همه ساله در سالگرد 15شهریور ماه سال 1344 ، فرقه ی رجوی در بوق و کرنا می دمد که سازمان با مسعود رجوی به رشد و اعتلاء رسیده است !
در همین رابطه در یکی از سایت های فرقه ای ، چنین آمده است :
” حضور یک اپوزیسیون در هیأت سازمان مجاهدین خلق ایران با یک سابقهٔ تابناک ۵۴ساله است که روح مقاومت را در میان مردم به‌صورت کانون‌های شورشی و شوراهای مردمی در سراسر کشور با هدف تسریع سرنگونی رژیم حفظ کرده و اعتلا بخشیده است. در برابر رژیم یک آلترناتیو قدرتمند در هیأت شورای ملی مقاومت ایران قد کشیده است که به ‌مثابه دیرپاترین ائتلاف سیاسی تاریخ ایران دهه‌ها است که جامعهٔ بین‌المللی را به سیاست قاطع علیه فاشیسم دینی ایران فراخوانده است و در رقم خوردن تحریم‌های نفتی و پتروشیمی، تحریم تسلیحاتی و لیست‌گذاری تروریستی سپاه پاسداران نقش عامل اصلی ایرانی را داشته است. آلترناتیو دمکراتیکی با طرح و برنامه مشخص برای فردای ایران “
چند نکته در مورد این نوشته جای تذکر دارد:
اول اینکه ، دیرپابودن یک ائتلاف و یک جریان دلیل حقانیت آن نمی تواند باشد. در تاریخ نمونه های بسیار داریم که حکومت های مختلف با استبداد و دیکتاتوری برای سالیان بر مردم حکمرانی کردند ، اما در نهایت سرنگون شدند. همچنین گروه های بسیاری را در تاریخ داشتیم که برای خود قلعه ها ساختند و مناسبات فرقه ای بسیار خشن هم داشتند و بمدت های مدیدی هم برای خود برو و بیاهائی داشتند اما دیکتاتور و مستبد بودند.
دوم اینکه، سابقه تابناک که گفتند، شاید از نظر آنها تابناک بوده است ، اما واقعیت چیز دیگری است و در بیرون ما اتفاق می افتد که شاید ما ندانیم و یا نفهمیم که واقعیت چیست.
کارنامه سازمان مجاهدین با رهبران خود منتصب اش ، بسیار واضح تر از آنست که قابل تحریف باشد. شاهدان بیشماری بر فقدان آن تابناک بودن ، گواهی دادند ، کسانی که سالیان عمر خود را در فرقه در اسارت بودند.
اگر بنیانگذارن سازمان می دانستند که کسی به نام مسعود رجوی پس از اعدام آنها ، سازمان را اینچنین به لجن خواهد کشید ، حتما قبل از مرگ خود رسما اعلام انحلال می کردند.
نگاهی گذرا بر تاریخچه مجاهدین و کارنامه چندین ساله سازمان رجوی بسیاری از واقعیت ها را آشکار می کند.
این است سابقه تابناک 54 ساله سازمانی که مسعود رجوی آنرا سرقت کرده است :

  • اعلام نابهنگام فاز نظامی و شروع تروریسم در سال 1360.
  • ورود به عراق و هم پیمانی با عراق و صدام حسین در حال جنگ با مردم ایران.
  • غارت و تصاحب اموال ملی مردم عراق بدون رضایت مالکین .
  • کشتن و سربه نیست کردن رقبای رده بالای سیاسی نظیرعلی زرکش در درون سازمان .
  • آدم ربایئ در کشورهای همسایه عراق و ربودن آنها و بردن به پادگان اشرف در عراق.
  • طلاق اعضای سازمان با زور و اجبار.
  • تجاوز به زنان طلاق داده شده از شوهران در سازمان توسط شخص مسعود رجوی .
  • زندانی کردن اعضای منتقد و مخالف مسعود رجوی برای مدت های بسیار طولانی .
  • عدم اجازه خروج از عراق برای مخالفین مسعود رجوی در تشکیلات .
  • حملات کور تروریستی در داخل کشور که منجر به کشته شدن بیگناهان بسیاری گردید.
  • دخالت در امور داخلی عراق و کشتار وسیع مردم عراق با پشتوانه صدام حسین .
  • سرکوب گسترده فرقه ای تحت پوشش انقلاب ایدوئولوژیک در سازمان .
  • حذف منتقدین به شیوه های فیزیکی و ناپدید کردن اعضای ناراضی .
  • سرکوب داخلی و تفتیش عقاید در مناسبات با اهرم های عملیات جاری و غسل هفتگی .
  • عدم اجازه ملاقات و تماس تلفنی اسیران در فرقه با خانواده هایشان .
  • بیرون آوردن رحم زنان و تجاوزهای کثیف رهبری به زنان و دختران در تشکیلات.
  • به کشتن دادن عمدی صدها نفر در برهه های مختلف سازمانی در عملیات ها و درگیری ها.
  • فرار رهبران سازمان در قبل از حملات نیروهای ائتلاف به عراق و جاگذاشتن اعضاء.
  • در حصار نگه داشتن اعضای سازمان در اشرف و لیبرتی و اکنون در آلبانی .
  • همدستی با سران سلطه و همنوائی با دشمنان مردم ایران درمسیر های ضد ملی .

  • اگر همه این سوابق تابناک است ، پس باید در فرهنگ لغات ،معانی لغت تابناک را عوض کنند.
    شرم و ننگ ابدی برای سران سازمانی که در ابتدا با یک شعار مردمی و آرمانی تاسیس شده بود، اما با مسعود رجوی به منجلاب تاریخ سقوط کرد ، بطوریکه امروز دوست و دشمن گواهی می دهند که سازمان مجاهدین دچاریک دگردیسی شده و از یک سازمان انقلابی در سال 1344، امروز به یک فرقه مخرب و غیر انسانی مبدل گشته است .