۱۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

22 بهمن نشد، با ” ورشو ” سرنگون می کنیم

سازمان مجاهدین خلق ایران  (خائنان پلید)

بدنبال عبور از سرفصل اعلام شده توسط مجاهدین ، یعنی 22 بهمن 97 و سرنگون نشدن ” رژیم ” ! سران سرکوب و مغز شوئی در سازمان دنبال شاخه دیگری هستند تا روی آن پریده و اذهان را به آن سمت ، سوق دهند. اگر به سایت های سازمان نگاه کنید ، همه به موضوع نشست در ورشوی لهستان پرداختند ! در همین باره ، در یکی از سایت های دست نشانده مجاهدین آمده است :
” اعلام برگزاری یک کنفرانس بین‌المللی در کشور لهستان از سوی دولت آمریکا که قرار است بخش عمده آن به بررسی نقش بی‌ثبات‌کننده رژیم ایران در خاورمیانه پرداخته شود باعث واکنش‌های ترس‌آلود بسیاری ، در مطبوعات و محافل سیاسی رژیم شده است “
چشم دوختن مجاهدین ورشکسته و مدفون شده در آلبانی ، به سران سلطه جهانی ، این واقعیت بزرگ را نشان می دهد که از اول هم این مدعیان مردم دوستی ، دم شان به کسانی وصل است که سودای رهبری بر کل جهان را در سر می پرورانند ! در همین راستا هم تمایل دارند ، هر کشوری که می خواهد روی پای خود ایستاده و در مقابل زیاده خواهی های آنان بایستد ، را باید سرنگون کنند ! اما قضیه ایران اندکی متفاوت است ! اگر به خیابان های ایران در 22 بهمن امسال سری می زدید ، این حقیقت مثل روز روشن بود که مردم ضمن محفوظ دانستن حق اعتراض خود علیه گرانی و تورم های لجام گسیخته امسال ، که باز قسمتی ازآنها ناشی از تحریم های آمریکا است ، انگشت اتهام خود را به سوی ترامپ و سیاست های جهان خوارانه او نشانه رفتند ! رژیم آمریکا تجسم شرارت ، خشونت ، بحران سازی و جنگ آفرینی است . درست است که ما نباید بعد از گذشت چهل سال از انقلاب شاهد صف های طولانی مردم در تامین حداقل های معیشتی باشیم و نباید فراموش کنیم که پیروزی انقلاب در ایران، نتیجه حضور گسترده مردم بوده و ادامه مسیر هم در گرو حضور مردم است ، حضور پرشور مردم در 22 بهمن امسال ، البته که بار سنگینی روی دوش مسئولین قرار می دهد ، اما این پیام را نیز به خارجه نشینان دارد که مردم در برابر دشمنان و فرصت طلبان خارجه نشین ، تا چه حد یکپارچه و متحد عمل می کنند .
دشمنان ! از همان فردای پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در ایران ، دسیسه ها و توطئه های فراوانی را تدارک دیدند ، اما هر بار با شکست مواجه شدند ، این بار هم در ورشو ، به دنبال اجماعی دیگر هستند ، اما راه کارهای آنان مثل همیشه ، چون بر پایه منطق و قواعد بازی در منطقه نبوده ، از قبل مهر شکست و باطل شد ، خورده است .

ادامه مطلب...
۲۹ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۲۹ ۰ نظر
صبور

مشت محکمی بر دهان یاوه گویان فرقه رجوی

از دی ماه سال قبل که تعدادی از مردم کشورمان بخاطر وضعیت معیشتی دست به اعتراض مسالمت آمیز زدند ، بسیاری از مخالفان حکومت کشورمان بر آن شدند که از این موقعیت بدست آمده نهایت استفاده را ببرند و بتوانند با موج سواری این حرکت آرام مردمی را بدست گرفته و آن را برای سرنگونی رژیم مدیریت نمایند که در نهایت هم دیدیم که باز همین مردم بودند که پیروز میدان شده و با حمایت از حکومت کشورمان دست رد به سینه این مفسدان زدند که البته مخالفین نظام بعد از این شکست برای آنکه بتوانند راهی برای بن بست خود پیدا نمایند فعالیتهای خود را شروع نمودند که سازمان ضد مردمی مجاهدین خلق نیز چون آب را گل آلود دید و نیز از قبل به عناصر خود بهمن 97 را قول داده بود ، شروع به فعالیتهای گسترده در فضای مجازی نمود تا بتواند از این طریق هم عناصر خود را مسکوت نگه دارد و هم اینکه بتواند دلارهای کثیف امپریالیسم را جذب کند .
سران فرقه رجوی که نهایت تلاش خود را در چند ماه منتهی به بهمن بکار بسته بودند تا اوضاع داخلی مملکت را مخدوش نشان داده و با فعالیت بیشتر کانون های وحوش خود بر آن بودند که فضای سیاسی و اجتماعی کشورمان را ملتهب نشان دهند تا بتوانند از این طریق مانع حضور ملت در راهپیمایی 22 بهمن گردند. اما با حضور پر شور مردم عزیز کشورمان تمامی برنامه های مهندسی شده سرکرده فرقه منحوس رجوی با شکست مواجه شد و این پشتیبانی ملت عظیم ایران مشت محکمی بر دهان امپریالیسم و فرقه هایی مانند رجویسم و سلطنت طلب ها بود که مترصد رسیدن به مسند حکومت بودند و در این راه با هم رقابت مینمودند .
براستی سران فرقه رجوی که حتی در بین کشورهای متاخصم نیز محبوبیتی نداشته و حتی نامی از آنها برده نمیشود ، چگونه میخواست مردمی را که حتی برای حفظ آرمانهای انقلاب حاضرند خونشان را فدا نمایند طرفدار خود معرفی نماید ؟
آیا سران امپریالیسم و نوچه های آنها مانند فرقه رجوی و سلطنت طلب ها در فکر خام خود به این باور رسیده اند مردم کشور ایران که حامی اصلی انقلاب هستند براحتی کشورشان را به این چپاولگران و جنایتکاران تقدیم خواهند نمود که اینگونه سراسیمه بدبنال مسند حکومت بودند ؟
حضور پر شور مردم کشورمان در راهپیمایی 22 بهمن که خواست تمامی آحاد جامعه میباشد ، پیام روشنی به تمامی مخالفین و معاندین داشت و آن حمایت از حکومت بود که تمامی خبرگزاریهای خارجی و داخلی بخصوص در تهران شاهد زنده این موضوع بودند و این در حالیست که فرقه شکست خورده رجویسم سعی در کوچک نشان دادن این حضور گسترده مردمی را دارد. ولی تمامی مردم جهان در روز دوشنبه قدرت مردم ایران و ایمان آنها را شاهد بودند و همه دیدند که مردم عزیز کشورمان حامی اصلی انقلاب میباشند و این یعنی نه به تمامی ترفندهای خارجی برای سرنگونی حکومت کشورمان که حاکی از یکدلی و اتحاد مردم کشورمان میباشد .
سران فرقه رجوی که تاکنون نتوانسته اند از هیچ راهی به میان هموطنانمان نفوذ نمایند و تمامی مردم کشورمان آنها را با چشم خائن و جنایتکار میشناسند ، با حضور گسترده مردم کشورمان در 22 بهمن ، دیگر بخوبی درک نموده که ملت ایران برای ایران و حکومت آن نیز برای مردم عزیز کشورمان میباشد .

۲۸ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۲۶ ۰ نظر
صبور

شکست استراتژی جمع کردن پناهجویان اروپایی توسط مریم قجر

از یک ماه قبل سران فرقه تروریستی رجوی با دستگاه تبلیغاتی شان سعی نمودند تظاهراتی را در فرانسه به راه بیندازند تا شاید قبل از کنفرانس ضد ایرانی ورشو ، مریم قجر بتواند وجهه ای برای خود بخرد. اما از بخت بد روزگار هر چقدر سعی نمودند نتوانستند کاری از پیش ببرند البته جمع کردن خارجی های مقیم اروپا و دادن پول و وعده پاریس گردی هم نتوانست کاری از پیش ببرد . چیزی که بسیار حائز اهمیت بود حتی خیلی از دوستان مریم قجر هم حاضر به شرکت در این شوی مسخره نبودند و چند نفر از فرانسه و مهدی سامع بودند تا شاید این شوی مسخره را گرم کنند البته آش آنقدر شور بود که حتی مریم قجر که در فرانسه حضور داشت به خاطر کسادی بازار حاضر نشد در این برنامه حاضر شود .

البته در این باره می توان به نکته دیگری هم اشاره نمود که به رسمیت شناختن فرقه رجوی از طرف غرب می باشد تا شاید با راه اندازی این راهپیمایی خودی نشان دهد چون چند روز قبل با توجه به خرج هایی که مریم قجر در مورد لابی های آمریکایی می کند هنوز از دولت مردان آمریکایی مریم قجر را قبول ننموده و حتی حاضر نیستند به او ویزای ورود به آمریکا بدهند. چیزی که مریم قجر هر لحظه خوابش را می بیند . ولی در کمال تاسف شاهد هستیم که وزیر خارجه آمریکا در اوج فلاکت با زنی ملاقات می کند که سابقه ضد ایرانی و دشمنی اش با مردم ایران به خوبی روشن شده است این فرد کسی نیست جز معصومه علی نژاد قمی که با دریافت پول از سازمان سیاه سعی نمود آزادی های یواشکی راه اندازی کند که بعد از مدتی این طرح کثیف وی از بین رفت . البته این فرد هم از جانب خانواده خود نیز طرد شده است . حال باید سئوال نمود وزیر خارجه آمریکا و سیاست ضد ایرانی آن چقدر به پیسی خورده که محتاج زن فراری می شود که در ایران هم کسی برای او تره خورد نمی کرد و اکنون با رنگ و لعاب به او لقب فعال حقوق به اصطلاح زنان می دهند و سعی می کنند با انعکاس این خبر نشان دهند که در ضدیت با مردم ایران حاضرند با هر فرد در پیتی هم شده ملاقات کنند . اما در این میان می توان به وضعیت مریم قجر پی برد که اکنون با خودش حرف می زند که این همه من رشوه می دهم و برای لابی های آمریکایی خود هزینه می کنم ، چقدر برای نیروهای نظامی آمریکا در اشرف برنامه هنری اجرا نموده و شکم شان را سیر کردم و یا چقدر رشوه به فرماندهان آنها دادم ، چقدر در کار جاسوسی برای نیروهای آمریکایی در عراق فعالیت داشتم ، چقدر برای آنان در ایران به کار فعالیت های جاسوسی مشغول بودم و در کنار اسرائیل قرار گرفتم تا من را به رسمیت بشناسند اما چه سود که بعد از این همه کاسه لیسی غرب باید به ملاقات فردی برود که تازه وارد کار خیانت شده است . در ادامه مریم قجر از سران غرب طلبکار می شود که من تا کجا باید به کار جاسوسی و خیانت پیش بروم. من که به تمام گذشته سازمان لگد زده و آنرا به گند کشیدم و تا جایی پیش رفتم که برای پرچم آمریکا دست زده و خوشحالی می کنم! پس من را کی باید به رسمیت بشناسید؟ بدبخت مریم قجر فکر می کرد که ارباب جدیدش او را به رسمیت خواهد شناخت. او می داند که همین لابی های غربی او را همانند دستمال کاغذی مصرف شده روزی به دور خواهند انداخت . حال هر چقدر مریم قجر می تواند پناهجویان اروپایی را به مراسم خود جمع کند تا خودی نشان دهد ولی این جواب کار خوشخدمتی به غرب نیست و ما منتظر برداشتن روسری های آنها برای خوش رقصی به غرب هستیم تا شاید این گونه برای غرب هم عزیز بشود .

راه اندازی پیاده روی پناهجویان اروپایی در فرانسه و حمل تعدادی پرچم یک نقطه مثبت دارد که حداقل تعدادی از آنان که رنگ فرانسه را ندیدند می توانند مجانی و با پرکردن شکم شان به آرزوی خود برسند . مریم قجر چقدر بدبخت است که استراتژی نزدیکی به غرب را روی این افراد سوار نموده است . باید گفت که از کنفرانس ضد ایرانی ورشو هم چیزی به شما نخواهد رسید .

هادی شبانی

۲۷ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۱۷ ۰ نظر
صبور

شارلاتانیزم رجوی به بولتون هم سرایت کرد

جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا در نشست گروه تروریستی رجوی در پاریس در سال 1396 در سخنرانی خود قول داده بود ایران نباید به جشن چهل سالگی انقلاب برسد .
وی گفته بود دولت ترامپ سیاست هایش در قبال ایران بایستی این باشد که آن کشور نتواند جشن چهل سالگی اش را بگیرد. آقای بولتون که هشتاد هزار دلار از فرقه رجوی دریافت کرده بود مانند رجوی وعده سرخرمن داد ، البته دلار خیلی از مسائل را وارونه جلوه می دهد. رجوی هم در تمامی سالیان به نیروهایش وعده سرخرمن داده ، به صورتی که توی محفل ها در بین نیروهایش زمزمه شده بود آقا شده چوپان دروغگو .
رجوی وقتی به تنگ می آمد به بیان سرنگونی سرنگونی خودش را خالی می کرد! خودش در یکی از نشست ها یادم هست که گفته بود در مقابله با نظام ایران اگر هر کسی جای ما بود تا الان باید صد بار نابود می شد و برای فرار به جلو گفته بود اگر این فشاری که از جانب ایران با کمک استعمار روی ما آمده روی نظام ایران می آمد این نظام می پاشید . رجوی با شارلاتان بازی خودش را قدرتی فرض کرده بود که به این راحتی نمی پاشد و از بین نمی رود بعد قدرتش را پیوند زد به انقلاب باسمه ای مریم قجر ، همواره ادعایش این بود اگر این انقلاب عمل کند برابری می کند به جرم اتمی . آری رجوی هم برای دور زدن از واقعیت ها از رو نمی رفت و چشمش را می بست ، حالا جان بولتون در قبال پول باد آورده از روی واقعیت ها می پرد و حرفش را عوض می کند. حالا در چهملین سالگرد انقلاب ایران در بهمن 57 ، جان بولتون به انتقاد از جمهوری اسلامی پرداخته و در صفحه توئیتری خود نوشت “چهل سال شکست بوده است ” اکنون انتخاب با رژیم ایران است تا رفتارش را عوض کند ، مشاور امنیت ملی خودش را به فراموشی زد که در سال 1396 گفته بود ایران به جشن چهل سالگی اش نمی رسد. هر کس تن اش به تن رجوی خورده باشد لاجرم مثل رجوی از رو نمی رود اگر چه در طی این چهل سال گذشته زمانی نبود که برای تغییر نظام دست به توطئه ای نزده باشد اما پیوسته سرتان به سنگ خورده است و از این به بعد هم همین خواهد بود .
رجوی بعد از سرنگونی صدام شعار اشرف شهر شرف ، اگر کوهها بجنبند اشرف از جایش تکان نخواهد خورد ، حتی وقتی به لیبرتی هم جابجا شدند باز هم از رو نرفت گفت لیبرتی پل پیروزی است به سوی تهران ، خلاصه از این دست شعارها فراوان داد آیا حتی یکی از شعارهایش در طی این سالیان اثبات شد ؟
گلی

۲۷ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۰۶ ۰ نظر
صبور

22 بهمن دیگری امد و باز رجوی نیامد

به تقویم که نگاه کردم دوشنبه 22 بهمن را نشان میداد، رجوی وعده داده بود که در چنین روزی به ایران خواهد آمد و حکومت را سرنگون و امپراطوری خود را بنا خواهد گذاشت. براساس تحلیل و محاسباتش کانون های شورشی باسازماندهی مردم شرایط را برای ورود او فراهم خواهند کرد. مردم فرش های قرمز در قدومش گسترده و شهرها را آذین بندی و چراغانی خواهند کرد. قرار بود قهرمانان ارتش فرتوت به اصطلاح ازادی با چنگ و دندان مهر تابانش را بردوش گرفته و با عبور از کشورهای مختلف اروپایی به قلب تهران بیاورند. قریب به 40سال است که رجوی این چنین اعضای تحت اسارت و نگون بخت را به بازی گرفته است. چندین نسل تحت تاثیر شیوه های فریبنده و دروغ های او سالیان از بهترین روزها و سال های خود را از دست دادند وجوانی انها به خزان گرایید.
رجوی این بار هم همانند گذشته که هیچگاه روی نیروی مردمی حساب باز نکرده و محاسباتش عمدتا روی شکاف عوامل و عناصر خارجی و تکیه به وعده ها و حمایت های انها بود تحت تاثیر موضع گیرهای سیاستمداران ورشکسته همانند جان بولتن و مک کین و اشتباه محاسبه درشناخت مردم و حرکت های اعتراضی انها در راستای مطالبات بحق شان دردیماه گذشته چنین تحلیل کرد که شرایط سرنگونی فرارسیده است و بار دیگر بوی کباب قدرت بمشامش رسید غافل از اینکه این بار هم همانند گذشته خر داغ می کنند.
از سر کنجکاوی و برای اینکه قضاوت زودرس نکرده باشم به خیابانها رفتم تا تظاهرات مردمی درحمایت از بازگشت رجوی و کانون های شورشی را ببینم. جمعیت موج می زد. زن و مرد و پیر و جوان همانند روزهای انقلاب بامشت های گره کرده مرگ امریکا ارباب رجوی را ارزو میکردند. مردم علیرغم تمامی مشکلات اقتصادی ونابسامانی های اجتماعی و یاداوری مطالبات بحق شان برای گرامیداشت انقلابشان امده بودند. انقلابی که تجسم و تبلور خواسته های برحق شان اعم از ازادی، استقلال وعدالت اجتماعی بود و اصولا باهمین هدف و نیت به ان گرویده بودند. فرقه رجوی که خود درتنگنای بن بست تشکیلاتی واوج مسئله داری نیروهایش دست و پا میزند و در ضعیف ترین دوران خود بسر می برد این بار فکر می کرد با اویزان کردن خود به ایادی شیطان بزرگ و امپریالیسم سابق و دم تکان دادن برای انها می تواند تکه استخوان پرتاب شده را نشخوار کند. البته برای رهبران فریبکار وناصادق فرقه بخوبی مشخص است که حنایش حتی برای جنایتکاران امریکایی هم رنگی ندارد و به انها بمثابه یک ابزار نگاه می کنند. ولی با شیادی و فرصت طلبی هرچه تمام تر این واقعیت را از اعضای تحت اسارت ونگون بخت خود پنهان می کنند و به انها واقعیت ها را نمی گویند. بعداز سخنرانی جان بولتن که گفت انقلاب ایران جشن چهل سالگی خود را نخواهد دید.

ادامه مطلب...
۲۶ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۳۱ ۰ نظر
صبور

دلیلی بر اثبات بی اعتنایی آمریکا نسبت به مریم رجوی

معصومه (مصی یا مسیح) علینژاد قمی، خبرنگار، نویسنده، و فعال ایرانی آمریکایی و در حال حاضر مجری بخش فارسی صدای آمریکا، با وزیر خارجه آمریکا مایکل پمپئو در کاخ سفید در 4 فوریه 2019 ملاقات کرد.
مطمئن نیستم که اهمیت این دیدار، که نظرات متفاوت و حتی متضادی در محافل ایرانی خارج و داخل از کشور را در پی داشته، تا چه حد است. ولی کاملا مطمئن هستم که مریم رجوی، به اصطلاح رهبر مقاومت ایران و رئیس جمهور در تبعید خود خوانده، سالهاست که رؤیای گرفتن ویزای ورود به ایالات متحده را در سر می پروراند که البته تاکنون موفق نشده است. حالا نزدیک شدن به کاخ سفید یا وزیر خارجه آمریکا بماند.
رجوی سعی می کند این تصویر غلط را القا کند که به اصطلاح آلترناتیو او برای جمهوری اسلامی، یعنی سازمان مجاهدین خلق، روابط نزدیکی با آمریکا داشته و مورد حمایت غرب می باشد، ولی لابیگرانی همچون رودی جولیانی و جان بولتون حتی نتوانسته اند یک ویزای ورود برای او به آمریکا، علیرغم کوشش ها و هزینه های بسیار، بگیرند.
همچنین می دانم که سالهاست که وکلا و لابی های پارلمانی معروف بریتانیایی در لندن موفق نشده اند ویزا برای ورود وی به انگلستان، علیرغم اقدامات حقوقی در سیستم قضایی و صرف هزینه های هنگفت، دریافت نمایند.
دیدار علنی مسیح علینژاد و مایک پمپئو به روشنی ثابت می کند که مقامات ایالات متحده اعتنایی به مجاهدین خلق و رهبران آن ندارند، اما چرا؟
پاسخ کاملا ساده است. به خاطر این واقعیت محض که هر کسی در غرب خصوصا در آمریکا بروشنی میداند که این فرقه چقدر در نزد مردم ایران منفور است. شخصیت هایی همچون وزیر خارجه آمریکا بخوبی آگاه هستند که نزدیک شدن به این فرقه بدنام نه تنها اعتباری برای آنان به دنبال نخواهد داشت بلکه برعکس به قیمت اعتبار خودشان تمام خواهد شد.
دولت ترامپ ممکن است منعی در استفاده مخفیانه از مجاهدین خلق برای اهداف مختلف علیه جمهوری اسلامی ایران نداشته باشد، اما مطمئنا نه به قیمت از دست دادن آبروی بین المللی خود.

ابراهیم خدابنده

۲۴ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۲۵ ۰ نظر
صبور

در پایتخت ایران و همه جای کشور، راهپیمایی‌های میلیونی در بزرگداشت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شد.

۲۳ بهمن ۹۷ ، ۱۴:۴۵ ۰ نظر
صبور

اینترنت در سازمان نداریم و نمی توانیم داشته باشیم

اعلام مرز سرخ ها در مورد برخی موارد ، در سازمان همواره ، یکی از اهرم های سرکوب سازمانی بوده است ! از دیرباز ارتباط با دنیای بیرون در فرقه استبدادی رجوی ، مثال رابطه جن و بسم ا.. بوده است .
اگر می خواستی عربده مسئولین در سازمان را به هوا بلند کنی ، فقط کافی بود که از تماس تلفنی ، تماس اینترنتی ، ملاقات با خانواده و رفتن به بیرون و… صحبت کنی . آنجا بود که رگ غیرتشان بیرون زده و عربده کشی می کردند .
در عصر ارتباطات هرگز از این ممنوعیت ها در جائی سراغ نداشتیم ، اما درفرقه رجوی فراوان از این ممنوعیت ها ومرز سرخ ها داریم . آنهم نه برای همه ! خودی ها همیشه مستثنی هستند.
بارها در نشست های مختلف از قطع ارتباطات با دنیای بیرون و خانواده به منظور تمرکز هرچه بیشتر بر مبارزه ، تاکید شده است. ماهم که گمان می کردیم همه این اصول جدید از بطن مبارزه سالیان برآمده است ، بی چون و چرا همه را می پذیرفتیم ، البته راه دیگری هم متصور نبود و مجبور بودیم بپذیریم .
اما در پس پرده اخبار دیگری بود ، اتفاقا ارتباطات رجوی ها با یکدیگر بسیار زیادتر از حد معمول بود ، بطوریکه همه قوانین و ضوابط برای زیر دستان و اعضای عادی بود ! محمد رجوی یکی از این استثنائات بود ، همیشه برای او و دیگر بقول معروف میلیشیاها ، اوضاع متفاوت بود .
وقتی در یک مراسم ، مهمانانی از خارج و از خانواده رجوی آمده بودند ، محمد رجوی ، مهمان آنان شد برای رفتن به پارک و شهر بازی بزرگ بغداد ، چندین اسکورت هم مامور حفاظت شدند ! در حاشیه خیابان 100 در ضلع شمالی پارک مریم سال 79 فکر می کنم ، یک مورد از این گشت و گذارها برای خواص بود . آن شب من بعنوان یک مجاهد خلق اجازه ندادم ذهنم زیاد باز شود و می گفتم برای برقراری ارتباطات و مشروعیت دادن به موجودیت سازمان ، این امور رفاهی برای مهمانان لازم است. اما امروز که نگاه می کنم ، به روشنی می بینم که تبعیض در فرقه رجوی بیداد می کرد. همه چیز متفاوت بود ! حتی ضوابط انقلاب ! یعنی زن و زندگی برای ما حرام بود و برای خواص حلال! برادر بزرگ مسعود ، در یکی از این مهمانی ها و ضیافت ها بی شرمانه ، از مسعود ، طلب دختر مجاهد هم کرده بود ! در پشت پرده همه قوانین جور دیگری بود. محارم رجوی در شب نشینی ها ، از امکانات ویژه استفاده می کردند.

ادامه مطلب...
۲۲ بهمن ۹۷ ، ۰۸:۴۸ ۰ نظر
صبور

تغییر در سطوح ستیزه جویی منافقین با نظام اسلامی

آنچه در ذیل فراخوان‌های ضد انقلاب برای اعتراض به وضعیت اقتصادی مردم روبه گسترش است نمونه‌ای از موارد تازه متولد شده دشمنان در راستای ستیزه جویی است.

رویکردهای ستیزه جویانه معاندین تغییرات فاحشی کرده استگروه بین الملل: مصطفی مطهری* در یادداشت پیش رو که پیرامون تغییر در سطوح ستیزه جویی منافقین با نظام اسلامی نگاشته شده، نویسنده معتقد است: این روزها در منبع خبررسانی جریانات ضد انقلاب آن چیزی که بدان توجه ویژه ای می شود و بطور مداوم به آن می پردازند استفاده از سناریوی است که از با نام «فروپاشی اقتصادی» سخن می گویند؛ پیوند وضعیت موجود اقتصادی این روزهای کشور و گذاران سخت معیشت معمولی مردم در کنار تهدیدها و تحریم ها عامل اصلی در این باره است؛ به عبارت دیگر اینکه اوضاع سخت و دشوار اقتصادی این روزهای جامعه ایران و تحمیل فشارهای اقتصادی از ناحیه تحریم های ظالمانه بر معیشت مردم موضوعی می باشد که این روزها به مباحث داغ محافل عمومی و حتی فنی و تخصصی تبدیل شده است؛ در واقع شرایط بد اقتصادی مردم در ماه های اخیر و به تبع آن کاهش قدرت خرید مردم از یکسو و در دسترس نبودن موردی و اتفاقی اقلام ضروری و مصرفی از سوی دیگر، موضوع و وضعیتی نیست که به توان آن را نادیده گرفت و یا انکار کرد.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر می باشد:

با این حال نکته مهم در این باره تلاش های جریانات معاند در قالب فراخوان های سریالی برای ملتهب سازی فضا و اتمسفر داخلی در این زمینه است که درصدد برهم زدن نظم عمومی و تشویش اذهان عمومی و هدایت آن به سمت و سویی که برنامه ریز آن بوده اند، می باشد. بطوریکه آنچه در ذیل فراخوان های ضد انقلاب برای اعتراض به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم در فضای مجازی در ماه های اخیر روبه گسترش و تزاید است نمونه ای از موراد تازه متولد شده دشمنان در راستای ستیزه جویی با ایران و نظام اسلامی است.

ادامه مطلب...
۲۱ بهمن ۹۷ ، ۱۸:۲۲ ۰ نظر
صبور

زنانی که با خــون خود خیانت ضدانقلاب را برملا کردند

با پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر تشکیل جهادسازندگی، گروه‌های جهادی برای خدمت رسانی به مناطق محروم کشور عازم شدند.

از مناطق بسیار محروم کشور، مناطق مرزی دو استان کرمانشاه و کردستان شرایط ویژه‌ای داشت. مردم مناطق مرزنشین کُرد محرومیت‌های زیادی در دوران پهلوی تحمل کرده بودند و از ساده‌ترین امکانات بهداشتی و رفاهی محروم بودند. نفرت عجیب رژیم پهلوی از مردمان غیور این مناطق، داستان عجیبی است که هنوز در ذهن پیرترها باقی مانده و ماجراهای سوزناکی از آن در خاطر دارند.

با پیروزی انقلاب اسلامی اما مردمان این مناطق از یک طرف با دو گروه کومله و حزب دموکراتی مواجه بودند که به آنها وعده آبادانی و خوشبختی بعد از خودمختاری مناطق کردنشین می‌دادند و از طرف دیگر با جوانانی مواجه بودند که برای خدمت رسانی در زمینه‌های بهداشتی و درمانی، آموزشی و عمرانی به شهرها و روستاهای مختلف کردستان آمده بودند. پس در این میان بخشی از مردم متدین کردستان جذب جوانان انقلابی و در نتیجه نظام جمهوری اسلامی شدند و بخشی هم با باور کردن وعده‌های ضدانقلاب به صف کومله و دموکرات پیوستند. البته گروهی هم با صبر منتظر ماندند تا ببینند در طول زمان کدام یک از این دو جریان واقعا برای خدمت و آبادانی در کردستان مشغول به فعالیت هستند.

گرچه با شروع فعالیت مسلحانه ضدانقلاب در مناطق مرزی کردنشین علیه نیروهای سپاه پاسداران و جهادسازندگی، کم کم حقایق برای آن بخشی از مردم کردستان که در پی یافتن حقیقت درباره انقلابیون بودند؛ روشن می‌شد؛ اما حضور مخلصانه و بی‌ریای جهادگران در روشن شدن میزان صداقت نیروهای وابسته به نهادهای انقلابی بسیار موثرتر بود.

جبهه‌های غرب خانقاه بود...

اینکه شهید بهشتی درباره رزمندگان جبهه‌های غرب و جایی مانند «بازی دراز» فرمود: «عرفان واقعی، خانقاهش بازی دراز است» را البته فقط نباید مصداقش را درباره رزمندگان دانست. بلکه این سخن حکیمانه را باید درباره بانوان جهادگر و به ویژه بانوان شهیدی که با خون خود صداقت نظام جمهوری اسلامی را به مردمان مرزنشین غرب کشور نشان دادند هم کاملا صحیح دانست.

بانوانی که گاهی از کیلومترها دورتر با نیت خدمت به هموطنان خود راهی مناطق مرزی کردنشین شده بودند. آن وقت در زمینه بهداشتی و درمانی؛ آموزشی و پرورشی، فرهنگی و عقیدتی و.... به جهاد و رفع محرومیت از آن مناطق همت گمارده بودند. بانوانی که لازم است با یادآوری زندگینامه مختصر تنها شش تن از آنها که به فیض شهادت رسیدند، بارها و بارها از روحیه جهادی و فعالیت‌های مخلصانه شان تجلیل کنیم...

معلم جهادگر (فهیمه ستاری)

فهیمه ستاری در سال 1339 و در شهر زنجان به دنیا آمد. روحیه مذهبی و علاقه عجیبش به دروس حوزوی باعث شد وقتی خبردار شد که در قم حوزه علمیه‌ای ویژه خواهران تاسیس شده؛ راهی قم شود برای تحصیل علوم دینی...

ادامه مطلب...
۲۰ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۱۷ ۱ نظر
صبور

کانون های شورشی از سه دیدگاه

در یکی دوسال اخیر اصطلاح تازه ای به سازوکار تبلیغاتی سازمان مجاهدین خلق افزوده شده است که «کانون های شورشی» نام گرفته است. پروپاگاندای تشکیلات مجاهدین خلق ادعا می کند که این کانون ها در شهرهای ایران در حال گسترش هستند و هر روز مردم بیشتری در حال پیوستن به آن ها هستند. برای اثبات این ادعا تصاویری از کانون های کذایی در رسانه های مجاهدین منتشر می شود که ذهن هر بیننده بی طرفی را هم به چالش می کشد چه رسد به افرادی که با ماهیت تشکیلات مجاهدین خلق آشنایی دارند.
تصاویر همواره از فضاهای بی هویت –معمولا دشت و بیابان—و افراد بدون چهره گرفته شده است که با دیالوگ های مکانیکی و حرکات نمایشی و تصنعی، سرسپردگی خود را به «برادر مسعود» اعلام می کنند. عموما بینندگان این تصاویر را سه دسته تشکیل می دهند. کسانی که با مجاهدین خلق و سوابقشان آشنایی ندارند و احتمالا تنها چالشی که در ذهنشان مطرح می شود این است که «برادر مسعود» کیست؟ و چرا این افراد مجبور هستند با چنین شرایط غیر عادی حمایت خود را از او اعلام کنند و احتمالا اگر کنجکاوی آن ها اندکی بیشتر باشد برای پاسخ به سوالات خود با یک جستجوی ساده به سیل عظیم اطلاعات درباره سوابق تروریستی و همکاری های مسعود رجوی با صدام حسین و کیش شخصیتی که هزاران زن و مرد را به زنجیر کشیده است، دست خواهند یافت.
طیف دوم مخاطبین این تصاویر که دقیقا مخاطب هدف رسانه های مجاهدین خلق هستند را اعضای داخلی سازمان تشکیل می دهند که دسترسی به جهان و رسانه های آزاد ندارند. مخاطب گرفتار در درون فضای منزوی تشکیلات مجاهدین خلق ممکن است باور کند که واقعا «کانون های شورشی» در جای جای ایران در حال شکل گیری است. آن ها نمی دانند که در ایران امروز اگر کسی اعتراضی به شرایط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی داشته باشد، نیازی ندارد که برای اعلام شورش یا اعتراض بدور از جمعیت به کوه و کمر برود؛ چنانکه حضور افراد جامعه ایرانی در اعتراضات مردمی و کارگری به وضع معیشتی و مشکلات اقتصادی به سادگی در رسانه ها منتشر می شود و معترضین نیازی به پوشاندن چهره خود نمی بینند. هرچند که اگر در ذهن مخاطب داخلی پرسش ایجاد شود که چرا این شورشیان انقدر کم تعداد و منزوی هستند و چرا در بیابان و بدور از مردم عادی جامعه تشکیل شده اند یا چرا چهره هایشان معلوم نیست، حق ندارند پرسش خود را مطرح کنند چرا که در تشکیلات پرسش ممنوع است.
و بالاخره دسته سوم بینندگان را افرادی تشکیل می دهند که به هر دلیلی با سوابق مجاهدین خلق و ماهیت واقعی آن ها آشنایی دارند. در سال های اخیر، برای این افراد تصاویر کانون های شورشی به نوعی جنبه سرگرمی پیدا کرده است اما گاهی تحلیل های متقن و کارامدی از درون دیدگاه های این افراد قابل استنتاج است.
آن ها همگی متفق القول هستند که اساسا کانون های شورشی وجود خارجی ندارد و آنچه در تصاویر دیده می شود نمایش فریب آمیزی است که صرفا کارکرد داخلی دارد. در زیر نظرات و تحلیل های برخی از این افراد را پس از تماشای تصاویر کانون های شورشی در یکی از رسانه های اجتماعی، می خوانید. این افراد شامل اعضای جدا شده از تشکیلات مجاهدین خلق، اعضای خانواده اسیران گرفتار در تشکیلات و یا افرادی که ارتباطی با مجاهدین نداشته اند اما از طرق گوناگون از سوابق و شرایط فعلی این گروه آگاه شده اند. خواندن این دیدگاه ها به شناخت بهتر ماهیت مجاهدین خلق و همچنین درک میزان اقبال عمومی نسبت به این گروه، کمک می کند.

منبع: https://www.nejatngo.org/fa

۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۷:۱۷ ۰ نظر
صبور

اعلام جدایی رسمی«پرویز حیدرزاده» از فرقه رجوی / تبریک به خانواده های تلاشگر عضو انجمن نجات

اینجانب پرویز حیدرزاده نشلی از اعضای سابق فرقه رجوی به طور رسمی جدایی خودم را از این فرقه اعلام می دارم. من سال ۱۳۵۸ در بابل با خواندن چند کتاب با این فرقه آشنا شدم و بعد از مدتی ترک تحصیل و در یک کارگاه آلومینیوم مشغول کار و به دنبال زندگی خودم بودم.

در تاریخ ۱۸/۱/۱۳۶۶سربازی رفتم. آموزشی را در ۰۶ لشکرک و بعد از آن در تیپ ۴ لشکر ۹۲ زرهی اهواز در خط مقدم بودم . در تاریخ۱۱/۹/۱۳۶۶ در منطقه کوشک_طلاییه زمانی که همین مجاهدین با کمک و آتشباری ارتش صدام به ما حمله کردند من و تعداد ۲۸ نفر دیگر به اسارت آنها در آمدیم، در لحظه اسارت از آنها خواستم دوستم که مجروح بود را با خودمان ببریم، اما قبول نکردند و گفتند که خودمان او را می آوریم اما هرگز او را نیاوردند.

ما را ۲۰ روز در العماره نگه داشتند و هر روز فرمانده آنجا ( مهدی افتخاری که بعد از تسلط مریم قجر بر فرقه مورد غضب رجوی واقع شد) برای ما صحبت می کرد بعد از ۲۰ روز ما را به اردوگاه اصلی که در دبس نزدیک سلمانیه که تعدادی دیگر از سربازان و افسران ایرانی هم بودند، بردند اما هرگز اسم ما در صلیب سرخ و هیچ ارگان رسمی سازمان ملل ثبت نشد چون آنها نمی خواستند ما ثبت شویم . اینجا هم فرماندهان و مسئولین با تشکیل جلسه و برگزاری نشست و نشان دادن فیلم سخنرانی های مسعود رجوی از اهداف سازمان و تشکیلات می گفتند: اصطلاحا نوعی تبلیغ و تصویرسازی مثبت از فرقه مجاهدین و اهداف و عملکرد آن، تا ذهن ما را شکل داده و به سمت این فرقه متمایل کنند. (البته مغزشویی در کار نبود اینها فقط قصد کمک به ما را داشتند)!

ادامه مطلب...
۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۵۳ ۰ نظر
صبور

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران: منافقین کوچکتر از آن هستند که در افغانستان پایگاه بزنند

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران با تاکید براین که منافقین کوچکتر از آن هستند که بیایند در افغانستان پایگاه بزنند، مطرح کرد: آنها نمی توانند در افغانستان پایگاه بزنند، آنهم افغانستانی که از هر گوشه ای گلوله ای رد می‌شود و نسبتا نا امن است.به گزارش فراق، جواد کریمی قدوسی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه‌ملت ضمن اشاره به موضوع خبر سفر سرکرده منافقین به افغانستان و تلاش برای ایجاد پایگاه نظامی در شرق ایران، گفت: این خبر مربوط به حضور منافقین در افغانستان سال های پیش نیز مطرح شده بود و دوباره هم مطرح شده، اما این اتفاق نمی افتد، چرا که مردم افغانستان مردم قوی هستند.
نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی افزود: «رجوی» سرکرده منافقین به پایگاه آلبانی می‌رود و اعلام می‌کند که ما در طراحی که کردیم از دی ماه شروع می‌شود و تا ۲۲ بهمن نظام جمهوری اسلامی واژگون می شود ؛به افراد قول می دهد تا ۲۲ بهمن صبر کنند؛اگر نتیجه نگرفتند به آنها کمک می کند تا تسلیم شوند.
عضوکمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با اشاره به تلاش های آمریکا برای ریشه دواندن داعش در افغانستان، تصریح کرد:همین الان هم آمریکا در افغانستان تلاش می‌کند که داعش را تقویت کند و در مرزهای خراسان مستقر کند؛ولی همانطور که در سوریه و عراق داعش شکست خوردند در این جاهم شکست می خورند.
رسانه‌های افغان در روزهای گذشته از سفر مریم رجوی سرکرده فرقه تروریستی منافقین به این کشور و تحرکات مشکوک آمریکا و متحدان عربش در ولایت هرات افغانستان خبر داده‌اند.
دولت ترامپ در راستای اقدامات جدید ضد ایرانی‌اش قرار است کمک‌های خود به منافقین را افزایش دهد و پایگاه‌های نظامی برای این فرقه تروریستی در کشور‌های همسایه ایران احداث کند.

۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۴۳ ۰ نظر
صبور

ساختارشناسی فعالیت‌های سازمان‌یافته اقتصادی منافقین در قاره سبز

یکی از مسائلی که از قدیم‌الایام تاکنون به عنوان فقرات اصلی فعالیت گروه‌های تروریستی و اپوزیسیون‌های مسلح و سیاسی مورد نظر تحلیلگران این حوزه قرار گرفته است، بحث چگونگی حیات آنهاست. به عبارت دیگر نقطه مغفول درباره ادامه فعالیت این گروه‌ها پس از آنکه زیر ضربه سخت یا هجمه اطلاعاتی سیستماتیک قرار می‌گیرند، ابهام در فرآیند «جذب منابع مالی» و حفظ آن خواهد بود. برای روشن شدن این موضوع باید به چند مثال اشاره شود. زمانی که سازمان تروریستی القاعده در میانه دهه 80 میلادی اعلام وجود کرد، سوال اصلی بود که چرا این جریان تروریستی دقیقاً در زمانی که نیروهای ارتش شوروی در افغانستان حضور دارند، به یکباره ظاهر شد و در ادامه متخصصان حوزه تحلیل محتوای جریان‌های تروریستی از یکدیگر سوال می‌کردند منابع مالی القاعده از کجا و توسط کدام دولت تامین می‌شود؟

دامنه این سوال‌ها رفته رفته گسترده شد و به جایی رسید که سوال مهم‌تر مطرح شد. سوال اینگونه طرح شد که چرا در بازه زمانی که جنگ سرد میان روسیه و آمریکا در جریان است، القاعده برای هدف قرار دادن شوروی دست به سلاح شده است؟! پاسخ تا حد زیادی مشخص بود، چرا که ایالات متحده آمریکا با هماهنگی عربستان تاسیس القاعده را شروع کرده بودند و در این میان منابع مالی سعودی‌ها و محموله‌ تسلیحات ایالات متحده به خاک افغانستان سرازیر شد. حتی بسیاری از افسران اطلاعاتی جدا شده از ارتش مصر، بن‌لادن را در تاسیس این سازمان تروریستی یاری کردند و به موازات آن اتباع الجزایر برای تقویت بدنه عملیاتی این سازمان به القاعده پیوستند.

ادامه مطلب...
۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۳۷ ۰ نظر
صبور

منافقین و تاکتیک هوشمندانه مذهب علیه مذهب

استفاده از گزاره مذهب بداعتی علیه مذهب راستین موضوعی است که چند صباحی است توسط گروهک منافقین در حال پیاده سازی و اجرا است؛ در واقع تغییر و چرخش در شکل ستیزه جویی با توجه به شکست های سریالی و دامنه دار آنها در فرمت های شناخته شده فیزیکی و سخت افزاری به سمت گرایشات نرم افزاری را می توان این روزها در تعاریف خود ساخته آنها از مذهب تشیع دید.

گذار مباهله گونه و توام با اغراق و فریب از تشیع شناخته شده به سمت تشیع استحاله شده و رقیقِ تبلیغی از سوی منافقین ماه ها است که موضوع داغ رسانه ای آنها می باشد. واقعیت این است که منافقین در مسیر مذکور تلاش دارند تا از یکسو ساختار تشیع موجود را متاثر از نظام سیاسی آژیته کنند و از سوی دیگر درصدد هستند با ارائه بدیل بدعتیِ خود از مذهب، نوع جدیدی از تشیع را با ویژگی‌های مورد علاقه شان عرضه کنند.

تصویرگری‌های مغرضانهِ، منفی و خشن از تشیع موجود در کنار ارائه تصویرهای دموکراتیک و نرم از تشیع ساخته و پرداخته شده گروهک نفاق از جهات مختلفی دنبال می شود؛ به عبارت دیگر اینکه این سیاست هدف گذاری شده از سوی آنها دارای ابعاد مختلفی است. از این رو منافقین در گام اول، علما و زعمای دینی – مذهبی و جامعه روحانیون را آماج حملات و هجمه های خود قرار داده اند. در واقع منافقین با هدف معرفی تشیع در قالب ویژگی های حکومتی و معرفی علمای دینی – مذهبی به عنوان عاملان ساختار قدرت و نظام سیاسی، تشیع را نماد و برآیندی از دوگانه نظام و حوزه معرفی می کنند. با این بسترسازی های دروغین رسانه ای، اتاق فکر گروهک منافقین هدف اصلی خود را برای سوق دادن اذهان و افکار عمومی داخلی در ذیل تغییرات ذکر شده و در قالب پارادیم مذهبی و جایگزین سازی های آن، علما و بزرگان مذهب قرار داده اند.

اما بعد دیگر این روند که مورد توجه ویژه منافقین می باشد و نقش مکملی پروژه تخریب را دارد، روند سکولار سازی مذهبی است که با ارائه شیعه ای رقیق، خفیف، خنثی و بدون تحرک با ماهیت ایدئولوژیک در قامت تشکیلات شان است؛ بطوریکه از این طریق می خواهند تخاصم جویی های سیاسی را به ماهیت دینی – مذهبی و ارزشی - مکتبی نظام اسلامی گره بزنند. بدان معنی که انحصارگرایی در تفسیر و مضامین مذهبی را با عنایت به منابع ناقص و معیوب فکری خود اساس قرار داده اند و در پی آن هستند تا آن را به جامعه و مردم کشور تزریق و تحمیل کنند.

بهر رو باید توجه داشت که در مقطع کنونی تاکتیک های سیاسی تخاصم با نظام سیاسی با ابهام زایی های مذهبی در قالب های هویتی، سازمانی و نهادی در مکتب تشیع از سوی گروهک منافقین دنبال می شود؛ چرا که این گونه گریبان گیری از مذهب و متولیان آن با چاشنی سیاست تنها با این هدف و نتیجه طراحی شده است تا التهاب های موجود در جامعه را به میدان مذهب و ارزش های مذهبی متولد شده با نظام اسلامی گره بزنند.

بطوریکه براساس پروژه تخریب در جهت تغییر نرم چهره مذهب، منافقین تلاش دارند با خلق چالش ها و تناقضات ذهنی از موضوع دشمنی با نظام اسلامی، مذهب را متعلق به نظم سیاسی موجود در داخل معرفی کنند تا بسترهای مرحله ای از واسازی به دشمنی آحاد جامعه از طرفداران تا افراد بی طرف را از نظام اسلامی فراهم سازند و آنها را به جرگه دشمنان و معاندان نظام وارد سازند.

کوتاه سخن اینکه، ترفندهای تخریب و معاندت با نظام اسلامی از سوی گروهک منافقین اگر چه در زمان های مختلف با ابزارهای گوناگون همواره در جریان بوده است و خوشبختانه با شکست های مهلکی نیز همراه شده است، اما با این حال در ذیل بسط و گسترش دایره و حدود ستیزه جویی آنها در شرایط کنونی با توجه به تجارب شکست خوردن های پی در پی آنها، این بار قرعه به نام مذهب و تخریب آن افتاده است که بشدت موضوع در خور تاملی است. از این رو سازوکارهای تقابل با ویژگی های قرابتی از حیث ایجابی آنها را توسط نهادها ذیربط با نگاه خاص و منحصر را طلب خواهد کرد.

۰۸ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۵۹ ۰ نظر
صبور