان منافقین در حق زنانی که سرباز این نهاد بودند، روا داشته است.

شعارها و مطالب نشریه هایشان می‌گفت که قرار است حقوق پایمال شده زنان توسط مردان را به آنها برگردانده شود و نقش زنان را در دموکراسی و مسائل اجتماعی تعیین شود. شعارهایی که بزرگ بود و فریبنده برای آن روزهای اوایل انقلاب که جوان ها پر از شور و احساسات آرمانگرایانه بودند. اما مصیبت‌هایی که زنان در «سازمان مجاهدین خلق» کشیدند در کمتر گروه و فرقه ای اتفاق افتاده است. زنان سربازی که خیلی زود فهمیدند سازمان قرار است تمام زنانگی، مادرانگی  و حتی داشتن یک همسر و خانواده را از آنها بگیرد.

در این گزارش به تمام بلاها و شکنجه‌هایی که سازمان مجاهدین خلق به اسم مبارزه و آرمانخواهی در حدود پنجاه سال بر سر زنان سرباز خود آورده است پرداخته ایم. بلاهای و مصایبی که زنان را به عروسک خیمه شب بازی عده ای برای رسیدن به اهداف سیاسی و نظامی تبدیل کرد.

درنوشتن این گزارش «ایمان گودرزی» تهیه کننده و مستندساز ما را یاری کرده است.

زن‌ها به‌عنوان اعضای پوششی مجاهدین

سازمان مجاهدین تا سال ۱۳۴۸ یعنی تا ۴ سال بعدازاینکه توسط بچه‌های نهضت ملی ایجاد شد اصلاً هیچ نیروی خانمی در آن عضو نبود و یک سیستم کاملاً مردانه داشت. این‌ها نیروهایی بودند که از نهضت آزادی منشعب شده بودند و در ابتدا اسم خاصی نداشتند و با اسم «بچه‌های نهضت ملی» شناخته می‌شدند.

بعدها وقتی «چریک‌های فدایی» که عقاید چپ مارکسیستی داشتند برای خود اسم‌سازمانی «چریک‌های فدایی خلق» را انتخاب کردند، «بچه‌های نهضت ملی» احساس کردند که از این جریان عقب‌افتاده‌اند و در ادامه، آن‌ها نام «سازمان مجاهدین خلق» را برای خودشان انتخاب کردند. در سال‌های اولیه تأسیس گروه، همه اعضا اعتقاد داشتند که زن اصلاً نمی‌تواند در جریان مبارزات باشد. تا اینکه «ساواک» طرحی برای مقابله با اقدامات مجاهدین خلق تهیه کرد. در این طرح به همه املاکی‌های شهر دستور داده شد تا هر خانه‌ای به مرد مجرد اجاره می‌دهند، اطلاعات آن را در اختیار ساواک قرار بدهند. با این شرایط نیروهای مجاهدین خلق دیگر نمی‌توانستند خانه تیمی اجاره کنند. اینجا بود که پای خانم‌ها هم به این گروه باز شد.

خانم‌های آشنا و وابستهٔ اعضای مجاهدین، شروع به جذب زنان و دختران جوان کردند. بعدها کار جذب و عضوگیری بر عهده همین زنانی افتاد که در مراحل مختلف عضو سازمان شدند. بخش زیادی از این زنان جوان که در سن ۲۰-۱۹ سالگی قرار داشتند، از خانواده‌های مذهبی بودند. چون در آن زمان هنوز ظاهر سازمان مجاهدین، گروهی بود که مقید به احکام اسلامی است. درواقع زنان فقط برای پوشش‌دهی مردان و وانمود به این موضوع که همسر اعضای سازمان هستند، وارد سازمان مجاهدین خلق شدند.

ادامه مطلب...
۱۲ دی ۹۷ ، ۲۱:۰۴ ۰ نظر
صبور

عملکرد فرقه رجوی ۴۰ سال خیانت و همکاری با دشمنان ملت ایران است: وقتی فکر کردن در فرقه رجوی ممنوع و هرزه‌گردی بود!

خاطراتی تلخ از فرقه  به یاد دارم  ازجمله ضدیت شدید و هیستریک رجوی و هم‌پالکی‌هایش با علم و دانش و پیشرفت اعضا، همان‌طور که خانواده‌های محترم و اغلب کارشناسان و روشنفکران مطلع هستند.

بسیاری از اعضای اولیه جذب‌شده به فرقه رجوی طیف‌های گسترده‌ای از دانش آموزان و دانشجویان در حال تحصیل در زمان پیوستن  بودند.  یکی از روش‌های ثابت و جاری فرقه درمانده این بود که افراد به‌محض ورود به سازمان می‌بایست ترک تحصیل و سوادآموزی می‌نمودند.

به‌واسطه شغلم در امور پرسنلی بسیاری از موارد به سوابق تحصیلی افرادی برمی‌خوردم که در سال‌های آخردانشجویی بودند و در صورت ادامه تحصیل به مدت محدود شش تا یک سال تبدیل به پزشک و مهندس  می‌شدند  و می‌توانستد مدرک خود را دریافت کنند.

ولی رجوی با سبعویت و تنفر وصف‌ناپذیری  که نسبت به افراد متشخص و باسواد  داشت همراه با بقیه سردمدارانش، اعضای ورودی  را از ادامه تحصیل منع می‌کردند و حتی علاقه به تحصیل را شماتت نموده و آن‌ها وابستگی اعلام می‌کردند.  همچنین در درون فرقه حتی کسی حق نداشت از سابقه علمی و اجتماعی خودش سخنی بگوید و مخالف هر گونه ادامه تحصیل اعضا بودند.

ادامه مطلب...
۱۰ دی ۹۷ ، ۱۳:۱۸ ۰ نظر
صبور

منافقین مسئولیت ترور دادستان نهاوند را پذیرفتند

گروهک منافقین، مسئولیت ترور دادستان نهاوند را در سال 1362 بر عهده گرفتند.

به گزارش پایگاه خبری‌تحلیلی هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، گروهک تروریستی منافقین در شماره 182 از «نشریه مجاهد»، ارگان مطبوعاتی اصلی منافقین در سال های آغازین دهه 1360، به این جنایت اعتراف کرده است.

بر پایه این خبر، که نشریه منافقین آن را در جایگاه سندی بر عملیات متهورانه خود منتشر کرده است، در تاریخ  14آذر 1362 ، یکی از عناصر گروهک منافقین به نام عزت‌الله یوسف‌زاده با لباس مبدل وارد دادستانی نهاوند می شود و خسرو کاظمی، دادستان این شهر و همکاران او را با مسلسل به رگبار می بندد.

این خبر می افزاید، در حمله مزبور علاوه بر دادستان، رضا جعفریان، دادیار؛ اصغر سیف، منشی دادگاه؛ و یکی از محافظان کاظمی نیز به شهادت می رسند.

۱۰ دی ۹۷ ، ۱۲:۵۲ ۰ نظر
صبور

آلبانی به دنبال دلالی خود است

پذیرش فرقه تروریستی رجوی در آلبانی یک معامله اقتصادی بین آمریکا و عربستان با کشور آلبانی ضعیف و ناآشنای آلبانی بود. دولت آلبانی با پذیرش این فرقه، حمایت مالی قابل توجهی را کسب کرد. تاجایی که به نهاد های حقوق بشری بین المللی فعال در این کشور هم دستور داد چشم، گوش و زبانشان را در خدمت رسانی به این فرقه صرف کنند تا مبادا پولهای سعودی، آمریکایی قطع شود و دولت آلبانی در گِل افتضاح پناه دادن به تروریست های جانی فرقه رجوی تنها بماند.

نمونه ی تسلیم همه جانبه ی کشور آلبانی در مقابل فرقه رجوی و حامیانش، پرداخت حقوق پناهندگی اعضای جدا شده ی این گروه توسط کمیساریای عالی پناهندگان بود که به طرز عجیبی این پول باید ابتدا به فرقه رجوی پرداخت می شد تا سرکردگان این فرقه تصمیم بگیرند به هر جدا شده چه میزان حقوق بدهند و چه میزانش را به نفع فرقه خودشان مصادره کنند. این فرقه تا زمانی که اعضای جدا شده برای احقاق حقشان متحد و معترض شدند و خواستار رسیدگی دفتر مرکزی کمیساریای عالی پناهندگان به پرداخت مستقیم حقوقشان شدند، هزاران دلار از پول های جداشدگانش را به جیب زد.

چشم پوشی دولت آلبانی از صدها نامه ی خانواده های اعضای فرقه رجوی و هزاران سند جنایات این فرقه و از طرفی دستور به حضور مقاماتش در جلسات این فرقه و سوت و کف زدن برای آن ها، نمونه ی دیگری از خدمات بر پایه جذب حمایت آمریکا و عربستان است.

حالا هم طرح اخراج سفیر ایران از این دولت ضعیف، که حتی توان دایر کردن یک سفارت در کشور ما را نداشت کلید خورده است. البته باید به آقای ادی راما هم حق داد. او به هرحال بدنبال بقاء کشور و دولتش هست. پس حتی، وقتی بازار حمایت از تروریسم داغ باشد، شاید هرکس دیگری هم جای او بود دلالی و منفعت خودش را در نظر می گرفت.

۰۶ دی ۹۷ ، ۱۵:۳۰ ۰ نظر
صبور

منافقین با ترورهای گسترده دنبال سهم‌خواهی از انقلاب بودند

پساز پیروزی انقلاب گروهک منافقین طلبکارانه این نهضت مردمی را از آن خود دانسته و به سهم‌خواهی از آن روی آورد؛ اما پس از اینکه میان مردم جایگاهی پیدا نکرد مواضع خصمانه‌ای علیه نظام جمهوری اسلامی اتخاذ کرد و به ترور سران مملکت و مردم کوچه و بازار پرداخت.

عناصر گروهک منافقین در 1دی1360 امامقلی جعفرزاده و مجتبی استکی را در خیابان خواجه‌ربیع مشهد به‌شهادت رساندند. شهید جعفرزاده در زمان شهادت در سمت فرمانداری شهرکرد مشغول خدمت بود.

در ادامه به شرح مختصری از زندگی شهیدان امامقلی جعفرزاده و مجتبی استکی می‌پردازیم:

شهید امامقلی جعفرزاده

شهید امامقلی جعفرزاده در بهمن1324 در شهر سامان استان چهارمحال‌وبختیاری در خانواده‌ای مذهبی به‌دنیا آمد. پدر و مادرش او را که تنها فرزندشان بود نذر امام‌ رضا(ع) کردند و مدت 7 سال لباس سفید به او پوشاندند و کفن‌پوش امام‌ رضا(ع) ساختند. امامقلی تحصیلات ابتدایی‌اش را در سامان به‌پایان رساند و به‌دلیل فراهم‌نبودن شرایط ادامه تحصیل در سامان، تحصیلات متوسطۀ خویش را در دبیرستان ادب اصفهان ادامه داد. حدوداً ۱۷ساله بود که پدرش را از دست داد.

امامقلی در سال ۱۳۴۱ وارد صحنۀ سیاست شد. او در فعالیت‌های انقلابی شرکت کرد که به‌وسیلۀ روحانیت مبارز رهبری می‌شد و به پخش اعلامیه و نوارهای امام و رسالۀ ایشان پرداخت .

وی در سال ۱۳۴۵ به خدمت سربازی اعزام شد. با اتمام دوران سربازی در سال ۱۳۴۷ وارد کارخانۀ ذوب‌آهن اصفهان شد و بعد از دیدن دورۀ فنی یک‌ساله مشغول به کار شد.

شهید جعفرزاده شهریور۱۳۴۷ ازدواج کرد که ثمرۀ این ازدواج 1 دختر و 2 پسر است. در سال ۱۳۴۹ برای دیدن دورۀ یک‌ساله از طرف کارخانۀ ذوب‌آهن اصفهان عازم شوروی شد؛ ولی به‌خاطر هوش و ذکاوتش این دوره را در مدت 7ماه و نیم تمام کرد و به کشور بازگشت. او در مدت اقامتش در شوروی تمام موازین شرعی را اجرا می‌کرد و قرارگرفتن در محیط غیراسلامی کوچکترین خللی در ایمان و اراده‌اش ایجاد نکرد. بعد از بازگشت از شوروی فعالیت‌هایش را دوباره از سر گرفت و با مبارزان منطقۀ چهارمحال و اصفهان از جمله آقای صلواتی، آقای پرورش، آیت‌الله طاهری، حجه‌الاسلام میرزائی، امام‌جمعۀ زرین‌شهر و شهدایی چون شهید ترکی، شهید فولادی و... ارتباط تنگاتنگ داشت.

ادامه مطلب...
۰۳ دی ۹۷ ، ۱۹:۴۲ ۰ نظر
صبور

دیده نشده‌های فرقه رجوی در مستند «به نام خلق»

مجموعه مستند تلویزیونی «به نام خلق» که به روایت اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق از ابتدای شکل‌گیری تا امروز آن می‌پردازد

این برنامه از 24 آذر هر روز ساعت 18:20 از شبکه سوم سیما پخش  می شود.

«به نام خلق» مجموعه مستند 28 قسمتی به کارگردانی و تهیه‌کنندگی ایمان گودرزی، تصویربرداری احمد گودرزی، وحید نجف‌زاده ؛ نویسندگی سیدحامد قریشی؛ گویندگی داود نماینده و تدوینگری کوروش نمازی است.

این مستند که تولید آن 2 سال زمان برده است محصول مشترک مرکز مستند سوره حوزه هنری و بسیج سازمان صدا و سیما است.

۲۹ آذر ۹۷ ، ۱۸:۰۴ ۰ نظر
صبور

گزارش نشریه نشنال اینترست در مورد گروهک منافقین

نشریه نشنال اینترست گزارشی از ماهیت گروهک تروریستی منافقین به قلم پاول پیلار منتشرکرد

او در این گزارش سعی کرده تا سیاست غلط آمریکا در قبال گروهک منافقین را تحلیل کند . پائول پیلار گزارش خود را با این تیتر آغاز می‌کند، مجاهدین خلق و سیاست ورشکسته ایالات‌متحده در قبال ایران

مطلب زیر گزارش پیلار می‌باشد که در نشریه نشنال اینترست در تاریخ 13 نوامبر چاپ گردید:

این واقعیت که یک گروه مشکوک به گروه مجاهدین(منافقین) خلق در سیاست دولت ترامپ در قبال ایران نقش دارند، نشان‌دهنده ورشکستگی این سیاست است.ازجمله واضح‌ترین شاخص‌های برنامه‌ریزی نادرست در سیاست دولت ترامپ در رابطه با ایران، تمایلات جانبدارانه از گروه تروریستی موسوم به مجاهدین خلق(منافقین) است. جان بولتون، مشاور امنیت ملی و رودی جولیانی، وکیل مدافع دونالد ترامپ، یکی از برجسته‌ترین رهبران این گروه هستند که در سخنرانی‌های خود به حمایت از این گروه برخاسته‌اند. آن‌ها این گروه را نماینده چیزی می‌دانند که قطعاً چنین چیزی نیست: یک جایگزین دموکراتیک برای نظام سیاسی فعلی ایران.

آرون مرات، روزنامه‌نگار و یک بازرس باتجربه در امور ایران که پیش‌ازاین در تهران خبرنگار بود، اخیراً یک مقاله 600 کلمه‌ای درباره مجاهدین خلق(منافقین) در گاردین منتشر کرده است.

این قطعه ارزش خواندن را دارد، زیرا شامل اطلاعاتی غنی و به‌روزرسانی شده‌ای می‌باشد که جای هیچ‌گونه شک و تردیدی در مورد ماهیت این گروه و استفاده ناخوشایند و هولناک از مجاهدین خلق (منافقین) به‌ عنوان ابزاری برای اجرای سیاست ایالات‌متحده در منطقه باقی نمی‌گذارد.

گروه مجاهدین خلق (منافقین) درنتیجه یک جنبش دانشجویی مخالف شاه ایران شکل گرفت و ایدئولوژی‌های عجیب‌وغریبی مرکب از اسلام‌گرائی و مارکسیسم را دنبال می‌کرد. این گروه از ابتدا رویکردی ضدآمریکایی داشت.

عملیات تروریستی آن، تجارت‌های متعلق به آمریکایی‌ها را هدف قرارداد و علاوه بر شش شهروند آمریکایی تعدادی از شهروندان ایرانی را کشت. مجاهدین خلق (منافقین) در جریان انقلاب 1979، نقش مهمی در سرنگونی شاه ایفا کرد، اما به‌زودی با رژیم (نظام) جدید[امام] خمینی به نزاع افتاد.

این گروه همچنین با آزادی گروگان‌های آمریکایی در سفارت ایالات‌متحده مخالفت کرد. و همچنان به اقدامات تروریستی خود ادامه داد، تنها تفاوت این بود که جمهوری اسلامی رژیم شاه را به‌عنوان هدف اصلی بیرون کرد.

با شروع جنگ هشت‌ساله ایران و عراق، سازمان مجاهدین خلق به صدام حسین نزدیک شده و دیکتاتور عراق در ازای ادامه حملات سازمان مجاهدین در داخل ایران و همچنین کمک به صدام در سرکوب مخالفان داخلی خود، سلاح، پول نقد و مکان ویژه‌ای به نام قرارگاه ( پادگان ) اشرف در اختیار آن‌ها (منافقین) قرارداد. ایرانیان به نحو قابل‌فهمی این مرحله در تاریخ مجاهدین خلق (منافقین) را به‌عنوان یک خیانت غیرقابل‌چشم‌پوشی آن‌ها تلقی کرده و ناخودآگاه هرگونه حمایت گذشته این گروه در ایران از اذهان پاک شد.

ادامه مطلب...
۲۷ آذر ۹۷ ، ۲۰:۲۸ ۰ نظر
صبور

خائنان پلید - ترور

مجید شریف واقفی(از موسسین سازمان)به دلیل عدم تمکین به اندیشه مارکسیستی،ازسوی مرکزیت سازمان طرد وبه شکلی فجیع کشته شد
عکسی از بقایای جسد شریف واقفی.دانشگاه صنعتی #شریف به نام اوست


۲۳ آذر ۹۷ ، ۱۷:۰۲ ۰ نظر
صبور

نقش جدید منافقین در سیاست ضدایرانی ترامپ

هفته‌نامه آمریکایی نیشن در مطلبی در وب‌سایت خود، نقش جدید گروهک منافقین در سیاست‌های دولت ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران را بررسی کرده است.

به گزارش سرویس بین‌الملل پایگاه خبری‌تحلیلی هابیلیان، هفته‌نامه نیشن در گفت‌وگویی با موضوع بررسی سیاست‌های خصمانه جدید دولت ترامپ در مواجهه با ایران، نظر تریتا پارسی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی ایرانی‌آمریکایی، را در خصوص نقش‌آفرینی گروهک منافقین در این سیاست‌ها جویا شده است.

در این گفتگو که در تاریخ 5دسامبر2018 بر روی وب سایت هفته‌نامه نیشن قرار گرفته است، جیمز کاردن، خبرنگار نیشن به‌منظور کمک به درک بهتر دور جاری از جنگ کلامی اعضای کابینه ترامپ علیه ایران، ازجمله سخنرانی جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا در انستیتو بین المللی مطالعات استراتژیک در منامه، که در آن سخنان تندی را علیه دولت ایران مطرح کرده بود، سؤالاتی را از تریتا پارسی پرسیده است.

در بخشی از این گفت‌وگو، کاردن با اشاره به تغییر مشی آمریکا در قبال ایران از براندازی از بیرون (Regime Change) به فروپاشی (Collapse)، و تمایل ترامپ برای ایجاد تغییر در ایران از طریق بی‌ثبات‌سازی کشور از درون، به‌جای دخالت مستقیم نظامی، شرایط را برای نقش‌آفرینی گروه‌هایی مانند «فرقه تروریستی» سازمان مجاهدین خلق (گروهک منافقین) مطلوب توصیف می‌کند و از پارسی می‌خواهد نظر خود را در این‌باره بیان کند.

بنیانگذار شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) در تأیید نظر خبرنگار نیشن، بیان می‌کند با توجه به هزینه‌هایی که اقدام نظامی در پی خواهد داشت، و مسلماً نه به‌دلیل دغدغه‌های انسان‌دوستانه، ترامپ ترجیح می‌دهد هدف خود (یعنی سرنگونی نظام ایران) را بدون پیگیری اقدام نظامی محقق کند. ازین‌رو، پیش بینی می‌کند ترامپ به جای جنگ یا براندازی از بیرون، که بسیار پرهزینه خواهد بود، فروپاشی از درون را در دستور کار خود قرار دهد.

نویسنده کتاب «ازدست‌دادن دشمن؛ اوباما، ایران و پیروزی دیپلماسی» در توضیح پیش‌بینی خودْ استدلال می‌کند در حالی‌ که گروهک منافقین، به‌دلیل بی‌اعتباری گسترده در ایران، در تحقق‌بخشیدن به هدف اول از کارایی لازم برخوردار نیست، به نظر می‌رسد، دولت ترامپ به آن، به دلیل تجربه فراوانش در خرابکاری، تروریسم، سوء‌قصد و حتی جنگ منظم، به چشم عنصری مفید در اجرای فروپاشی و جنگ شهری احتمالی، نگاه می‌کند.

در ادامه، کاردن از تریتا پارسی می‌خواهد با توجه به آشنایی‌اش با منافقین، به‌خصوص یادداشتی که برای نشریه نقد کتاب لندن در این موضوع نوشته، برای خوانندگانی که ممکن است از آن‌ها شناخت نداشته باشند، کمی درباره ماهیت این گروه صحبت کند.

پارسی در جواب این سؤال، سازمان مجاهدین خلق را یک «فرقه تروریستی خشن» توصیف می‌کند که اول‌بار با کشتن آمریکایی‌ها و مسئولان رژیم شاه در دهه های 1960 و 1970 ترورهای خود را آغاز کرد. او سپس با اشاره به حمایت اولیه منافقین از انقلاب اسلامی و رویارویی ثانویه آن‌ها با نظام اسلامی، فرار آن‌ها از ایران و پناهنده شدنشان به صدام در زمان جنگ ایران و عراق را خاطرنشان می‌کند. تریتا پارسی همچنین به همدوشی گروهک منافقین با صدام در زمان جنگ اشاره می‌کند؛ اقدامی که برای آن‌ها به قیمت از دست‌رفتن همه اعتبارشان در داخل ایران تمام شد. بنیانگذار نایاک بحث تاریخچه سازمان مجاهدین را با تبدیل شدن این گروه به ارتش شخصی صدام برای نسل‌کشی شیعیان در جنوب و اکراد در شمال عراق، خاتمه می‌دهد.

در بخش دیگری از گفت‌وگو درباره حضور گروهک منافقین در ایالات متحده، پارسی بیان می‌کند که این گروه هم‌زمان با جنگیدن برای صدام، لابی‌گری بسیار گسترده خود را در کاپیتال هیل (ساختمان کنگره آمریکا) با تأمین بودجه‌های هنگفت مبارزات انتخاباتی اعضای دموکرات و جمهوری خواه کنگره، آغاز کرد. به اعتقاد تریتا پارسی، منافقین علاوه بر بهره‌مندی از پول های نفت سعودی، به این خاطر که می‌گفتند نظام ایران بد است و باید سرنگون شود، در آمریکا با در باغ سبز مواجه شدند. این تحلیلگر ایرانی‌آمریکایی، در پایان به این نکته اشاره کرد که سازمان مجاهدین خلق علی رغم حضور متعاقب در فهرست تروریستی آمریکا، همچنان به لابی‌گری گسترده خود ادامه داد؛ روشی که به بیرون آمدن آن‌ها از فهرست تروریستی در سال 2012 منجر شد.

۲۲ آذر ۹۷ ، ۱۸:۲۳ ۰ نظر
صبور

نمایش فریبکارانه «گلریزان» در سیمای فرقه رجوی

فرقه رجوی برای جلب افکار عمومی و خروج از انزوا، نمایشی با عنوان گلریزان در سیمای خود به راه انداخته است.



بی تردید همگان می دانند که هدف فرقه از این گلریزان نه دریافت کمک های مردمی بلکه برای جلب افکار عمومی برای برون رفت از انزوا و بن بست های سیاسی، برنامه ریزی شده است.

اصولا فرقه رجوی با دریافت کمک های شاهزاده های سعودی و سایرین نیازی به این مبالغ ندارد. پس چه اهدافی را در این نمایش تعقیب می کند :

مظلوم نمایی و موجه جلوه دادن خود در نزد افکار عمومی با تحریک عواطف مخاطبان

– به کوچه علی چپ زدن و آدرس غلط دادن به افکار عمومی برای عدم وابستگی سازمان به بیگانگان و نیازمند به کمک های اندک مردمی

– فریب هواداران و آدرس انحرافی دادن به آنان برای تبرئه خود از اتهام وابستگی به ابر قدرتها و کشورهای مرتجعی مثل عربستان

– فریب نسل های جوان ایران و سوء استفاده و تحریک حس ترحم آنان برای یارگیری از بین آنان

– اعلام اعداد و ارقام غیر واقعی استقبال از این گلریزان برای موجه جلوه دادن فرقه

اگر چه این ترفندها کهنه شده و همگان می دانند که هیچ سازمانی با این کمک های دریافتی قادر به حفظ خود هم نمی تواند باشد چه رسد به فعالیت برای اقدامات بر اندازانه. فرقه و همگان می دانند که با این اقدامات مظلوم نمایانه راه به جایی نخواهد برد و طبیعی است که انسان غرق شده برای نجات خویش به کف روی آب نیز چنگ خواهد زد واین عمل فرقه مصداق عینی ضرب المثل فوق است.

۱۹ آذر ۹۷ ، ۱۸:۵۸ ۰ نظر
صبور