سازمان مجاهدین خلق ایران - خائنان پلید
باند رجوی با انواع و اقسام شیوه‌ها می‌کوشد تا نمایشی از حضور فعال و مداخله گر خود در امور سیاسی به نمایش بگذارد، گاه با برگزاری شوهایی که تنها ویژگی آن حضور برخی سخنرانان خارجی است و گاه با مصاحبه با معارضین سوری و در عین حال تکرار مواضع هر کشور و نهادی که ضد ایران سخن بگوید. اما برخلاف چنین نمایش‌هایی، صحنه سیاست ایران اعم از داخلی و بین المللی، نشانگر انزوا و از دور خارج شدن رویکرد و دیدگاه گروه تروریستی مجاهدین است.
یکی از مهمترین رویدادهایی که این انزوا را برجسته کرده و به نمایش می گذارد، رویداد انتخابات و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. باندرجوی با مواضع قبل، حین و بعد انتخاباتی خود همواره در صدد بوده است تا انتخابات در ایران را غیرآزاد، بدون استقبال مردم و غیر رقابتی نشان دهد که مردم و جامعه جهانی باید آن را تحریم کرده و از کنار آن بی اعتنا بگذرد.
اما حقیقت این است هم مردم و هم جامعه جهانی به شدت علاقمند و نگران این انتخاباتند و از آن متأثرند. مثلاً اقدام نمایندگان سنای آمریکا در خارج کردن یک لایحه ضدایرانی از روند قانونگذاری به دلیل تبعات احتمالی آن بر روی نتایج انتخابات در ایران به عنوان یک نمونه فوق العاده قابل توجه است. از دستور خارج شدن این لایحه که از سوی نمایندگان به شدت تندروی سنا و علیه برنامه موشکی و سپاه پاسداران تهیه شده بود در حالی بود که از قضا مجاهدین با سعایت‌های فراوان کوشیدند تا زمینه اقدامات ضدایرانی، آن هم در ایام انتخابات را به همین بهانه فراهم آورند.
جا دارد تا همین جا به موضع گیری سنای آمریکا در باره قرارداد شرکت هواپیمایی آسمان با شرکت بوئینگ برای خرید هواپیما اشاره کنیم که حتی از سوی ضدایرانی ترین چهره سنا یعنی سناتور مک کین که مجاهدین از سمپاتیزانهای وی به شمار می روند نیز قانونی دانسته شد که طبعاً به جز آنکه خشم رهبری مجاهدین را برانگیخت، نشانی از انزوای رویکرد آنان است.
بازگردیم به موضوع انتخابات و این موضوع قابل طرح که در عین حال که مجاهدین تبلیغات فراوانی می کنند تا نشان دهند هیچ جناح میانه رویی در صحنه انتخابات ایران وجود ندارد، جهان و به ویژه اروپا با نگاهی واقع بینانه اعتقاد راسخ دارد که نه تنها جناح میانه رو در سیاست ایران وجود دارد، بلکه بایستی از سیاستهایی که آن را تضعیف می‌کند پرهیز نمود که به معنای بی اعتنایی به رویکرد مجاهدین و نادیده گرفتن دیدگاههای نامعقول آن است، تا آنجا که باند رجوی ناگزیر از تفسیر «سراب استعماری» در مقابل نگاه غرب است!
مهمتر از واکنش‌های بین‌المللی اما تحولات داخلی است که درست در نقطه مقابل شعار تحریم نشان از مشارکت جویی مردم در تمام آحاد آن دارد، پدیده‌ای که دار و دسته رجوی در مواجه با آن چاره ای جز تکرار هذیان گویی‌های تکراری مانند خالی بودن صندوق‌های رأی‌گیری و اتهام همیشگی تقلب و ارائه اطلاعات دروغ در باره میزان شرکت کنندگان از سوی نهادهای نظارتی نخواهد داشت.
جالب این که دستگاه تبلیغاتی باندرجوی با وجود کانالیزه کردن همه مطالب و درج دهها مطلب کلیشه ای و تکراری در رسانه اش نیز نتوانسته است بر واقعیت حضور و مشارکت مردم در انتخابات سرپوش بگذارد و ناگزیر از اعتراف به آن شده است.