۱۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

سازمان مجاهدین خلق، منفورترین در طول تاریخ ایران

سازمان مجاهدین خلق هیچ جایی در آینده ایران ندارد – بازنده همیشه بازنده است
زمانی که جوان بودم، به خاطر دارم که چقدر حزب توده در میان ایرانیان مورد تنفر بود. نه تنها به این خاطر که آنها کمونیست بوده و به اسلام اعتقاد نداشتند، بلکه بیشتر به این خاطر که برای آنان منافع ملی ایران اهمیتی نداشت. آنان به اصطلاح بین المللی فکر می کردند و البته اعتقاد داشتند که تمامی انقلاب های سوسیالیستی در جهان می بایست تحت هدایت اتحاد شوروی سابق باشد.
ایرانیان از آنان متنفر بودند زیرا آنان به دنبال منافع و سیاستهای اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی سابق بودند. آنان در برابر محمد مصدق نخست وزیری که در یک انتخابات دموکراتیک در ایران پیروز شده بود ایستادند که به سقوط او توسط یک کودتای انگلیسی-آمریکایی در سال 1332 منجر گردید.
از زمانی که من از سازمان مجاهدین خلق در سال 1382 جدا شدم و به ایران بازگشتم متوجه شدم که این فرقه در حال حاضر بسیار منفورتر از حزب توده در میان ایرانیان است، و این ایرانیان شامل مخالفان جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور هم می شود.
سازمان مجاهدین خلق هزاران نفر بیگناه را به قتل رساند، با دشمن مهاجم صدام حسین علیه مرزبانان میهن همکاری نمود، و بسا بیشتر از حزب توده هرگز اعتقادی به حفظ امنیت و منافع ملی ایران نداشت.
اخیرا، در یک مصاحبه با فاکس نیوز، وزیر خارجه ایران محمد جواد ظریف در خصوص “تیم B” توضیح داد که ایالات متحده را به سمت فاجعه درگیری با ایران سوق می دهد، و سازمان مجاهدین خلق تلاش می کند تا به هر وسیله ممکن خود را به این جریان بچسباند، به این امید که شاید به این طریق به اهداف فرقه ایش برسد.
ولی بازنده همیشه بازنده است. آینده ایران هرچه باشد، مجاهدین خلق قطعا جایی در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران نخواهند داشت چرا که این فرقه منفورترین در نزد مردم ایران در طول تاریخ این کشور است.

۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۵۰ ۰ نظر
صبور

خارج کردن منافقین از فهرست تروریستی، تصمیم احمقانه‌ای بود

لری ویلکرسون، رئیس سابق ستاد کارکنان وزارت خارجه آمریکا، خارج کردن منافقین از فهرست سازمان‌های تروریستی وزارت خارجه آمریکا را تصمیمی نابخردانه توصیف می‌کند که حامیان آمریکایی این گروه را امیدوار کرده است تا از این گروه در جهت اجرای منافع خود استفاده کنند.

به گزارش سرویس بین‌الملل هابیلیان، به‌نقل از پابگاه خبری آمریکایی تروث‌دیگ، شارمنی پریس، گزارشگر ریل‌نیوز نت‌ورک، در گفتگویی با لری ویلکرسون، رئیس ستاد کارکنان وزارت خارجه در دوره کالین پاول و استاد برجسته حکومت‌داری و سیاست عمومی در دانشگاه ویلیام اند مری آمریکا، نظر وی را درباره گروهک تروریستی منافقین جویا شده است.

در ابتدای این گفتگو، پریس با اشاره به گفتگوی 26 آوریل محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، با فاکس نیوز و اشاره وی به ارتباط جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ، با گروهک تروریستی منافقین، از جمله سخنرانی سال 2017 وی در جمع هوادارن منافقین، که در آن از آرزوی خود برای سرنگون‌کردن جمهوری اسلامی پیش از آنکه چهل‌سالگی خود را تجربه کند، خبر داده بود، نظر وی را درباره این گروهک تروریستی و حامیان آن در دولت ترامپ جویا می شود.

ویلکرسون در پاسخ به این پرسش، گروهک منافقین را فرقه‌ای تروریستی توصیف می‌کند که درنتیجه به‌کارگیری معیارهای دوگانه از سوی دستگاه حاکمه آمریکا از فهرست تروریستی خارج شده است: «سازمان مجاهدین خلق فرقه است، یک فرقه تروریستی. هیچ شکی در این باره نیست. اما ما عادت داریم از هرکسی بدمان بیاید به او می‌گوییم تروریست، و از هرکسی خوشمان بیاید مبارز راه آزادی خطابش می‌کنیم.»

در همین رابطه، رئیس سابق ستاد کارکنان وزارت خارجه آمریکا خارج کردن منافقین از فهرست سازمان‌های تروریستی وزارت خارجه آمریکا را تصمیمی نابخردانه توصیف می‌کند که حامیان آمریکایی این گروه را امیدوار کرد تا از این گروه در جهت اجرای منافع خود استفاده کنند: «از زمان تصمیم احمقانه ما برای بیرون‌آوردن مجاهدین خلق از فهرست تروریستی، جان بولتون، رودی جولیانی و جمعی دیگر از مقامات سابق از این گروه مانند گاو شیرده استفاده کرده‌اند.»

ویلکرسون همچنین به موضوع پول‌گرفتن بولتون و هم‌قطارانش از گروهک تروریستی منافقین صحه می‌گذارد: «جان بولتون از مجاهدین پول گرفته است. شنیده ام برای هر سخنرانی 30 هزار دلار دریافت کرده. او در زمره مقاماتی است که از این افراد پول گرفته‌اند.»

۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۵۶ ۰ نظر
صبور

جلاد امروز، مخالف اعدام فردا !

    مریم و مسعود رجوی در خصوص اعدام میگویند: اعدام بد است و ما با اعدام مخالفیم و در ایران فردا!! ما حکم اعدام را برمیداریم و ...
جهت یادآوری خدمت مریم و مسعود باید عرض کنم، مگر شما نبودید که هنوز نه به بار بوده و نه به دار٬ حکم اعدام در قرارگاه اشرف را به نقل محافل و نشستهای دیگ و عملیات جاری تبدیل کردید و می گفتید که هرکس که خواست از ما جدا شود٬ حکمش اعدام است؟! مگر شما نبودید که در نشستهای طعمه همه را مجبور کردید که گزارش بنویسند که هرکس برید و خواست جدا شود٬ حکمش اعدام است و خودش پیشاپیش حکم اعدام خود را امضاء کند؟

   یا اصلا کمی به گذشته های دورتر برگردیم مگر شما نبودید که در سال 59-60 به جوخه های ترور خود دستور داده بودید که وقتی خواستند کسی را ترور کنند٬ بالای سرش بروند و بگویند: شما در دادگاه خلق به مرگ محکوم شده اید و تیر خلاص برسرش بزنند؟!
شما با چه رویی صحبت از اعدام نکردن و صحبت از حق حیات و ... به میان می آورید؟ شما تصور میکنید که با این حرفها قادرید که گذشته سیاه خود را پاک کنید؟ آیا فراموش کرده اید که چه بلایی در خروس آباد و زندانهای قرارگاه اشرف٬ به بهانه نفوذی بودن بر سر نیروهای خودتان که نیآوردید؟!

   نکته جالبی که در لابه لای سخنان رئیس جمهور خود منتخب ایران همیشه گفته می شود این است که در ایران فردا٬ خبری از حکم اعدام نخواهد بود! "مریم قجر عضدانلو" ایران فردا را شما بهتر است که لااقل فعلا بی خیال شوید٬ بی زحمت فکری به حال فسیل شدگانی بکنید که در عراق و آلبانی گیر افتاده اند و هر روز و شب٬ شخصیت٬ فکر٬ اعتماد به نفس٬ انسانیت٬ عواطف٬ عقل و شعور و همه چیزشان را اعدام می کنید
۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۰۰ ۰ نظر
صبور

واژه‌ هایی که منافقین برای تطهیر خود بکار می برند

خائنان پلید(مجاهدین) تلاش می کنند با به‌ کار بردن الفاظی مانند «حقوق‌ بشر»، «آزادی» و غیره گذشته سیاه و خاطرات بد مردم از خود را تطهیر کنند. «مریم رجوی» رئیس‌ جمهور خودخوانده گروهک تروریستی منافقین در سالهای اخیر معمولاً در سخنرانی و پیام‌های خود از شعارهای خوش رنگ و لعابی، از مفاهیمی مانند «حقوق بشر»، «آزادی بیان»، «حقوق زنان» و امثالهم سخن می‌ گوید، اما سوابق گذشته و حال منافقین، نشان‌ دهنده نفاق و تفاوت سخن تا عمل سران این فرقه تروریستی است....
به اذعان بسیاری از اعضای جدا شده فرقه رجوی، یکی از واژگانی که سران منافقین بسیار بر آن تاکید می‌ کنند، «آزادی» است که برای همه محترم و معنی خاص خودش را دارد. اما در فرهنگ فرقه رجوی، آزادی یعنی اینکه افراد آزاد هستند که فقط از رهبری سازمان تعریف و تمجید کنند و آزاد هستند که شبانه‌ روز برای رهبری سازمان به بیگاری گرفته شوند و اگر کسی خلاف نظر رجوی حرفی زد، نیروهای سازمان آزاد هستند که او را به قتل برسانند!
یکی دیگر از این واژگان مورد استفاده سران منافقین، «رهایی زنان» است که در فرهنگ رجوی یعنی زنان باید از شوهر و فرزندان خود رها شده و در حرمسرای رجوی قرار بگیرند و همه عواطف مادری و زندگی و زن بودن را کنار گذاشته و به دست فراموشی بسپارند.
«انتخابات آزاد» از دیگر شعارهایی است که مسعود و مریم رجوی خودش را طرفدار سرسخت آن می‌ داند، ولی ـمسعود رجوی» بدون هیچ انتخاباتی رهبر مادام‌العمر سازمان مجاهدین خلق شده و زنش «مریم رجوی» هم بدون هیچ انتخاباتی رییس‌ جمهور مادام‌العمر شده است و در داخل مناسبات هم برای انتخاب مسئول اول سازمان یا شورای رهبری و مرکزی همیشه تعداد کاندیداها کمتر از تعداد مورد نیاز است.
یکی دیگر از واژگان مورد استفاده منافقین به‌ ویژه در سال‌های اخیر، «حقوق بشر» است. سران منافقین همواره در سخنرانی‌ها، خودشان را طرفدار سرسخت حقوق بشر معرفی می‌ کند ولی در عمل نقض فاحش حقوق بشر در داخل مناسبات قرون وسطایی منافقین بیداد می‌ کند و افراد از اولیه‌ ترین حقوق انسانی نظیر دیدار با خانواده محروم هستند و هزاران مورد دیگر نقض حقوق بشر که همه سازمان‌های حقوق‌ بشری و ارگان‌های بین‌المللی و کمیساریای عالی پناهندگان در عراق هم آن را تأیید کرده‌ اند.
و اما، یکی دیگر از واژگان مقدس مورد استفاده منافقین، واژه «صلح» است که در فرهنگ رجوی صلح یعنی رفتن به عراق و مزدوری برای صدام حسین در دوران دفاع مقدس و علیه مردم ایران وارد جنگ شدن. صلح در نگاه منافقین یعنی آویزان شدن به قدرت‌های خارجی و سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی کشورهای غربی علیه مردم ایران و چشم دوختن به حمایت‌های مالی و تبلیغاتی وسیع از جانب قدرت‌های بیگانه و متکی بودن به قدرت‌های خارجی و نداشتن استقلال سیاسی.

۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۳:۵۸ ۰ نظر
صبور

آیا مجاهدین خلق قهرمانان ایران هستند؟

آیا تا کنون رهبری فرقه از خود پرسیده در زمانی که کشور نیاز به کمک مردمش داشت و در آن زمان که اکثر جوانان راهی جبهه های جنگ شدند این خلق قهرمان کجا بودند یا نه چرا رو در روی کشورشان ایستادند؟ مگر نام گروه آنان سازمان مجاهدین خلق ایران نبود ! اگر این فرقه ماهیت ایرانی دارد و خود را خلق قهرمان ایران معرفی می کند چرا در هیچ چالشی پشت سر مردم کشورش نبود بلکه همین مردم بیشترین ضربات را از همین خلق قهرمان دیده اند .


۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۳:۵۷ ۰ نظر
صبور

دروغ گویی در ذات فرقه رجوی است

با سلام خدمت دوستان و علاقمندان
داشتم به برخی موضوعات سالهای گذشته نگاه میکردم. چشمم به کتابی کوچک افتاد. از این بابت که قطرش کم و عرضش باریک و می شد سریع مروری به آن کرد .
اسم کتاب بود: “بخوان برای ایران بخوان “
کتاب گردآوری شده توسط ایرانیان کالیفرنیا بود و در سال 1375 منتشر شده بود .
موضوع کتاب دررابطه با آقای مهندس “محمود ملک افضلی” پسر مرضیه “اشرف‌السادات مرتضایی (مرضیه)” خواننده ایرانی بود که از آمریکا به انگلیس برای دیدن کنسرت مادرش رفته بود. داستان از این قرار بود که آقای مهندس “محمود ملک افضلی” پسر مرضیه بخاطر حضور مادرش در یکی از گردهمایی های فرقه رجوی در “ارلزکورت لندن” در سال 1375 برای دیدن مادرش به لندن رفته بود که در سالن محل کنسرت توسط افراد فرقه کتک خورده و بشدت آسیب دیده بود و پلیس لندن هم بر حسب معمول پلیسهای اروپا در دعواهای خارجیان دخالت نمی کند.

این ماجرا در ژوئن سال 1996 در سالن معروف المپیا در ارلزکورت لندن اتفاق افتاد و منجر به کتک خوردن آقای مهندس محمود ملک افضلی گشت. با نحوه کتک خوردن این آقا کاری ندارم. هر چند که وقتی ماجرا را از روی کتاب خواندم خیلی ناراحت شدم و دیدم که چقدر با چیزی که در سازمان آن زمان شنیده بودیم فرق میکرد. ولی مهم برایم همان قسمت است که در سازمان به ما گفته شده بود.
در آن زمان بر اثر تبلیغاتی که فرقه انجام میداد هوای دیگری در مناسبات حاکم بود و بخاطر اینکه فردی مثل مرضیه به فرقه پیوسته بود یک تعادل قوایی حاکم شده بود که در مجموع به نفع فرقه بود. تا اینکه روزی به ما گفته شد که مرضیه در ارلزکورت لندن همزمان با حضور مریم رجوی کنسرت دارد. البته که یک کار هماهنگ شده بود تا با استفاده از نام مرضیه، اسم مریم رجوی را هم بالا ببرند و بگویند که رئیس جمهور برگزیده مقاومت هم در این کنسرت شرکت داشت.
آن زمان بعد از چند روز که گویا خبری در بیرون سازمان پا در آورده بود و النهایه به داخل سازمان هم کشیده شد به گوشمان رسید حاکی از اینکه در جریان ارلزکورت فردی مدعی شده بود که پسر مرضیه است و گویا دروغ گفته و وی یک خراب کار از آب درآمده که توسط وزارت اطلاعات ایران فرستاده شده بود و قصد خراب کردن برنامه را داشته که موفق به این خرابکاری نشده و توسط مامورین پلیس لندن دستگیر و به بیرون سالن رانده شده بود.
دیگر آن زمان به ما گفته نشد که واقعا این فرد پسر مرضیه بوده و بشدت توسط همراهان مریم رجوی کتک زده شده است و پلیس لندن در کار نبود و اگر هم پلیسی بود وارد ماجرا نشده بود.
راستش وقتی داشتم این کتاب را میخواندم از دیدن عکس های این آقا خیلی ناراحت شدم. کسی که دوست دارد مادرش را ببیند باید کتک بخورد و مصدوم گردد. البته الان هر چه از منجلاب فرقه رجوی فاصله میگیریم ، می بینیم که هر چه آن زمان به ما گفته بودند تماما دروغ بود .
اکنون مرضیه مرده و رفته است ولی اشتباهی که او در ملحق شدنش به فرقه رجوی مرتکب شد باعث شد که خودش و خانواده اش آسیب ببیند . کما اینکه هر کدام از کسانیکه به فرقه پیوسته بودند خودشان و خانواده هایشان دچار آسیب های جدی شدند و هنوز که هنوز است این آسیب ها خوب نشده و بعضا ماندگار هستند.
اما آنچه مسلم و قطعی است اینکه بمرور زمان دروغهایی از طرف سازمان علنی شده و خواهد شد که مغزمان سوت خواهد کشید و در قدم اول این ما خواهیم بود که ناباور بوده و فکر خواهیم کرد که یا خواب می بینیم یا اینکه باید دروغهای سازمان که به خوردمان داده بودند را باور کنیم یا اینکه به خودمان بقبولانیم که عمری سرمان شیره مالیده اند و هر چه گفته اند و غیر واقعی دروغ بوده است.
بخشعلی علیزاده

۱۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۱۶ ۰ نظر
صبور

هدیه منافقین به معلمان در روز بزرگداشت مقام معلم+لیست شهدای ترور معلم

هرساله تیترهایی مشخص از سوی منافقین در حمایت از قشر زحمتکش معلم انتشار می یابد؛ از «مرگ خاموش معلم» تا ده ها تیتر چشم نواز!!! دیگر...

شکی نیست قشر فهیم معلم مطالبات بحقی دارد که در بحبوحه کش و قوس های سیاسی کمرنگ شده و کمتر به آن پرداخته شده است؛ اما هدف نفاق از تیترهای ثابت هرساله چیست؟

آیا اعلان مطالبات از سوی فرهنگیان به منزله نومید شدن از نظام جمهوری اسلامی است؟ آیا تجمعات صنفی نشانگر قهر قشر معلم از نظام است؟ یا اینکه مطالبات صنفی یک حرکت طبیعی در همه نظام های مردم سالار دنیاست؟

بدیهی ست معلمان کشور همواره در خوشی و ناخوشی ها و علیرغم مطالبات به حق خود، پای نظام خود ایستاده اند و این مسئله را بارها و بارها در بزنگاه های گوناگون نشان داده اند.

حال سوال اینجاست؛ علت تیترهای حمایت گونه منافقین در ایام بزرگداشت مقام معلم چه می تواند باشد؟

شاید پاسخ را بتوان به دو دلیل مرتبط دانست: اول و عمده ترین دلیل، پاک کردن تاریخچه قساوت خود نسبت به معلمان؛ دوم موج سواری بر مطالبات برحق فرهنگیان که کار همیشگی آنان است.

حافظه تاریخی ملت یادآوری می کند که در روز بزرگداشت مقام معلم سال 62، منافقین در دو شهر ایران اسلامی؛ هدایایی مشابه به دو معلم زحمتکش تقدیم کردند:

قاسم آذر ارجمند معلم لنگرودی که در چنین روزی با تهیه قرص نانی عازم خانه اش بود و در بین راه توسط دو منافق موتور سوار و با اصابت تیر به ناحیه گلو و قلب به شهادت رسید و کمیل فرزانگان مدیر مدرسه ای در شهر رضا که در همان تاریخ توسط بمب کارگذاری شده منافقین به شهادت رسید.

اینچنین است که منافقین همه ساله تلاش می کند تا با انتشار یادداشت هایی طویل خود را حامی معلمان نشان داده و جنایات خود را نسبت به معلمان پنهان نمایند؛ شیوه ای نخ نما شده که سال هاست برای ملت ایران و اقشار گوناگون منجمله فرهنگیان رنگ و بویی نداشته و ندارد.

البته حمایت منافقین از فرهنگیان به همین جا ختم نمی شود و 156 نفر از جامعه فرهنگیان از جمله مدیر، معاون، معلم، خدمتگزار و کارمند آموزش و پرورش در طول چهل سال عمر انقلاب اسلامی در جای جای ایران عزیزمان طعم این هدایا را چشیده اند.

ادامه مطلب...
۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۵۶ ۰ نظر
صبور

کار و کاریابی، ترفند پلید فرقۀ رجوی برای کارگران

در هفتۀ مبارک کار و کارگر قرار داریم و فرقه رجوی که ید طولانی و سابقه ننگینی در فریب قشر کارگر دارد برای اینکه مورد سیبل نهادهای حقوق کارگران قرار نگیرد با فرافکنی و دجالگری منحصر به فرد ، شروع به پخش برنامه ها و سرودهایی در حمایت از حقوق کارگر نموده و این در حالی ست که این فرقه مخرب از مقوله کار و کارگر به نفع منافع خود استفاده و بهتر است بگوییم سوء استفاده کرده و با عنوان کاریابی در کشورهای غربی ، افراد جوان و توانا را جهت عضوگیری در تشکیلات خود فریب و در نهایت جذب مینمود و از آنجاییکه کارگران شریف ترین طبقه اجتماع بوده و چرخش دست و بازوی آنها باعث چرخش چرخه های زندگی جامعه و امتداد رگه های حیات در مجاری، هستی و دولت هاست و بدور از سیاست و برای رزق و روزی و ترقی دولت و ملت تلاش می کنند فرقه رجوی با یک بازی سیاسی پلید و ضد انسانی و لطمه زدن به دولت مخالفش ، دست و بازوی آنها را با اسارت ذهنی و عینی یعنی عقیم نمودن خلاقیت ها ، شکسته و اهداف خود را محقق میسازد و نام مقدس مجاهد که میتوان گفت مجاهدین واقعی و فی سبیل ا… کارگر بوده به یغما برده.
هرگز فراموش نمیکنم که چگونه با موضوع کار همراه با تحصیل و پناهندگی در یک کشور توسعه یافته اروپایی و در طلایی ترین دوران زندگی ام مرا فریب و جذب خود کردند و با معرفی کشورعراق به عنوان سکوی پرتاب به کشور مورد نظر، من را سالیان سال حبس کردند و به جای کار ، شبانه روز به صورت گروهی از من و دیگر افراد بیگاری می کشیدند و در ادبیات قرون وسطایی آنها کار کردن بدون وقفه و بی استراحت یک ارزش مطلوب میشد و کارها را به دو دسته سیاه و سفید تعریف و تقسیم می کردند و هرکسی که بدون چون و چرا و شبانه روز مشغول به کارهایی همچون خالی کردن سپتیک را شاخص قرار میدادند. البته هیچ تشویقی در کار نبود بلکه باید از سبد طلبکاری هایمان از سازمان به سبد بدهکاری هایمان به رهبر فرقه بیافزاییم و این بود بهترین حقوق یک کارگر در قابوس و منطق رجوی ملعون و جالب اینکه باید در حین کار لحظاتی را که ذهنت فکر خانواده و یا اینکه استراحت میرفت را دستگیر و در جمع افراد به عنوان لحظات شیطانی مطرح میکردیم. آری این نیز یکی دیگر ازحقوق یک کارگر در فرقه تروریستی و ضد حقوق بشر رجوی است که امروزه و هر سال در روز جهانی کارگر ژست حامی کارگران را میگیرد و شعار سر میدهد البته زمان، این فرقه و برخورد آنها را با کارگر رسوا نمود و این رسوایی توسط افراد جداشده از این فرقه که با موضوع کار فریب و جذب شده بودند انجام شده.

۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۰:۲۱ ۰ نظر
صبور

اعدام دستجمعی فعالان مدنی عربستان و حق السکوت رجویها

نظر به اینکه هنوز دادخواهی خون جمال خاشقچی که به دستورملک سلمان ریخته شد، بی پاسخ مانده است و گمانه زنی ها حاکی از آن است که برای مختومه کردن پرونده قتل فجیح خاشقچی، به اعضای خانواده مقتول درابعاد کلان ونجومی حق السکوت پرداخته اند. خبرها حاکی از اعدام دستجمعی و گردن زدن وحشیانه برآمده از دوران بربریت قبل ازاسلام درخصوص 37 فعال مدنی از شهروندان عربستان، اعتراض بسیاری از آحاد ملت های چهارسوی جهان خاصه وجدانهای بیدار بشری و حتی سناتورهای دمکرات سرشناس کنگره امریکا را برانگیخته است. رجویها با گرفتن حق السکوت مالی هنگفت از آل سعود، خفقان مطلق گرفتند وسکوت را جایز دیدند.
قربانیان اخیرکه جملگی از شهروندان فعال مدنی و از کارشناسان اسلامی منتقد حکومت دیکتاتوری و خونریز آل سعود بودند، سابقه فعالیت ومخالفت با به صلیب کشیدن محکومین به اعدام بتوسط دادگاههای قرون وسطایی آل سعود را در کارنامه فعالیت خود نیزداشتند و با مواضع انساندوستانه خود خشم و کین آل سعود خاصه ملک سلمان را بجان خریده بودند. اینچنین با پذیرش حکم اعدام وگردن زدن قیمت دادند وبا خون خود رسواگر خاندان خونریز آل سعود شدند.
جنایت قتل 37 شهروند عربستان سعودی انقدر فجیع و ضدانسانی بود که بسیاری از کشورها ازجمله انگلیس وآلمان ناگزیرازمحکوم کردن آن شدند. ولیکن همچنانکه اشاره شد فرقه رجوی که مورد حمایت ال سعود است با گرفتن حق السکوت خود را به نفهمی زده است و همچون کشتار یمنی ها بتوسط آل سعود وائتلاف آنرا نادیده گرفته است .
پوراحمد

۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۷:۲۳ ۰ نظر
صبور

تهدید مسعود رجوی به ترور سردار سلیمانی و آیت‌الله رئیسی

سرکردۀ گروهک تروریستی منافقین از مخفیگاه خود پیامی تهدیدآمیز علیه فرمانده نیروی قدس سپاه و رئیس قوۀ قضائیه صادر و آن‌ها را تهدید به ترور کرد.

به گزارش پایگاه خبری‌تحلیلی هابیلیان، گروهک تروریستی منافقین به‌تازگی بیانیه‌ای منتسب به مسعود رجوی منتشر کرده و در آن تهدید کرده که سردار سلیمانی و آیت‌الله رئیسی باید به شهیدان لاجوردی و صیاد شیرازی ضمیمه شوند.

این گروهک تروریستی که در دهۀ 1360 از جلب حمایت مردمی ناکام ماند و به‌ناچار به دامن حزب بعث و دشمنان جمهوری اسلامی پناه برد، در سال‌های 1377 و 1378 شهیدان سیداسدالله لاجوردی و سپهبد علی صیاد شیرازی را ترور کرد.

سرکردۀ گروهک منافقین همچنین در این پیام موسوم به «پیام شمارۀ 12» چنان برای فروریختن خانه و کاشانۀ مردم اظهار تأسف و تأثر می‌کند که گویی فراموش کرده 12000 نفر از مردم بی‌گناه همین سرزمین را به خاک و خون کشانده است.

گفتنی است، منافقین که در حاشیۀ امن دستگاه‌های اطلاعاتی غربی قرار دارند، تاکنون بارها مسئولان رسمی ایران را تهدید به ترور کرده‌اند. سخنگوی این گروهک در مرداد1397 نیز با اشاره به ترور شهیدان لاجوردی و صیاد شیرازی، تهدید کرده بود که فرماندۀ نیروی قدس سپاه را به‌زودی به دیدار محتوم با [شهید] لاجوردی خواهد فرستاد!

۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۳۲ ۰ نظر
صبور

نسلی که بیشترین نفرت را از رجوی دارد

فرزندان جداشدگان از فرقه رجوی نسلی هستند که بیشترین نفرت را از رهبری فرقه رجوی دارند و بعد از آنها پدران و مادران و همسر و اقوام آنها هستند که بالاترین نفرت را از این فرقه و رهبران و سرانش دارند .
درکلیت علت آن مشاهده عملکرد استراتژی رجوی بر روی جداشده ای است که نسبتی با آنها دارد وحال آنها به اشراف رسیده اند که رجوی چه ظالمی بوده وهست .
شاید هرکودکی از سن مهد وپیش دبستانی وقتی با دنیای جدید ودوستان تازه روبرو وآشنا می گردد ناخودآگاه ذهنش شروع به کاوش و مقایسه خود با آنها – خانواده خود با خانواده آنها ازجمله ظاهر، سن وسال وقیافه پدر ومادر ودر ته آن وضعیت اقتصادی وفرهنگ و… می کند .
دراین رابطه فرزندان جداشدگان به نوعی در اولین قدم پدر ویا مادرشان که زمانی عضو فرقه بوده را اسکن می کنند. به چه دلیل؟
به این دلیل که معمولا سن وسال آنها با پدر و مادر سایر هم سن وسال هایشان خوانایی ندارد وهمچنین ازلحاظ ضعف مالی واقتصادی و یا برخوردها حتی از لحاظ عصبی این عوامل ذهن این نسل را به جایی می برد که سئوال است که چرا پدر یا مادر من با بقیه تفاوت دارد ؟
در ته قضیه عضو جداشده (پدر یا مادر) مجبور می شود ویا در زمینه های دیگری بلاجبار و یا حتی به دلیل پروسه افشاگری علیه فرقه گذشته خود را توضیح دهد . کودک که پدر یا مادرجداشده اش را قهرمان وهمه چیز خود می داند دچار یک بحران پیچیده می شود و در آخر کار بدون شک در ذهن خود تصمیم می گیرد .
شاید آن کودک نداند فرقه چیست و کیست اما بالاترین نفرت را درذهن خود نسبت به آن پیدا می کند .
شخصأ با تحقیق و کارشناسی به این نتیجه رسیدم که اگر هزار عضو جداشده صاحب میانگین سه هزار کودک باشند این سه هزار کودک در هر سنی که باشند و در آینده هم همینطور دشمنان قسم خورده و کینه به دل داشته رجوی هستند .
این یک نکته جالب است که رجوی زمانی به سه هزار نیروی فدایی قسم خورده خون و نفس داده می نازید . اما اکنون این تعداد فرزند جداشدگان قسم خوردگان انتقام از فرقه رجوی حتی اگریک نفر از فرقه درهرکجای جهان باشد هستند .
ما جداشدگان از واقعیت های روزمره زندگی عادی خود واز روی واکنش وعملکرد فرزندان خود احساس می کنیم نسلی که بیشترین نفرت را از رجوی دارند فرزندان جداشدگان هستند .
اگر طیف بستگان واقوام همین جداشدگان را مورد سئوال قرار دهید همین است واگر خانواده اعضای اسیر فعلی درفرقه را هم سئوال کنید بدترین نفرت را از فرقه رجوی دارند .

۰۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۵۱ ۰ نظر
صبور

دوئل منافقین با سلطنت‌طلب‌ها

در سالهای اخیر رقابت تنگاتنگی بین سلطنت‌طلب‌ها به رهبری رضا پهلوی با منافقین به رهبری رجوی‌ها در جریان است؛ این رقابت بیشتر از آنکه در جهت حذف جمهوری اسلامی باشد؛ در جهت جلب توجه دولت‌ها و سازمان‌های بین المللی بوده است!

چرا که ناکامی‌شان در هدف اصلی‌شان یعنی مقابله با جمهوری اسلامی ایشان را به هدف حداقلی زنده ماندن تشکیلات خود قانع کرده است برای این هدف نیاز به پول دارند و برای پول نیاز به دیده شدن!

هر دو تمام تلاش‌شان را می‌کنند که بیشتر در رسانه‌ها دیده شوند و فرصت حضور در جلسات رسمی و کنفرانس‌ها و همایش‌ها را پیدا کنند حتی اگر شده به اندازه یک عکس با یک سیاستمدار خارجی باشد!

منافقین تمام توفیقاتشان خلاصه می‌شود در برگزاری کنفرانس هر ساله در تیرماه در پاریس و سلطنت‌طلب‌ها خوشحال اند که در شبکه‌های آمریکایی و انگلیسی تریبون پیدا می‌کنند!

البته که بر کسی پوشیده نیست منابع مالی هر دو از یک جیب است ولی چرا آمریکایی‌های بازنشسته از عکس یادگاری گرفتن با منافقین استقبال می‌کنند و سلطنت‌طلبها را در حد اظهارنظر رسانه‌ای به بازی می‌گیرند!

دلیل آن تفاوت در ماهیت این دو دسته دشمنان مردم ایران اسلامی است:

آمریکایی‌ها، سلطنت‌طلبها را یک اپوزیسیون پر حرف و پر خرج می‌دانند که به واسطه‌ی عقبه دیکتاتوری پهلوی اول و دوم در داخل ایران جایگاهی ندارد! لذا جز یک بوق رسانه‌ای امیدی به آن ندارند. نه شبکه‌ای دارند که بتواند جاسوسی کند؛ نه چریک‌اند که حال وحوصله‌ی عملیات تروریستی علیه ایران را داشته باشد. انسان‌هایی هستند که با پول مردم سال ۵۷ از ایران فرار کرده‌اند و مهمان پرخرج آمریکایی‌ها شده اند.

آمریکایی ها سلطنت‌طلبها را اپوزیسیونی می‌دانند که باید پول خرجشان کنند تا چهار تا فحش و ناسزا به ایران بگویند. ولی منافقین را یک جریان تشکیلاتی و منسجم می‌داند که برای زنده‌ ماندن حاضر است هر گونه امتیاز و سواری به کارفرمایش بدهد! حاضر است حتی با صدامی که به ایران حمله کرده است، متحد شود و هم زمان عمله‌اش؛ زن و مرد و کودک را در خیابان‌ها ترور کند و به خاک و خون بکشد!

برای زنده ماندن حاضر است یک روز سنگ بلوک شرق را به سینه بزند و روز دیگر تا کمر برای بلوک غرب خم شود. نه تنها آمریکایی‌ها که سعودی‌ها هم فهمیده‌اند منافقین حاضرند مزدوری کنند آن هم به هر قیمتی! هم روی جاسوسی ایشان می‌توانند حساب کنند و هم روی عملیات تروریستی‌شان؛ شومن سیاسی بودن‌شان که جای خود دارد! هر چند در عمل منافقین هم مانند سلطنت‌طلب‌ها از کارکرد خودشان افتاده‌اند ولی دلخوشی آمریکایی‌ها و سعودی‌ها شده‌اند برای ایجاد دست انداز در مسیر حرکت پر شتاب انقلاب اسلامی!

۰۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۲۴ ۰ نظر
صبور

مایک پومپئو: من و رئیس جمهور ارتباطی با مجاهدین نداریم

اقتصادنیوز: اکسیوس در گزارشی اختصاصی نوشت: در جلسه ای پشت درهای بسته با رهبران جامعه ایرانی آمریکایی در دوشنبه گذشته، مایک پومپئو وزیر خارجه آمریکا گفت که دولت ترامپ عملیات نظامی در داخل ایران برای تغییر حکومت انجام نخواهد داد.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از انتخاب؛ اکسیوس که این خبر را به نقل از سه منبع حاضر در جلسه منتشر کرده، آورده است: پومپئو در این جلسه سعی کرد که دولت ترامپ را از گروه (تروریستی) مجاهدین خلق دور جلوه دهد.

او همچنین گفت: بیایید به حاشیه نرویم؛ جان بولتون در نشست مجاهدین خلق سخنرانی کرد. اما پرزیدنت ترامپ و من این کار نکردیم.

او سپس به روابط بولتون و جولیانی با مجاهدین اذعان کرد کرد و گفت اما من و رئیس جمهور چنین ارتباطی نداریم.

وی در پاسخ به این سئوال که اگر تغییر حکومت از درون رخ ندهد، پایان ماجرا چه خواهد بود؟، گفت: ما خیلی مراقبیم که از لحن و عبارات مربوط به تغییر حکومت استفاده نکنیم.

او همچنین تاکید کرد که دولت ترامپ به دنبال مداخله نظامی در ایران نیستیم.

یکی از حضار از پومپئو پرسید «آیا ایده ی کودتا در ایران را بررسی کرده اید؟». وزیر خارجه آمریکا در پاسخ به شوخی گفت: «اگر هم می کردیم، به نظرتان من آن را به شما می گفتم؟»

وی در پاسخ به سئوالی در مورد اینکه ایا او می تواند تضمین کند که تحریم شدید ایران به مردم ضربه نمی زند، گفت« هیچ تضمینی در کار نیست».

۰۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۳:۳۱ ۰ نظر
صبور

بی راهه ای به سوی سرنگونی دروغین

سازمان مجاهدین فرقه ضد بشری رجوی که بعد از جابجایی از همجواری ایران به آلبانی و پایان وعده های هر ساله سرنگونی و بن بست تشکیلات نظامی و بی معنی شدن کلمه ارتش به اصطلاح آزادیبخش و بسته شدن دریچه پذیرش و از کار افتادن صدای فریب و نیرنگ از رادیو فرقه که روزی جوانان ایران زمین را مخاطب قرار می داد و فریاد می زد از هر راهی که می دانید و می توانید به ارتش به اصطلاح آزادیبخش بپیوندید ، حال در باتلاق آلبانی گیر افتاده و راه گریزی برایش باقی نمانده است.
نیروهای پیر و فرتوت که دیگر امیدی به آینده ، زن و زندگی ندارند که رجوی تمام عواطف انسانی در وجودشان را کشته ، در سرای سالمندان به ستوه آمده اند. که طبق آخرین بررسی تعداد زیادی در خروجی اشرف 3 ( آخرین زندان رجوی ) در بازداشت و بلاتکلیفی به سر می برند ، مریم قجر بر آن شد که موضوع لیست گذاری سپاه پاسداران توسط آمریکا را دستاویز قرار داده تا بتواند بازهم با وعده سرنگونی نیروهای بخت برگشته و به جان آمده را چند سباحی نگاه دارد و نان سیاسی آنان را بخورد ، زهی خیال باطل.
هیاهوی فرقه رجوی در سال 97 از وعده دادن به نیروها که تا 22 بهمن صبر کنید نظام سرنگون می شود تا تبلیغات دروغین در مورد کانون های شورشی ( ستاد داخله کشور ) و پشت سر گذاشتن وعده هایی که اتفاق نیفتاد و اجیر کردن جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا جهت تأیید کردن حرف های صد من یک غاز مریم عضدانلو و حال با لیست گذاری سپاه پاسداران همه دستاویزی بود برای مریم قجر تا راه فرانسه تا آلبانی گز کند و بتواند اسرا را در تشکیلات مخوف خود تشویق به ماندن کند.
مریم قجر مریدان خود را که با او در منجلاب جرم و جنایت دست و پا می زنند و راه پس و پیشی برایشان نمانده وادار به رقص و پایکوبی کرد که بتواند آنان که به مریم نه گفته اند دلخوش به ماندن کنند اما دیگر حنای مریم رنگی ندارد و ره به جایی نمی برد.
اسرای در بند فرقه می دانند که این شیادی ها و خوش خدمتی به اربابان آمریکایی و عرب هیچ آبی برای فرقه گرم نخواهد کرد و بیش از پیش مورد تنفر ملت شریف ایران و حتی گروه های خارجه نشین قرار خواهد گرفت.

۰۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۶:۱۸ ۰ نظر
صبور